shaman

/ˈʃeɪmən//ˈʃeɪmən/

شمن، جادوگر و حکیم قبیله، دهخدا، کشیش یاکاهن یا جادوگرمردم قدیم شمال اسیا واروپا

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: among certain native Asian and North American peoples, a priest or healer believed to have exclusive contact with the supernatural.

جمله های نمونه

1. Sculpted from stone, the shaman grasps the head of a buffalo in his powerful hands.
[ترجمه گوگل]شمن که از سنگ ساخته شده است، سر گاومیش را در دستان قدرتمند خود می گیرد
[ترجمه ترگمان]شمن از سنگ تاج سر یک بوفالو را در دستان قدرتمند خود چنگ می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The sly Caledonian shaman of the New Left?
[ترجمه گوگل]شمن حیله گر کالدونیایی چپ جدید؟
[ترجمه ترگمان]شمن sly از سمت چپ؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The shaman automatically receives D6 extra magic cards to use during that magic phase.
[ترجمه گوگل]شمن به طور خودکار کارت های جادویی اضافی D6 را برای استفاده در آن مرحله جادو دریافت می کند
[ترجمه ترگمان]شمن به طور خودکار کارت های جادویی اضافی برای استفاده در طی این مرحله جادویی دریافت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. If another living shaman eats a portion of shaman mushroom then it dissolves inside him and releases vast amounts of magic energy.
[ترجمه گوگل]اگر شمن زنده دیگری بخشی از قارچ شمن را بخورد، در داخل او حل می شود و مقادیر زیادی انرژی جادویی آزاد می کند
[ترجمه ترگمان]اگر یک جادوگر زنده دیگر بخشی از قارچ سحرآمیز را می خورد آن وقت درون خود حل می شود و مقدار زیادی انرژی جادویی آزاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. His death and resurrection as shaman lies in his future.
[ترجمه گوگل]مرگ و رستاخیز او به عنوان شمن در آینده او نهفته است
[ترجمه ترگمان]مرگ و رستاخیز او در آینده خودش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A magic-saturated shaman mushroom is very potent indeed, containing the essence of the shaman's magical power.
[ترجمه گوگل]یک قارچ شمن اشباع شده با جادو در واقع بسیار قوی است و حاوی جوهره قدرت جادویی شمن است
[ترجمه ترگمان]یک شمن پر از جادو واقعا خیلی قویه، که شامل جوهر قدرت جادویی شمن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Orc Shamans are better and it's worth going for a Shaman Lord if you can afford it.
[ترجمه گوگل]شمن‌های اورک بهتر هستند و اگر بتوانید آن را بپردازید ارزش آن را دارد که به دنبال یک پروردگار شمن بروید
[ترجمه ترگمان]او به او گفت: او او رکی است و ارزش رفتن به یک جادوگر بومی را دارد، اگر از پس آن بر بیاید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The shaman was still determined to resist and encouraged the growing unrest among the warriors.
[ترجمه گوگل]شمن همچنان مصمم به مقاومت بود و ناآرامی فزاینده در میان رزمندگان را تشویق می کرد
[ترجمه ترگمان]شمن هنوز مصمم بود که مقاومت کند و آشوب رو به رشد میان جنگجویان را تشویق کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A shaman basically has hunter armor but cannot kite nearly as well.
[ترجمه گوگل]یک شمن اساساً زره شکارچی دارد اما تقریباً نمی تواند بادبادک بزند
[ترجمه ترگمان]یک شمن به طور اساسی یک زره دارد، اما نمی تواند بادبادک را به خوبی بادبادک بازی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The shaman gain these bonds by completing spirit bond quests.
[ترجمه گوگل]شمن این پیوندها را با تکمیل جستجوهای پیوند روح به دست می آورد
[ترجمه ترگمان]شمن این اوراق قرضه را با تکمیل تحقیقات پیوند روح به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Confirms that Orc Shaman will sacrifice Goblins to regain mana.
[ترجمه گوگل]تایید می کند که اورک شمن گوبلین ها را قربانی می کند تا مانا را دوباره به دست بیاورند
[ترجمه ترگمان]او اضافه می کند که او رک او Goblins را برای به دست آوردن مجدد mana قربانی خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Shaman spell Fire Nova Totem will no longer sometimes detonate without doing any damage.
[ترجمه گوگل]طلسم Shaman Fire Nova Totem دیگر گاهی اوقات بدون آسیب رساندن منفجر نمی شود
[ترجمه ترگمان]طلسمی که توتم را آتش می زند، توتم نتوانست بدون هیچ آسیبی منفجر شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Michelle Branch also performs on the album Shaman by Carlos Santana.
[ترجمه گوگل]میشل برانچ در آلبوم Shaman اثر کارلوس سانتانا نیز اجرا می کند
[ترجمه ترگمان]این شاخه همچنین در آلبوم Shaman توسط کارلوس سانتانا (کارلوس سانتانا)اجرا شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The tribe's shaman prescribes three days of bed rest, and our yellow powder waits patiently.
[ترجمه گوگل]شمن قبیله سه روز استراحت در رختخواب تجویز می کند و پودر زرد ما صبورانه منتظر می ماند
[ترجمه ترگمان]شمن سه روز استراحت می کند و پودر زرد ما صبورانه منتظر می ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• tribal priest or priestess who uses supernatural forces to heal illness or predict the future; person who resembles a shaman

پیشنهاد کاربران

۱. شمن. جادو پزشک ۲. جادوگر قبیله
مثال:
Shamans heal people by dealing with their deep emotional problems
شمن ها با مواجه شدن با مشکلات عمیق عاطفی مردم آنها را درمان می کنند.
جادوگر دانا به عالم غیب
shaman ( باستان‏شناسی )
واژه مصوب: شمن
تعریف: دین مرد یا کاهنی که هم پیش گو و هم جادوپزشک است و با ارتباط با ارواح نیاکان در حالت جذبه و خلسه پلی میان این جهان و آن جهان است
غیبگو
یکی از شخصیت های مهم ادیان باستان مخصوصا در سیبری که به آنها جادو_درمانگر هم گفته میشه. در چین به این اشخاص wu گفته میشه. میتوانند با نیروهای فرا طبیعی ارتباط برقرار کنند تا مردم رو شفا بدند.
ارتباط برقرار کننده با چهار عنصر طبیعت اب اتش باد گیاه و همگام شدن با خداوند و ارواح

بپرس