shuttle

/ˈʃətl̩//ˈʃʌtl̩/

معنی: ماکو، لرزنده، فضا کشتی، رفت و آمدن کردن
معانی دیگر: (وسیله ی نقلیه که در مسیری رفت و آمد کند) شاتل، گردا، رفت آمدگر، شدآمدگر، شدآمد کردن، رفت و آمد کردن، رفت و برگشت کردن، با وسیله ی نقلیه ی شدآمدگر سفر کردن، مسیر شدآمد، رجوع شود به: space shuttle، (مخفف) shuttlecock، (به سرعت) پس و پیش رفتن، ترنی که فقط در مسیر معینی امد ورفت کند، رفت وامدن کردن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a moving part in a loom that carries the woof back and forth through the warp.

(2) تعریف: a sliding or revolving device for holding thread, as in a sewing machine.

(3) تعریف: a means of transport, such as a bus or airplane, that travels back and forth over the same route.

(4) تعریف: a shuttlecock.
فعل گذرا و ( transitive verb, intransitive verb )
حالات: shuttles, shuttling, shuttled
(1) تعریف: to move or cause to move back and forth repeatedly by, or as if by, a shuttle.

(2) تعریف: to transport or be transported by or as if by a shuttle.
صفت ( adjective )
• : تعریف: of, for, or pertaining to transportation by shuttle.

- a shuttle bus
[ترجمه عبدالطیف مسلم] یک اتوبوس حَمَلَه
|
[ترجمه گوگل] یک اتوبوس شاتل
[ترجمه ترگمان] یک اتوبوس شاتل
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. the chicago-washington shuttle
وسیله رفت آمد بین شیکاگو و واشنگتن

2. Life is a shuttle.
[ترجمه علیرضا] زندگی نوعی شاتل است
|
[ترجمه .‌] زندگی یک رفت و آمد است
|
[ترجمه علیرضا] زندگی مثل یک شاتل است
|
[ترجمه گوگل]زندگی یک شاتل است
[ترجمه ترگمان]زندگی شاتل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He took the Washington - New York shuttle.
[ترجمه Alibgham] او شاتل واشنگتن - نیویورک را گرفت.
|
[ترجمه گوگل]او سوار شاتل واشنگتن - نیویورک شد
[ترجمه ترگمان]او شاتل نیویورک را برداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. UN mediators are conducting shuttle diplomacy between the two sides.
[ترجمه گوگل]میانجی های سازمان ملل در حال انجام دیپلماسی شاتل بین دو طرف هستند
[ترجمه ترگمان]میانجی گران سازمان ملل دیپلماسی شاتل را بین دو کشور انجام می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The supermarket operates a complimentary shuttle service.
[ترجمه گوگل]سوپرمارکت سرویس رفت و برگشت رایگان دارد
[ترجمه ترگمان]سوپرمارکت یک سرویس شاتل تکمیلی را اداره می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Blow-off vision of the rain, so that you are left with a brilliant rainbow. Shuttle time in my fingers, without any regrets, open stemmed bloom ripples. Blunt rolling thick liquid eternal, but you and I, were dispersed in which period of Acacia leaves.
[ترجمه گوگل]دید دمنده از باران، به طوری که شما را با رنگین کمان درخشان باقی می ماند زمان شاتل در انگشتان من، بدون هیچ پشیمانی، موج شکوفه های ساقه باز بلانت نورد مایع غلیظ ابدی، اما من و تو، در کدام دوره از اقاقیا پراکنده شدیم
[ترجمه ترگمان]رویای بارون رو از بین ببره تا تو با یه رنگین کمان درخشان بری در آن زمان، بدون هیچ پشیمانی و بدون هیچ پشیمانی و bloom در میان انگشتانم موج می زد یک مایع غلیظ و غلیظ، اما من و تو، در آن دوران of مان متفرق شدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The mission for the crew of the space shuttle Endeavour is essentially over.
[ترجمه گوگل]ماموریت خدمه شاتل فضایی اندیور اساساً به پایان رسیده است
[ترجمه ترگمان]ماموریت خدمه سفینه فضایی Endeavour در اصل به پایان رسیده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Two booster rockets will power the shuttle off the pad.
[ترجمه گوگل]دو موشک تقویت کننده شاتل را از پد تغذیه می کنند
[ترجمه ترگمان]دو موشک تقویت کننده، شاتل را از روی زمین پرتاب می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A shuttle bus runs frequently between the Inn and the Country Club.
[ترجمه گوگل]یک اتوبوس شاتل اغلب بین مسافرخانه و کانتری کلاب حرکت می کند
[ترجمه ترگمان]یک اتوبوس شاتل به طور مکرر بین \"مسافرخانه\" و \"باشگاه کانتری\" حرکت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The US space shuttle will interlock with the Russian space station later today.
[ترجمه گوگل]شاتل فضایی ایالات متحده اواخر امروز با ایستگاه فضایی روسیه درگیر خواهد شد
[ترجمه ترگمان]شاتل فضایی آمریکا امروز با ایستگاه فضایی روسیه کار خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He's been on several shuttle missions over the last decade.
[ترجمه گوگل]او در دهه گذشته در چندین ماموریت شاتل بوده است
[ترجمه ترگمان]او در دهه گذشته چندین ماموریت شاتل داشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It seemed that the space shuttle was about to reenter.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسید که شاتل فضایی در شرف ورود مجدد است
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که شاتل فضایی نزدیک به باز شدن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The space shuttle Atlantis returned safely to earth today.
[ترجمه گوگل]شاتل فضایی آتلانتیس امروز به سلامت به زمین بازگشت
[ترجمه ترگمان]شاتل فضایی آتلانتیس امروز به سلامت به زمین بازگشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I'm flying to Boston on the shuttle.
[ترجمه گوگل]من با شاتل به بوستون پرواز می کنم
[ترجمه ترگمان]من با شاتل به بوستون پرواز می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. A shuttle bus operates to and from the beach of San Benedetto.
[ترجمه گوگل]یک اتوبوس شاتل به سمت ساحل سن بندتو حرکت می کند
[ترجمه ترگمان]یک اتوبوس شاتل از ساحل \"سن بنودتو\" عمل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ماکو (اسم)
hasp, shuttle

لرزنده (اسم)
wobbler, shuttle, quaker

فضا کشتی (اسم)
shuttle, spacecraft, spaceship

رفت و آمد نکردن (فعل)
shuttle

تخصصی

[سینما] ماکو - چنگک
[نساجی] ماکو

انگلیسی به انگلیسی

• transporting people over a short route (boat, bus, etc.)
device that holds the horizontal thread and passes it through the vertical threads (weaving); lower bobbin in a sewing machine; transportation route connecting two locations; vehicle that transports people over a short route (boat, bus, etc.); birdie, ball of cork or rubber with a crown of feathers used in badminton
travel back and forth; transport back and forth
a shuttle service is an air, bus, or train service which makes frequent journeys between two places. attributive adjective here but can also be used as a count noun. e.g. he caught the nine o'clock shuttle to new york.
a shuttle is also the same as a space shuttle.
if you shuttle between two places, you make frequent journeys between them.

پیشنهاد کاربران

( بین دو مکان ) جا به جا کردن
وسیله رفت و برگشتی ؛ رفت و برگشت کردن
– They've launched the shuttle
– The space shuttle returned safely to earth
– a shuttle service between London and Cambridge
– This train shuttles constantly between the two places
فضاپیما
رفت و برگشتی
سرویس رفت و برگشت،
هواپیما، قطار، یا اتوبوسی که مسیر کوتاه رفت و برگشت بین دو مکان رو به بطور مرتب و منظم طی می کند
There’s a shuttle service from the city center to the airport.
سرویسی رفت و برگشت بین مرکز شهر و فرودگاه وجود دارد
[ابزار و دستگاه و وسیله جابجایی ]
رفت وبرگشت ، رفت وبرگشتی

بپرس