shaded


سایه زده، سایه دار، حباب دار، پوشیده

جمله های نمونه

1. shaded avenues
خیابان های پر سایه

2. shaded distances
دورنماهای پرسایه

3. shaded eyebrows
ابروان مداد کشیده (یا وسمه کشیده)

4. he shaded the picture's background with a pencil
زمینه ی عکس را با مداد سایه زد.

5. the shaded alleys of niavaran park
راهروهای پر سایه ی پارک نیاوران

6. with her hand she shaded her eyes from the glaring light
با دست چشمان خود را از نور زننده حفظ کرد.

7. Everything was shaded in his wet and dark room.
[ترجمه گوگل]همه چیز در اتاق خیس و تاریک او سایه انداخته بود
[ترجمه ترگمان]همه چیز در اتاق مرطوب و مرطوب او سایه انداخته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. This plant prefers a lightly shaded position.
[ترجمه گوگل]این گیاه یک موقعیت کم سایه را ترجیح می دهد
[ترجمه ترگمان]این گیاه موقعیت نسبتا سایه خورده را ترجیح می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. She shaded her face from the sun with her hand.
[ترجمه گوگل]با دستش صورتش را از آفتاب گرفت
[ترجمه ترگمان]با دست روی صورتش سایه انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. She shaded her eyes against the fierce sun.
[ترجمه گوگل]او چشمانش را در برابر خورشید شدید سایه انداخت
[ترجمه ترگمان]چشمانش را در برابر آفتاب سوزان سایبان کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. We were completely shaded from the sun by the poplar trees.
[ترجمه گوگل]درختان صنوبر کاملاً از آفتاب سایه انداخته بودیم
[ترجمه ترگمان]در سایه درختان سپیدار در سایه آفتاب قرار گرفته بودیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The doctor shaded my forehead with his hand.
[ترجمه گوگل]دکتر با دستش روی پیشانی ام سایه زد
[ترجمه ترگمان]دکتر با دست پیشانی مرا سایبان کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The broad avenues are shaded by splendid trees.
[ترجمه گوگل]خیابان های وسیع با درختان باشکوه سایه می اندازند
[ترجمه ترگمان]درختان عریض در سایه درختان زیبا سایه انداخته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. She shaded her eyes with her hand.
[ترجمه گوگل]با دستش به چشمانش سایه زد
[ترجمه ترگمان]با دست روی چشمانش سایه انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. She shaded her eyes against the sun.
[ترجمه گوگل]او چشمانش را در برابر خورشید سایه انداخت
[ترجمه ترگمان]او چشمانش را در برابر آفتاب پنهان کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[نساجی] پارچه موج دار - پارچه سایه دار - پارچه نا یکنواخت رنگ شده

انگلیسی به انگلیسی

• sheltered from sunshine; covered with a shade; partly concealed as if by a shadow; darkened, dimmed; colored to represent gradation of shades

پیشنهاد کاربران

مثلا یه شکل داده در یک متن هر قسمتشو یه رنگی زده بعد این لغت داده پس می تونیم نواحی . . . رنگ ترجمش کنیم.
کلاهک دار ( در خصوص چراغ مطالعه و آباژور و . . . )
هاشور زده
هاشور خورده

بپرس