shrewish

/ˈʃruːɪʃ//ˈʃruːɪʃ/

معنی: پتیاره، سلیطه، بدجنس، اب زیر کاه، زن غرغرو
معانی دیگر: (زن) بدخلق، لچاره، ارغه، شهرآشوب

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: shrewishly (adv.), shrewishness (n.)
• : تعریف: like a shrew; nagging or ill-tempered.

جمله های نمونه

1. he is cursed with a shrewish wife
او گرفتار همسر سلیطه ای شده است.

2. Even her own party considered her shrewish and nagging, and cold-shouldered her in the corridors.
[ترجمه گوگل]حتی حزب خودش هم او را زرنگ و نق آور می دانست و در راهروها با شانه های سرد او را زیر پا می گذاشت
[ترجمه ترگمان]حتی حزب خودش او را به فکر shrewish و غر غر می کرد و او را در راهروها جا به جا می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Both he and Roberts, scrappy, even a bit shrewish here, took huge pay cuts to play opposite each other.
[ترجمه گوگل]هم او و هم رابرتز، که در اینجا بی ارزش و حتی کمی زرنگ بودند، دستمزدهای زیادی را کاهش دادند تا مقابل هم بازی کنند
[ترجمه ترگمان]هم او و هم رابرتس، که گاه گاهی کمی shrewish شده بودند، مبالغ هنگفتی برای بازی مقابل یکدیگر صرف می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. But her shoulder nagged at her, shrewish pain claiming all her attention.
[ترجمه گوگل]اما شانه‌اش به او نق می‌زند، درد عجیبی که تمام توجه او را جلب می‌کند
[ترجمه ترگمان]اما شانه بالا می زد و درد shrewish تمام توجهش را به خود جلب می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He'd been right when he'd said she was shrewish, though she'd never suffered from the malady before.
[ترجمه گوگل]حق با او بود وقتی که می گفت او زیرک است، اگرچه قبلاً هرگز از این بیماری رنج نمی برد
[ترجمه ترگمان]او درست زمانی بود که به او گفته بود که او shrewish است، با این که قبلا هرگز از بیماری رنج نبرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The old fisherman was cursed by his shrewish wife.
[ترجمه گوگل]ماهیگیر پیر توسط همسر زیرکش نفرین شد
[ترجمه ترگمان]ماهیگیر پیر از زن shrewish نفرین شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A woman regarded as disreputable or shrewish.
[ترجمه گوگل]زنی که بدنام یا زیرک محسوب می شود
[ترجمه ترگمان]زنی را به عنوان بدنام یا shrewish تلقی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The most silly, lazy, artful, shrewish, ugly, weak and unlikable child among all usually is most doted on by parents.
[ترجمه گوگل]احمقانه‌ترین، تنبل‌ترین، باهوش‌ترین، زیرک‌ترین، زشت‌ترین، ضعیف‌ترین و دوست‌داشتنی‌ترین کودک در میان همه، معمولاً بیشتر مورد توجه والدین قرار می‌گیرد
[ترجمه ترگمان]The، تنبل، ظریف، shrewish، ضعیف، ضعیف و unlikable معمولا به وسیله پدران و مادرها مورد توجه و محبت قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Would he leave his shrewish wife, sell the Two Lions and live like a king?
[ترجمه گوگل]آیا او همسر زیرک خود را ترک می کند، دو شیر را می فروشد و مانند یک پادشاه زندگی می کند؟
[ترجمه ترگمان]آیا ممکن است زن shrewish خود را رها کند و دو شیرها را بفروشد و مثل یک شاه زندگی کند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Their decision to screen live matches regularly on Monday nights was greeted with a mixture of sour grapes and shrewish dismay.
[ترجمه گوگل]تصمیم آنها برای پخش منظم مسابقات زنده در دوشنبه شب ها با ترکیبی از انگور ترش و ناامیدی عجولانه مورد استقبال قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]تصمیم آن ها برای نمایش مرتب بازی های زنده در شب های دوشنبه با مخلوطی از انگور ترش و ترس shrewish روبرو شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. There is one reason and one reason only that a couple like Wilma and Fred Flintstone could stay together, despite her somewhat shrewish nature and his boorish antics.
[ترجمه گوگل]یک دلیل و یک دلیل وجود دارد که زن و شوهری مانند ویلما و فرد فلینت استون می‌توانند با هم بمانند، علی‌رغم ماهیت تا حدودی زیرکانه او و شیطنت‌های بی‌شرمانه‌اش
[ترجمه ترگمان]فقط یک دلیل و یک دلیل وجود دارد که یک زوج Wilma و فرد Flintstone هم می توانند با هم در کنار هم بمانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Since Cao Xueqing's A Story of Red Mansions came into being, the read ers have thought that Wang Xifeng was intelligent and capable, shrewish and cruel female figure in the feudalist society.
[ترجمه گوگل]از زمانی که کتاب «داستانی از عمارت‌های سرخ» اثر کائو ژوکینگ به وجود آمد، خوانندگان فکر می‌کردند که وانگ ژیفنگ یک چهره زن باهوش و توانا، زیرک و بی‌رحم در جامعه فئودالی بود
[ترجمه ترگمان]از آنجا که یافته های کایو و وی در مورد عمارت قرمز منتشر شد، محققان تصور کرده اند که وانگ Xifeng باهوش و توانا، shrewish و زن خشن زن در جامعه feudalist بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Never in a million years would I become that shrewish fishwife shrieking from the doorway because my husband had spent the night carousing with the boys in avoidance of his husbandly duties.
[ترجمه گوگل]هرگز در یک میلیون سال دیگر به آن زن ماهی زرنگی تبدیل نمی‌شوم که از در خانه فریاد می‌کشد، زیرا شوهرم شب را با پسرها به دور از وظایف شوهرانه‌اش گذرانده بود
[ترجمه ترگمان]من هرگز در یک میلیون سال به این خاطر نبودم که fishwife شیطانی از در خارج می شد، زیرا که شوهرم آن شب با پسران خود که می کوشید تا از وظایف husbandly خودداری کند، از در خارج می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He had gone into the tar - roofing business in order to support his shrewish wife, Zilla.
[ترجمه گوگل]او برای حمایت از همسر زیرک خود، زیلا، وارد تجارت سقف‌سازی شده بود
[ترجمه ترگمان]زی لا به کار تعمیر پشت بوم رفته بود تا از زن shrewish حمایت کند، زی لا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پتیاره (صفت)
quarrelsome, shrewish, vixenish

سلیطه (صفت)
shrewish

بدجنس (صفت)
mean, mischievous, wicked, malefic, shrewish

اب زیر کاه (صفت)
mean, pawky, shrewish, sneaky

زن غرغرو (صفت)
shrewish

انگلیسی به انگلیسی

• evil-tempered, quarrelsome, nagging
if you describe a woman as shrewish, you think that you think she is very bad-tempered or mean; an offensive word.

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : shrew / shrewishness
✅️ صفت ( adjective ) : shrewish
✅️ قید ( adverb ) : shrewishly
بداخلاق

بپرس