shut up

/ˈʃətˈəp//ʃʌtʌp/

معنی: ساکت شدن، باعث وقفه در تکلم شدن
معانی دیگر: 1- زندانی کردن، حبس کردن 2- (راه یا در و غیره) مسدود کردن، بستن 3- (عامیانه) حرف نزدن، دهان فروبستن، مانع صحبت یا بیان شدن 4- (به صورت امر) خفه شو!، ساکت !، باعک وقفه در تکلم شدن، خفه کردن، امر خفه شو

بررسی کلمه

عبارت ( phrase )
(1) تعریف: to enclose; confine.
مترادف: confine, coop, enclose
مشابه: fasten, incarcerate, intern, jail, lock, lock up, pen

- They shut him up in a prison cell.
[ترجمه AMIR] آنها او را در یک سلول زندان حبس کردند
|
[ترجمه پوپک] آنها او را در یک سلول زندانی کردند
|
[ترجمه گوگل] او را در سلول زندان حبس کردند
[ترجمه ترگمان] او را در سلول زندان حبس کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: to make or become quiet.
مترادف: hush, quiet, shush
مشابه: clam up, gag, muzzle, silence

- Her insults shut them up.
[ترجمه گوگل] توهین های او آنها را ساکت کرد
[ترجمه ترگمان] اهانت های او آن ها را خفه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- He shut up when I walked in.
[ترجمه Vina] وقتی اومدم ساکت شد
|
[ترجمه گوگل] وقتی وارد شدم سکوت کرد
[ترجمه ترگمان] وقتی وارد اتاق شدم ساکت شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. I wish you'd shut up for a moment and listen to what the rest of us have to say.
[ترجمه گوگل]کاش یک لحظه ساکت می شدی و به حرف های بقیه گوش می دادی
[ترجمه ترگمان]ای کاش یه لحظه خفه می شدی و به حرفای بقیه گوش می دادی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. You have no idea how I'm feeling so shut up.
[ترجمه گوگل]نمیدونی چه حسی دارم خیلی ساکت
[ترجمه ترگمان]تو اصلا نمیدونی من چه احساسی دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. You just sit there and shut up - I don't want to hear any more of your sass.
[ترجمه گوگل]تو همین جا بنشین و ساکت شو - من دیگر نمی‌خواهم حرف‌های تو را بشنوم
[ترجمه ترگمان]تو فقط اونجا میشینی و خفه شو - نمی خوام بازم از این sass بشنوم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I wish she would shut up!
[ترجمه گوگل]کاش او ساکت می شد!
[ترجمه ترگمان]ای کاش خفه می شد!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. If you don't shut up, I'm going to thump you!
[ترجمه گوگل]اگر ساکت نشوید، من به شما ضربه می زنم!
[ترجمه ترگمان]اگر خفه نشوی، می خواهم به تو ضربه بزنم!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It's time to shut up shop and go home.
[ترجمه گوگل]وقت آن است که مغازه را ببندید و به خانه بروید
[ترجمه ترگمان]وقتش است که مغازه را ببندم و به خانه بروم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The cottage had a musty smell after being shut up over the winter.
[ترجمه گوگل]کلبه پس از بسته شدن در زمستان بوی کپک زدگی داشت
[ترجمه ترگمان]بعد از اینکه زمستان تعطیل شد، کلبه بوی کپک می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. If you don't shut up, I'll belt you .
[ترجمه گوگل]اگه ساکت نشی کمربندت میبندم
[ترجمه ترگمان]اگه خفه نشی، I می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Shut up. I'm trying to think.
[ترجمه گوگل]خفه شو دارم سعی میکنم فکر کنم
[ترجمه ترگمان] خفه شو سعی می کنم فکر کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Just shut up and get on with your work!
[ترجمه گوگل]فقط ساکت شو و به کارت ادامه بده!
[ترجمه ترگمان]فقط خفه شو و کارت رو ادامه بده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Shut up or I'll crown you.
[ترجمه گوگل]خفه شو وگرنه من تاج گذاری می کنم
[ترجمه ترگمان]خفه شو وگرنه crown می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Do shut up, Georgia, and get on with your homework.
[ترجمه گوگل]خفه شو، جورجیا، و به تکالیف خود ادامه بده
[ترجمه ترگمان]خفه شو جورجیا، و مشغول انجام تکالیف خودت باش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Just shut up and let me talk for a minute.
[ترجمه گوگل]فقط ساکت شو و بگذار یک دقیقه صحبت کنم
[ترجمه ترگمان]فقط خفه شو و یه دقیقه حرف بزن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Look, just shut up for a minute!
[ترجمه گوگل]ببین، فقط یک دقیقه ساکت شو!
[ترجمه ترگمان]! ببین، یه لحظه خفه شو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. I wish you'd shut up about Chris.
[ترجمه گوگل]کاش در مورد کریس سکوت میکردی
[ترجمه ترگمان] کاش در مورد \"کریس\" خفه می شدی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ساکت شدن (فعل)
stanch, lull, pipe down, shut up

باعث وقفه در تکلم شدن (فعل)
shut up

انگلیسی به انگلیسی

• be silent; make silent; close, lock
quiet!, shut your mouth!

پیشنهاد کاربران

به مدت محدودی جایی رو بستن
خفه شو، ببند دهنتو
مودبانه اش میشه
Shut your mouth
dry up!
Button your lip
Shut your ( cake/pie ) hole! = shut up!; Shut your mouth!
در مواقع ابراز تعجب به معنی نه بابا! تو چی میگی!
shut up
جیکِت درنیاد ( جیک اِت دَر نیایَد ) !
ببند دهنتو
خفه شو
خفه شو!
به معنی بستن چیزی حال ان چیز میتونه کتاب باشه شیشه مربا یا یک کتاب. دقیقا همانطور در زبان فارسی استفاده میکنیم.
you are talking a lots of time please shut up
when two people are fighting and maybe say this world shut up
صحبت نکن
دهن کسی رو بستن؛ مانع از صحبت کردن کسی شدن
To shut sb up
در همین موقعیت اگر کسی با پارچه یا چسب دهن کسی رو ببنده و مانع از فریاد اون بشه از فعل gag استفاده میشه.
dry up
یک فوش است به معنی خفه شو ساکت شو و دهنتو ببند
( یک رپ هم به نام خفه شو مرغ وجود دارد
خفه بابا!
خفه !
To confine
To enclose
زندانی کردن، حبس کردن
He was shut up in a solitary confinement
توی سلول انفرادی حبس شده بود.
خفه شو ، ببند ، خفه خون بگیر ، ساکت شو
خفه شو ، ساکت شو 😊💖
خفه شو ، ساکت باش ، حرف نزن ، دهنت و ببند
کدام بدتر است
تو محاوره و زبان عامیانه
shut up و یا be quiet
ببند در جهنم رو ابابیل ( خفه شو )
ساکت شو، سکوت به جا بیار، سکوت کن، خفه شو، بسکن،
در گاله را ببند
خفه شو
خفه خون بگیر

ببند، خفه شو ،
در هنگام عصبانیت یا وقتی حرف بیجا و مسخره ای زده میشود در هنگام جروبحث کردن حتی جهت شوخی و. . . این کلمه بیشتر استفاده میشود
وقتی کسی حرف مسخره ای میزند به او می مگن خفه شو یعنی همان Shut Up
shut up به معنی خفه شو
ساکت شو
بی صدا باش
خفه شو

مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٣٥)

بپرس