sexuality

/ˌsekʃuːˈæləti//ˌsekʃʊˈælɪti/

معنی: تمایلات جنسی
معانی دیگر: دارا بودن ویژگی های نری یا مادگی، ژادگی، جنسیت، گرایش ژادی، میل جنسی، شهوت

جمله های نمونه

1. Her overt sexuality shocked cinema audiences.
[ترجمه نگین] سلیقه ای که در آن ضاهر شد مخاطبان سینما را تکان داد
|
[ترجمه گوگل]تمایلات جنسی آشکار او تماشاگران سینما را شوکه کرد
[ترجمه ترگمان]تمایلات جنسی آشکار او مخاطبان سینما را شوکه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He couldn't come to terms with his sexuality.
[ترجمه علی] او نمی توانست با تمایلات جنسیش کنار بیاید.
|
[ترجمه گوگل]او نمی توانست با تمایلات جنسی خود کنار بیاید
[ترجمه ترگمان]او نمی توانست با تمایلات جنسی خودش کنار بیاید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. In Britain, the growing discussion of women's sexuality raised its own disquiet.
[ترجمه گوگل]در بریتانیا، بحث فزاینده در مورد تمایلات جنسی زنان، نگرانی خود را برانگیخت
[ترجمه ترگمان]در بریتانیا، بحث رو به رشد روابط جنسی زنان، آشفتگی خود را بالا برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Parker's column on teenage sexuality is right on.
[ترجمه گوگل]ستون پارکر در مورد تمایلات جنسی نوجوانان درست است
[ترجمه ترگمان]ستون پارکر در رابطه جنسی نوجوانان درست است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. These latest findings support the thesis that sexuality is determined by nature rather than choice.
[ترجمه گوگل]این جدیدترین یافته‌ها از این نظریه حمایت می‌کنند که جنسیت به جای انتخاب، توسط طبیعت تعیین می‌شود
[ترجمه ترگمان]آخرین یافته ها از این رساله حمایت می کنند که تمایلات جنسی به جای انتخاب، توسط طبیعت تعیین می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In Freud's theory, the two areas of sexuality and violence are interconnected.
[ترجمه گوگل]در نظریه فروید، دو حوزه جنسی و خشونت به هم مرتبط هستند
[ترجمه ترگمان]در تئوری فروید، دو حوزه روابط جنسی و خشونت به هم پیوسته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Victorian women were rarely allowed to express their sexuality.
[ترجمه علی] زنان عصر ویکتوریا به ندرا مجاز به بیان میل جنسی خود بودند.
|
[ترجمه گوگل]زنان ویکتوریا به ندرت مجاز به ابراز تمایلات جنسی خود بودند
[ترجمه ترگمان]زنان دوره ویکتوریا بندرت می توانستند جنسیت خود را بیان کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Melanie Griffith seems to smoulder with sexuality.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد ملانی گریفیث از تمایلات جنسی دود می کند
[ترجمه ترگمان]به نظر میاد ملانی Griffith از تمایلات جنسی بی گناهه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He was confused about his sexuality.
[ترجمه گوگل]او در مورد تمایلات جنسی خود گیج شده بود
[ترجمه ترگمان]او در مورد تمایلات جنسی او گیج شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. She oozes sexuality from every pore.
[ترجمه گوگل]او تمایلات جنسی را از هر منافذ بیرون می زند
[ترجمه ترگمان]او تمایلات جنسی را از همه pore بیرون می کشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He's completed his doctorate on Victorian sexuality.
[ترجمه گوگل]او دکترای خود را در زمینه جنسیت ویکتوریایی به پایان رسانده است
[ترجمه ترگمان]او دکترای خود را در رابطه با تمایلات جنسی ویکتوریایی به پایان رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. She was uncomfortably aware of her son's developing sexuality.
[ترجمه گوگل]او به طرز ناراحت کننده ای از رشد جنسی پسرش آگاه بود
[ترجمه ترگمان]او به طرز ناراحت کننده ای از تمایلات جنسی پسرش آگاه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Attitudes towards sexuality have radically changed.
[ترجمه گوگل]نگرش نسبت به تمایلات جنسی به شدت تغییر کرده است
[ترجمه ترگمان]نگرش نسبت به روابط جنسی کاملا تغییر کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Freud's views on sexuality set the agenda for much of the century .
[ترجمه گوگل]دیدگاه های فروید در مورد جنسیت دستور کار بسیاری از قرن را تنظیم کرد
[ترجمه ترگمان]دیدگاه های فروید در مورد روابط جنسی، دستور کار را برای بسیاری از این قرن تعیین کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. To say that sexuality exists in the brain simply begs the question.
[ترجمه گوگل]اینکه بگوییم تمایلات جنسی در مغز وجود دارد به سادگی این سوال را ایجاد می کند
[ترجمه ترگمان]بیان اینکه تمایلات جنسی در مغز وجود دارد به سادگی این سوال را مطرح می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تمایلات جنسی (اسم)
eroticism, sexuality

تخصصی

[بهداشت] جنسیت - تمایلات جنسی - مسائل جنسی

انگلیسی به انگلیسی

• gender, state of being either male or female; participation in sexual activity; readiness for sexual activity; interest in sexual matters
sexuality is the ability that people have to experience sexual feelings, or the sexual part of their nature.
you also refer to a person's sexuality when you are talking about whether they are heterosexual, homosexual, or bisexual.

پیشنهاد کاربران

جنسیت
دوستان این کلمه به عقیده من معنی گرایش جنسی نمیده چرا که معادل گرایش جنسی sexual orientation هست. طبق انچ که در دیکشنری های مختلف اومده مانند. . .
sexual character; possession of the structural and functional traits of sex
...
[مشاهده متن کامل]

or
your feelings, thoughts, or behaviors when it comes to sex
"هویت جنسی"

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : sex / sexualize
✅️ اسم ( noun ) : sex / sexiness / sexism / sexist / sexologist / sexology / sexuality / sexualization
✅️ صفت ( adjective ) : sexy / sexist / sexless / sexual
✅️ قید ( adverb ) : sexily
جنسینگی
تمایلات جنسی
sexuality ( جامعه شناسی )
واژه مصوب: جنسینگی
تعریف: مفهومی اجتماعی که براساس آن احساس و زندگی بارآورانه و لذت جنسی و اجرای نقش های مبتنی بر جنسیت با یکدیگر ترکیب می شوند و بر تمامی فعالیت ها و احساسات و نگرش های اجتماعی و شخصی فرد پرتو می افکنند
گرایش جنسی
قوه جنسی
جنسیت گرایی

بپرس