shut out

/ˈʃətˈaʊt//ʃʌtaʊt/

معنی: باختن، پوان نیاوردن
معانی دیگر: (صدا یا منظره و غیره) سد کردن، جلوگیری کردن، راه ندادن، (ورزش) امتیاز ندادن، ورزش پوان نیاوردن، (ورزش) چند به هیچ از تیم مقابل یا حریف بردن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: an act or instance of keeping from entering or gaining access; a shutting out.

(2) تعریف: the condition of being shut out, esp. from a workplace during a labor dispute; lockout.

(3) تعریف: a game in which one side is prevented from scoring, as in baseball.
مشابه: massacre

جمله های نمونه

1. "Who shuts love out, in turn shall be shut out from love.
[ترجمه كيومرث درويش] کسی که در بروى عشق فرومیبندد، عشق نیز دریغ میشود
|
[ترجمه گوگل]"کسی که عشق را کنار بگذارد، به نوبه خود از عشق دور خواهد شد
[ترجمه ترگمان]\" چه کسی عشق را خاموش می کند، به نوبه خود از عشق خاموش خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Anna felt shut out of the conversation.
[ترجمه گوگل]آنا احساس می کرد که از مکالمه خارج شده است
[ترجمه ترگمان]آنا از این گفتگو منصرف شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I was shut out for being five minutes late.
[ترجمه گوگل]من را به دلیل تاخیر پنج دقیقه از خانه بیرون کردند
[ترجمه ترگمان] واسه ۵ دقیقه دیر کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She finds it impossible to shut out the memory of the accident.
[ترجمه محسن راد] او متوجه شد که از یاد بردن خاطره تصادف غیر ممکن است.
|
[ترجمه گوگل]او نمی‌داند که نمی‌تواند خاطره حادثه را پنهان کند
[ترجمه ترگمان]پیدا کردن خاطره تصادف غیرممکن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. It seemed to me that I was being shut out of the dialogue and that's something I just don't cotton to.
[ترجمه گوگل]به نظرم می رسید که از دیالوگ محروم می شوم و این چیزی است که من به آن علاقه ندارم
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که من از مکالمه خارج شده بودم و این چیزی است که من از آن استفاده نمی کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I was set to shut out anyone else who came knocking.
[ترجمه گوگل]قرار بود هر کس دیگری را که می زد، ببندم
[ترجمه ترگمان]من تصمیم گرفته بودم کسی دیگه ای رو که بیاد در بزنه خفه کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He closed his eyes and tried to shut out the world.
[ترجمه گوگل]چشمانش را بست و سعی کرد دنیا را ببندد
[ترجمه ترگمان]چشمانش را بست و سعی کرد دنیا را خاموش کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Colorado shut out Kansas City 3-0.
[ترجمه گوگل]کلرادو کانزاس سیتی را 3-0 شکست داد
[ترجمه ترگمان]کلرادو کانزاس سیتی را ۳ بر ۰ خاموش کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. She learned to shut out her angry feelings.
[ترجمه گوگل]او یاد گرفت که احساسات خشمگین خود را پنهان کند
[ترجمه ترگمان]یاد گرفت که احساسات خشم آلود او را خاموش کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. We shut out the opposing team and won by 3 to 0.
[ترجمه گوگل]تیم حریف را بستیم و 3 بر صفر پیروز شدیم
[ترجمه ترگمان]ما تیم مخالف را خاموش کردیم و ۳ تا ۰ برنده شدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The shutters were closed to shut out the daylight.
[ترجمه گوگل]کرکره ها را بسته بودند تا نور روز خاموش شود
[ترجمه ترگمان]کرکره ها بسته بود تا روشنایی روز را خاموش کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. These trees shut out the view.
[ترجمه الهام] این درختان جلوی دید را میگیرند
|
[ترجمه گوگل]این درختان دید را بسته اند
[ترجمه ترگمان]این درخت ها جلوی دید را گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Close the door and shut out that draft!
[ترجمه گوگل]در را ببند و آن پیش نویس را ببند!
[ترجمه ترگمان]در رو ببند و اون طرح رو خاموش کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I shut out the memory which was too painful to dwell on.
[ترجمه گوگل]خاطره ای را که برای ماندن در آن خیلی دردناک بود، خاموش کردم
[ترجمه ترگمان]خاطره آن را خاموش کردم که بیش از آن دردناک بود که بتوانم به آن فکر کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. I felt I was being shut out from all the family's affairs.
[ترجمه گوگل]احساس می‌کردم از تمام امور خانواده محروم شده‌ام
[ترجمه ترگمان]احساس کردم که از همه امور خانوادگی دور شده ام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. Maddux pitched eight shutout innings and could have gone nine or 10 more.
[ترجمه گوگل]مادوکس 8 اینینگ خاموش انجام داد و می توانست 9 یا 10 اینینگ دیگر هم انجام دهد
[ترجمه ترگمان]Maddux در دور ضربه زنی خود ۸ ران به ثمر رساند و می توانست ۹ یا ۱۰ بار دیگر برود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. But a pitching staff can get a shutout even if it walks 10 and throws another 10 wild pitches.
[ترجمه گوگل]اما یک کارمند زمین بازی حتی اگر 10 تا راه برود و 10 زمین وحشی دیگر پرتاب کند می تواند خاموش شود
[ترجمه ترگمان]اما حتی اگر ۱۰ نفر از آن ها عبور کرده و ۱۰ زمین وحشی دیگر پرتاب کند، یک چوب گلف می تواند حتی یک shutout هم به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. Comeback trail: Phil Hughes worked three shutout innings and fanned six along the way for Double-A Trenton on Friday night.
[ترجمه گوگل]مسیر بازگشت: فیل هیوز در جمعه شب سه اینینگ خاموش انجام داد و شش مسابقه را در طول مسیر برای دابل آ ترنتون انجام داد
[ترجمه ترگمان]رد Comeback: فیل هیوز در سه دور زدن کار کرد و شش نفر را در طول راه برای یک Trenton Double در شب جمعه پخش کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

19. An added indignity was the complete shutout of "True Grit" from Golden Globe nominations — a measure of a movie's advance buzz, if nothing else.
[ترجمه گوگل]یکی دیگر از اهانت‌ها، حذف کامل فیلم True Grit از نامزدهای گلدن گلوب بود - اگر هیچ چیز دیگری برای اندازه‌گیری صدای پیشروی یک فیلم در نظر گرفته شود
[ترجمه ترگمان]یک بی حرمتی اضافه شده عبارت کامل از \"Grit حقیقی\" از نامزدی گلدن گلوب است - یک معیار شایعه پیشروی فیلم، اگر چیز دیگری نباشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

20. How to pay wages during shutdown and shutout of an enterprise?
[ترجمه گوگل]چگونه می توان دستمزد را در زمان تعطیلی و تعطیلی یک شرکت پرداخت کرد؟
[ترجمه ترگمان]چگونه در هنگام تعطیلی و تعطیل کردن یک شرکت دستمزدها را پرداخت کنیم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

21. He did not allow a hit in four shutout innings, notching eight strikeouts and walking one.
[ترجمه گوگل]او در چهار اینینگ خاموشی، هشت ضربه زدن و یک راه رفتن اجازه ضربه را نداد
[ترجمه ترگمان]او اجازه نداد که در چهار دور ضربه زنی به یک ضربه بزند و هشت strikeouts را پاره کند و یکی را راه بیاندازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

22. Last Friday, Wang responded with eight shutout innings against the A's .
[ترجمه گوگل]جمعه گذشته، وانگ با هشت اینینگ خاموش در برابر A پاسخ داد
[ترجمه ترگمان]جمعه گذشته، وانگ با هشت ران shutout در مقابل تیم A واکنش نشان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

23. A shutout Kara OK The development of Tibet leads the economy and brings some fashion outside, but Tibetan can not sing pop music so that the Ok bar is shutout.
[ترجمه گوگل]A shutout Kara OK توسعه تبت منجر به اقتصاد می شود و مد را به بیرون می آورد، اما تبتی ها نمی توانند موسیقی پاپ بخوانند تا نوار Ok بسته شود
[ترجمه ترگمان]توسعه تبت بسیار خوب توسعه تبت را هدایت می کند و کمی خارج از آن مد می کند، اما تبتی نمی تواند موسیقی پاپ را بخواند، به طوری که نوار بسیار خوب shutout است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

24. Which national team will have the most shutout games during the tournament?
[ترجمه گوگل]کدام تیم ملی بیشترین بازی تعطیلی را در طول مسابقات خواهد داشت؟
[ترجمه ترگمان]کدام تیم ملی بیش ترین بازی ها را در طی این مسابقات خواهد داشت؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

25. Once again Nike faces the Adidas official-sponsor shutout approach, and once again Nike opts for a digital offense. Only this time, its marketers take a very different approach.
[ترجمه گوگل]بار دیگر نایک با رویکرد بسته شدن حامی رسمی آدیداس مواجه شد و بار دیگر نایک یک تخلف دیجیتال را انتخاب کرد فقط این بار، بازاریابان آن رویکرد بسیار متفاوتی را در پیش گرفته اند
[ترجمه ترگمان]نایک یک بار دیگر با رویکرد shutout حامی مالی Adidas روبرو شد و یک بار دیگر نایک برای جرم دیجیتال انتخاب کرد فقط این بار، بازاریابان آن رویکرد بسیار متفاوتی اتخاذ می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

26. Igawa responded splendidly, producing six-plus shutout innings, earning the decision in a 3-1 victory over the Red Sox.
[ترجمه گوگل]ایگاوا به طرز شگفت انگیزی پاسخ داد و اینینگ های بسته شش به اضافه انجام داد و این تصمیم را در پیروزی 3-1 مقابل رد ساکس گرفت
[ترجمه ترگمان]Igawa به خوبی واکنش نشان داد و ۶ امتیاز کسب کرد و این تصمیم را در پیروزی ۳ بر ۱ بر تیم Red به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

27. In the season opener, they held the Giants to 65 yards during a 35-0 Dallas shutout.
[ترجمه گوگل]در آغاز فصل، آنها جاینتز را تا 65 یارد در حین بسته شدن دالاس 35-0 نگه داشتند
[ترجمه ترگمان]در فصل اول، آن ها تیم Giants را به ۶۵ یارد طی یک مسابقه ۳۵ - ۰ دالاس shutout نگه داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

28. The Saints, coming off a bye week after the two shutouts, had not scored since Oct.
[ترجمه گوگل]قدیس‌ها که یک هفته بعد از دو بازی تعطیل شده از زمین خارج شدند، از اکتبر تاکنون گلی نخورده بودند
[ترجمه ترگمان]قدیسان که هفته پس از دو shutouts از اکتبر به پایان می رسیدند، از اکتبر تا به حال به ثمر نرسیده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

29. To their credit, the Niners were not elated by the shutout.
[ترجمه گوگل]به اعتبار آنها، Niners از تعطیلی خوشحال نشدند
[ترجمه ترگمان]به نظر آن ها، خانواده niners از the به هیجان نیامده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

30. This time Wang finished it, sitting down the Devil Rays in order to cap a 6-0 complete-game victory. It's win No. 12 for Wang and his first career shutout .
[ترجمه گوگل]این بار وانگ آن را به پایان رساند، با نشستن روی Devil Rays به منظور کسب پیروزی 6-0 در یک بازی کامل این پیروزی شماره 12 برای وانگ و اولین تعطیلی حرفه ای او است
[ترجمه ترگمان]این بار وانگ آن را به پایان رساند، در برابر اشعه شیطان نشست تا پیروزی ۶ - ۰ بازی را به پایان برساند این تیم برنده شماره ۱۲ برای وانگ و اولین حرفه خود شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

باختن (فعل)
lose, shut out

پوان نیاوردن (اسم)
shutout

انگلیسی به انگلیسی

• prevent from entering; distance, conceal from -
exclusion, act of preventing entry; lockout caused by a labor dispute; instance of preventing the other team from scoring (sports); game in which one team does not score any points (sports)

پیشنهاد کاربران

کنار گذاشتن
جلوی ورود کسی به مکانی را گرفتن
دور کردن
جلوی دخالت کسی را گرفتن
دوری کردن.
"مانع شدن چیزی یا کسی از ورود به جایی"
مثال: ( پرده هایی که مانع از ورود نور خورشید می شوند ) curtains that shut out the sunlight
یک معنی هم داره به کسی که حرفی که واقعا باور داره وى میزنه بدون ترس از قضاوت دیگران
Franklin, You are shotout yo ! For saying that about her.
بدون از دست دادن امتیاز
فوتبال ) مترادف کلین شیت، دروازه بسته، در طول دیدار یا مسابقه، هیچ گلی دریافت نکردن، دروازه را بسته نگه داشتن!
پس زدن
گم شو

بپرس