sharp practice

/ˈʃɑːrpˈprækˌtɪs//ʃɑːpˈpræktɪs/

معنی: کلاه برداری، گول زنی
معانی دیگر: حقه بازی

جمله های نمونه

1. He accused some solicitors of sharp practice.
[ترجمه گوگل]او برخی از وکلا را به اقدامات تند متهم کرد
[ترجمه ترگمان]او برخی از وکلا را به اقدامات شدید متهم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He's been guilty of sharp practice in the past.
[ترجمه گوگل]او در گذشته مرتکب تمرین شدید شده است
[ترجمه ترگمان]او در گذشته مرتکب اعمال سختی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. There has been some sharp practice over his contract.
[ترجمه گوگل]تمرینات تندی در مورد قرارداد او وجود داشته است
[ترجمه ترگمان] یه مقدار تمرین دقیق روی قرارداد - ش انجام داده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. This sale sounds like sharp practice.
[ترجمه گوگل]این فروش مانند تمرین تیز به نظر می رسد
[ترجمه ترگمان]این فروش مثل عمل تیز به نظر می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The firm had to face some sharp practice from competing companies.
[ترجمه گوگل]این شرکت مجبور بود با برخی از روش های تند شرکت های رقیب روبرو شود
[ترجمه ترگمان]شرکت باید با برخی از اقدامات شدید از شرکت های رقیب روبرو شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. But trams also had to face some sharp practice from competing bus companies.
[ترجمه گوگل]اما ترامواها نیز مجبور بودند با برخی از اقدامات تند شرکت های اتوبوسرانی رقیب روبرو شوند
[ترجمه ترگمان]اما trams مجبور شدند با برخی از اقدامات شدید شرکت های اتوبوس رقابت مواجه شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. At times these adjustments verge on sharp practice enabled by the fact that ingredients do not have to be revealed.
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات این تنظیمات در آستانه تمرین دقیق قرار می گیرند که با این واقعیت امکان پذیر است که مواد تشکیل دهنده نباید آشکار شوند
[ترجمه ترگمان]گاهی اوقات این تنظیمات در معرض یک عمل شدید فعال هستند که توسط این حقیقت فعال می شوند که مواد اولیه باید آشکار شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Any kind of sharp practice or dishonest dealing will infallibly ruin his career.
[ترجمه گوگل]هر نوع عمل تند یا برخورد غیرصادقانه بی‌خطاً حرفه او را خراب می‌کند
[ترجمه ترگمان]هر گونه رفتار تند و یا رفتار نادرست باعث نابودی حرفه خود خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In it he mentions several examples of sharp practice in the laboratory, one or two of which are new to me.
[ترجمه گوگل]او در آن چند نمونه از تمرین تند در آزمایشگاه را ذکر می کند که یکی دو مورد از آنها برای من تازگی دارد
[ترجمه ترگمان]در آن به چند نمونه از تمرین تیز در آزمایشگاه اشاره می کند، که یکی از آن ها برای من تازگی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Recognising sharp practice in their dealers from the outset, they would be less likely to blame them for huge losses.
[ترجمه گوگل]با تشخیص تمرین تند و تیز در فروشندگان خود از همان ابتدا، کمتر احتمال دارد که آنها را برای ضررهای بزرگ سرزنش کنند
[ترجمه ترگمان]با تشخیص عمل شدید در فروشندگان خود از ابتدا، احتمال اینکه آن ها را به خاطر خسارت های زیاد مقصر بدانند، کم تر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In a whirl of transactions, the risk of sharp practice, including insider dealing, may well grow.
[ترجمه گوگل]در چرخه تراکنش‌ها، ممکن است خطر اعمال تند، از جمله معاملات داخلی، افزایش یابد
[ترجمه ترگمان]در گردبادی از معاملات، ریسک رفتار تند، از جمله معاملات داخلی، ممکن است رشد خوبی داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Sharp practice is another concern for American guardians of the law.
[ترجمه گوگل]تمرین تند یکی دیگر از نگرانی های محافظان آمریکایی قانون است
[ترجمه ترگمان]عمل شارپ نگرانی دیگری برای نگهبانان آمریکایی قانون است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He acquired an immense fortune by a very sharp practice.
[ترجمه گوگل]او با یک تمرین بسیار تیز ثروت عظیمی به دست آورد
[ترجمه ترگمان]ثروت هنگفتی بدست آورد، با تمرین بسیار شدید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. This sale sounds like sharp practice to me and I want nothing to do with it.
[ترجمه گوگل]این فروش برای من شبیه تمرین تند به نظر می رسد و من نمی خواهم هیچ کاری با آن انجام دهم
[ترجمه ترگمان]این حراج مثل یک تمرین تیز برای من است و من نمی خواهم هیچ کاری با آن بکنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

کلاه برداری (اسم)
fraud, spoof, swindle, defraudation, gaud, fraudulence, sharp practice

گول زنی (اسم)
seduction, humbuggery, trickery, dupery, sharp practice

انگلیسی به انگلیسی

• dubious business, questionable business
if you describe something that someone does as sharp practice, you mean that it is clever but dishonest.

پیشنهاد کاربران

حقه بازی
فریب کاری
The building industry brought in rules to protect customers from sharp practice
( مسئولان/کارگزاران ) صنعت ساختمان قوانینی ایجاد کردند تا که از مشتریان در مقابل کلاه برداری محافظت شود

بپرس