silver screen

/ˈsɪlvərˈskriːn//ˈsɪlvəskriːn/

معنی: سینما، پرده سینما
معانی دیگر: - امر

جمله های نمونه

1. The book is being adapted for the silver screen.
[ترجمه گوگل]این کتاب برای صفحه نقره ای اقتباس شده است
[ترجمه ترگمان]این کتاب برای صفحه نقره ای تطبیق داده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Dick had been the original silver screen, and he passed away in the early 1980 s.
[ترجمه گوگل]دیک صفحه اصلی نقره ای بود و در اوایل دهه 1980 درگذشت
[ترجمه ترگمان]دیک صفحه نقره ای اصلی را دیده بود و در اوایل دهه ۱۹۸۰ از دنیا رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Although he also became a star on the silver screen with roles in Blue Hawaii and Roustabout, he will always be known as the King of Rock 'n' Roll.
[ترجمه گوگل]اگرچه او با بازی در Blue Hawaii و Roustabout به ستاره ای در صفحه نقره ای تبدیل شد، اما همیشه به عنوان پادشاه راک اند رول شناخته می شود
[ترجمه ترگمان]با این که او همچنین یک ستاره در صفحه نقره ای با نقشه ای در هاوایی و Roustabout شد، او همیشه به عنوان پادشاه راک اند رول شناخته خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Wherever she stays, on or off silver screen she behaves very moderately and optimistically.
[ترجمه گوگل]او در هر کجا که بماند، روی صفحه نقره ای یا خارج از آن، بسیار معتدل و خوش بینانه رفتار می کند
[ترجمه ترگمان]هر جا که باشد، هر جا که باشد یا از پرده نقره ای بیرون بیاید، با حالتی نسبتا کمی و خوش رویی رفتار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Those short, active artists of the silver screen like their women skinny.
[ترجمه گوگل]آن هنرمندان قد کوتاه و فعال صفحه نقره ای زنان لاغر خود را دوست دارند
[ترجمه ترگمان]آن تصویرهای کوتاه و فعال نمایش نقره ای مانند زنان their
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Gold and silver screen printing ink to note the following lixivial.
[ترجمه گوگل]جوهر چاپ روی صفحه طلایی و نقره ای به شرح زیر توجه کنید
[ترجمه ترگمان]طلا و نقره با جوهر چاپ به the زیر توجه دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. If he orated on the silver screen he would be faintly ridiculous.
[ترجمه گوگل]اگر او در صفحه نقره ای سخن می گفت، به شدت مسخره می شد
[ترجمه ترگمان]اگر به صفحه نقره ای نگاه می کرد، کمی مضحک می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Marlon Brando, Steve McQueen, and James Dean are now legends of the silver screen.
[ترجمه گوگل]مارلون براندو، استیو مک کوئین و جیمز دین اکنون اسطوره های سینما هستند
[ترجمه ترگمان]مارلون براندو، استیو مک کوئین، و جیمز دین در حال حاضر افسانه های صفحه نقره ای هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Pembroke's major cinematic achievement to date was introducing Koo Stark to the silver screen.
[ترجمه گوگل]بزرگترین دستاورد سینمایی پمبروک تا به امروز، معرفی کو استارک به صفحه نقره ای بود
[ترجمه ترگمان]بزرگ ترین دستاورد سینمایی پمبروک، در حال معرفی Koo استارک به صفحه نقره ای بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He snatches the issue from politicians and makes it as grand and simple as a silver screen story.
[ترجمه گوگل]او موضوع را از دست سیاستمداران ربوده و آن را به بزرگی و سادگی یک داستان پرده نقره ای می سازد
[ترجمه ترگمان]او این مساله را از سیاستمداران می گیرد و آن را به عنوان یک داستان نمایش نقره ای ساده و ساده می سازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. She dies in 196 years before the critically acclaimed work was being adapted for the silver screen.
[ترجمه گوگل]او در 196 سال قبل از اقتباس از اثر تحسین برانگیز برای پرده نقره ای درگذشت
[ترجمه ترگمان]او در ۱۹۶ سال قبل از اینکه کار تحسین برانگیزی برای صفحه نقره ای تطبیق داده شود، از دنیا رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Not Tom Cruise or Brad Pitt; no, these are the whatshisnames of the silver screen.
[ترجمه گوگل]نه تام کروز یا براد پیت نه، اینها اسم های صفحه نقره ای هستند
[ترجمه ترگمان]نه تام کروز، یا برد پیت؛ نه، این ها the صفحه نقره ای هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He disclosed that after this year's touring, he will still return the big silver screen.
[ترجمه گوگل]او فاش کرد که پس از تور امسال، همچنان صفحه بزرگ نقره ای را باز خواهد گرداند
[ترجمه ترگمان]او افشا کرد که پس از این سفر امسال، او باز هم صفحه بزرگ نقره را باز خواهد گرداند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It'seemed inevitable that one day, a simpsons movie would wind up on the silver screen.
[ترجمه گوگل]اجتناب ناپذیر به نظر می رسید که یک روز، یک فیلم سیمپسون ها روی پرده نقره ای نمایش داده شود
[ترجمه ترگمان]به نظر اجتناب ناپذیر می آمد که یک روز یک فیلم سیمسون روی پرده نقره ای جریان پیدا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سینما (اسم)
flick, picture, cinema, film, movie, motion picture, cinematograph, moving picture, silver screen

پرده سینما (اسم)
screen, silver screen

انگلیسی به انگلیسی

• large surface for showing cinematic movies; movies, movie industry

پیشنهاد کاربران

بپرس