shake out

/ˈʃeɪkˈaʊt//ʃeɪkaʊt/

معنی: لرزاندن، با تکان بیرون بردن
معانی دیگر: رکود، (بازار سهام و غیره) هر گونه نوسان در قیمت ها که موجب تمایل سهامداران به فروش شود

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: any change in market prices that obliges speculators to sell their securities.

(2) تعریف: any worsening of economic conditions that causes small, marginal, or unprofitable businesses to fail.

جمله های نمونه

1. Turning his trousers upside down, she shook out a lot of coins.
[ترجمه گوگل]شلوارش را وارونه کرد و سکه های زیادی را تکان داد
[ترجمه ترگمان]شلوارش رو زیر و رو کرد و سکه های فراوانی از جیبش بیرون آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. While the water was heating she decided to shake out the carpet.
[ترجمه گوگل]در حالی که آب گرم می شد، تصمیم گرفت فرش را تکان دهد
[ترجمه ترگمان]در حالی که آب گرم بود، او تصمیم گرفت که فرش را تکان دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The committee needs to be shaken out to get rid of some of the elderly members.
[ترجمه گوگل]کمیته باید تکان بخورد تا از شر برخی از اعضای مسن خلاص شود
[ترجمه ترگمان]این کمیته باید برای خلاص شدن از شر برخی از افراد مسن، متزلزل شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He'll look for bargains after the real estate market shakes out.
[ترجمه گوگل]او پس از تکان دادن بازار املاک و مستغلات به دنبال معامله خواهد بود
[ترجمه ترگمان]بعد از اینکه بازار معاملات املاک به لرزه افتاد، حسابی دنبال خرید و فروش رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. As the airline industry shakes out all but the very fittest, catering companies could face serious troubles.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که صنعت هواپیمایی همه به جز بهترین ها را از بین می برد، شرکت های پذیرایی ممکن است با مشکلات جدی مواجه شوند
[ترجمه ترگمان]همانطور که صنعت هواپیمایی تمام تلاش خود را می کند، شرکت های تولید کننده می توانند با مشکلات جدی مواجه شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. We are just waiting to see how this thing shakes out.
[ترجمه گوگل]ما فقط منتظریم ببینیم این چیز چگونه از بین می رود
[ترجمه ترگمان]ما فقط منتظریم ببینیم این چی داره تکون می خوره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I was on the back doorstep shaking out a rug.
[ترجمه گوگل]پشت در بودم و فرشی را تکان می دادم
[ترجمه ترگمان]در آستانه در ایستاده بودم و قالیچه را تکان می دادم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He shook out the handkerchief and put it back in his pocket.
[ترجمه گوگل]دستمال را تکان داد و دوباره در جیبش گذاشت
[ترجمه ترگمان]دستمال را تکان داد و آن را در جیبش گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I pulled off my woollen hat and shook out my hair and at once recognition dawned in her face.
[ترجمه گوگل]کلاه پشمی ام را از سرم برداشتم و موهایم را تکان دادم و بلافاصله شناخت در چهره اش آشکار شد
[ترجمه ترگمان]کلاهم را برداشتم و سرم را از موهایم بیرون کشیدم و فورا او را شناخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. She came gracefully enough, with a little gasp of thanks, and stood shaking out her stained and crumpled cloak.
[ترجمه گوگل]او به اندازه کافی با ظرافت و با کمی تشکر آمد و شنل لکه دار و مچاله شده اش را تکان داد
[ترجمه ترگمان]او به آرامی آمد و با نفسی تازه از تشکر خشک شد و ایستاد و شنل قرمز و مچاله شده اش را تکان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In both the music business and the consumer electronics business, a whole lot of shaking out has been going on.
[ترجمه گوگل]هم در تجارت موسیقی و هم در تجارت الکترونیک مصرفی، تکان های زیادی در جریان بوده است
[ترجمه ترگمان]در هر دو حرفه موسیقی و تجارت الکترونیک مصرف کننده، تمام shaking در حال انجام است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. And you can bet that a good candidate for shaking out is Pena.
[ترجمه گوگل]و شما می توانید شرط بندی کنید که یک کاندیدای خوب برای تکان دادن، پنا است
[ترجمه ترگمان]و شما می توانید شرط ببندید که یک کاندیدای خوب برای شکست دادن Pena است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Sooner or later man is shaken out of his unconscious state and is led to his ultimate awakening.
[ترجمه گوگل]دیر یا زود انسان از حالت ناخودآگاه خود بیرون می رود و به بیداری نهایی خود هدایت می شود
[ترجمه ترگمان]دیر یا زود از حالت بی هوشی خارج می شود و به بیداری نهایی خود پی می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He shook out a handful of painkillers - the box was nearly empty.
[ترجمه گوگل]او یک مشت مسکن را تکان داد - جعبه تقریباً خالی بود
[ترجمه ترگمان]او یک مشت مسکن را تکان داد - جعبه تقریبا خالی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The shakeout in the labour market after Christmas usually makes January a bad month for unemployment.
[ترجمه گوگل]تغییر در بازار کار پس از کریسمس معمولا ژانویه را به ماه بدی برای بیکاری تبدیل می کند
[ترجمه ترگمان]The در بازار کار پس از کریسمس معمولا ماه ژانویه ماه بدی برای بیکاری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. There has been a shakeout of inefficient corporations.
[ترجمه گوگل]یک تکان از شرکت های ناکارآمد بوده است
[ترجمه ترگمان]تعدادی از شرکت های ناکارآمد هم وجود داشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. The shakeout fuels the consolidation, as groups of lawyers from failed firms attach themselves to larger firms.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که گروه‌هایی از وکلا از شرکت‌های شکست خورده خود را به شرکت‌های بزرگ‌تر متصل می‌کنند، این حرکت به ادغام دامن می‌زند
[ترجمه ترگمان]The به عنوان گروهی از وکلا از شرکت های ناموفق خود را به شرکت های بزرگ تر متصل می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. But the much-needed corporate shakeout is held up by feeble bankruptcy rules.
[ترجمه گوگل]اما ورشکستگی بسیار مورد نیاز توسط قوانین ضعیف ورشکستگی متوقف می شود
[ترجمه ترگمان]اما the شرکتی که به شدت مورد نیاز است، با قوانین ورشکستگی ضعیف برگزار می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

19. Especially with the middle-management shakeout of the nineties, bosses change.
[ترجمه گوگل]به خصوص با تغییر مدیریت میانی در دهه نود، روسا تغییر می کنند
[ترجمه ترگمان]به خصوص با the مدیریت میانی دهه نود، مدیران تغییر می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

20. The current shakeout may serve to separate the haves from have-nots.
[ترجمه گوگل]لرزش فعلی ممکن است برای جدا کردن دارندگان از دارایی ها مفید باشد
[ترجمه ترگمان]The فعلی ممکن است برای جدا کردن افراد غنی از - عمل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

21. Only three companies are left after the shakeout in the computer market.
[ترجمه گوگل]تنها سه شرکت پس از رکود در بازار کامپیوتر باقی مانده اند
[ترجمه ترگمان]تنها سه شرکت بعد از the در بازار کامپیوتر باقی مانده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

22. Such congestion will lead to a shakeout, with the strongest and best - organised companies winning.
[ترجمه گوگل]چنین ازدحام منجر به یک تکان می شود و قوی ترین و بهترین شرکت ها برنده می شوند
[ترجمه ترگمان]چنین تراکمی منجر به a می شود که قوی ترین و بهترین شرکت های سازمان دهی شده برنده آن هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

23. A shakeout is unavoidable and it is being made worse by the worldwide credit crunch.
[ترجمه گوگل]رکود اجتناب ناپذیر است و با بحران اعتباری در سراسر جهان بدتر می شود
[ترجمه ترگمان]A اجتناب ناپذیر است و با بحران اعتباری جهانی بدتر می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

24. The shakeout this year could again be brutal.
[ترجمه گوگل]تکان دادن امسال دوباره می تواند وحشیانه باشد
[ترجمه ترگمان]امسال shakeout دوباره می تواند بی رحم باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

25. The influence of pouring temperature and shakeout temperature on the temperature field distribution, cooling velocity, stress and strain was analyzed.
[ترجمه گوگل]تأثیر دمای ریختن و دمای لرزش بر توزیع میدان دما، سرعت خنک‌کننده، تنش و کرنش مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]تاثیر دما و دمای shakeout بر توزیع میدان دمایی، سرعت خنک کنندگی، تنش و کرنش مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

26. E - commerce shakeout took place in 200
[ترجمه گوگل]تکان دادن تجارت الکترونیک در سال 200 اتفاق افتاد
[ترجمه ترگمان]در سال ۲۰۰ میلادی، shakeout تجارت الکترونیک انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

27. The core shakeout problem for clamp - casting was solved using dovetail slot structure.
[ترجمه گوگل]مشکل لرزش هسته برای گیره - ریخته گری با استفاده از ساختار شکاف دم کبوتر حل شد
[ترجمه ترگمان]مساله اصلی حل مساله با استفاده از ساختار شیار dovetail حل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

28. A shakeout in the industry is inevitable, says Zhou Yubo, director of marketing at Motel 16
[ترجمه گوگل]ژو یوبو، مدیر بازاریابی در Motel 16 می‌گوید تغییر در صنعت اجتناب‌ناپذیر است
[ترجمه ترگمان]ژو Yubo، مدیر بازاریابی از متل ۱۶ Motel می گوید که shakeout در این صنعت اجتناب ناپذیر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

29. While the shakeout machine finishes the shaking out procedure, barrel type shakeout machine also complete the fettling process.
[ترجمه گوگل]در حالی که دستگاه تکان دادن فرآیند تکان دادن را به پایان می رساند، دستگاه تکان دهنده نوع بشکه نیز فرآیند بارگیری را تکمیل می کند
[ترجمه ترگمان]در حالی که ماشین shakeout روند لرزش را تمام می کند، دستگاه shakeout نوع بشکه نیز فرآیند fettling را تکمیل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

لرزاندن (فعل)
flutter, tremble, shiver, shag, jar, quake, quaver, shake out, wangle

با تکان بیرون بردن (فعل)
shake out

انگلیسی به انگلیسی

• move back and forth; diversify
if there is a shake-out in an organization, a number of its employees are told that they can no longer work there, because their jobs are no longer necessary or because the organization is trying to spend less money.
minor economic crisis, drop in prices (that causes business and small vendors to close down)

پیشنهاد کاربران

برای رقص هم این واژه بکار میره به معنای؛
تکون بده
رهانیدن
به کار بردن یک سری فعالیتهای پپیچیده از سوی بازار سازان و حرفه ای ها برای گرفتن دارایی های معامله گران خرد با قیمت های پایین و خارج کردن آنها از سهم یا بازار. در یک کلام :
بیرون راندن معامله گر خرد از بازار با ضرر.
تغییر کردن در یک دوره ی زمانی قبل از مشخص شدن نتیجه ی نهایی .
Everything is shakes out
[خاک، گرد، سفره] تکاندن
تکان دادن
Turn out
Wait and see how things shake out
متعجب زده یا شوکه شدن.
مثالی از فیلم "بتمن آغاز میکند":
People need dramatic examples to shake them out of apathy
مردم به مثال های حزن انگیز{تکان دهنده} نیاز دارند تا آنها را از بی احساسی بیرون بیاورد
اتفاق افتادن
رکود، افول ، درماندگی ( مربوط به حسابداری )
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)

بپرس