service line


(تنیس) خط سرویس (که موازی تور است)

جمله های نمونه

1. The electric service line was buried under the lawn.
[ترجمه گوگل]خط خدمات برق زیر چمن دفن شد
[ترجمه ترگمان]خط تلفن برقی زیر چمن زار دفن شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Many callers have had frustrating experiences with customer service lines.
[ترجمه گوگل]بسیاری از تماس‌گیرندگان تجربیات ناامیدکننده‌ای با خطوط خدمات مشتری داشته‌اند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از callers تجربه ناامید کننده ای با خطوط خدمات مشتری داشته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Be familiar with the service line in ASMC and the good ability of management.
[ترجمه گوگل]با خط سرویس در ASMC و توانایی خوب مدیریت آشنا باشید
[ترجمه ترگمان]با خط خدمات در ASMC و توانایی خوب مدیریت آشنا باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The industry is lopsided development problem is serious, service line of business is excessive expand.
[ترجمه گوگل]صنعت مشکل توسعه یک طرفه جدی است، خط خدمات کسب و کار گسترش بیش از حد است
[ترجمه ترگمان]این صنعت یک مشکل توسعه lopsided است، خط خدمات تجارت بیش از حد توسعه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This is the 24 - hour service line.
[ترجمه گوگل]این خط خدمات 24 ساعته است
[ترجمه ترگمان]این خط خدمات ۲۴ ساعته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In respect of contemporary service line of business, resemble Lakala also can be an original enterprise.
[ترجمه گوگل]با توجه به خط خدمات تجاری معاصر، شبیه Lakala نیز می تواند یک شرکت اصلی باشد
[ترجمه ترگمان]با توجه به خط خدمات معاصر، resemble نیز می تواند یک شرکت اصلی باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. What is the most important to be in service line?
[ترجمه گوگل]مهمترین چیز برای حضور در خط خدمات چیست؟
[ترجمه ترگمان]مهم ترین چیز در خط خدمات چیست؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Inactive Service Number - The service line must be active with a phone provider.
[ترجمه گوگل]شماره سرویس غیرفعال - خط سرویس باید با یک ارائه دهنده تلفن فعال باشد
[ترجمه ترگمان]شماره خدمات غیرفعال - خط خدمات باید با یک ارایه دهنده تلفنی فعال باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. We set the customer service line to handle technological consultation, Trouble Processing, hardware maintenance and counseling about service policy and related procedure on a 24-hour run.
[ترجمه گوگل]ما خط خدمات مشتری را برای انجام مشاوره فناوری، پردازش مشکلات، تعمیر و نگهداری سخت افزار و مشاوره در مورد خط مشی خدمات و رویه مربوطه در یک دوره 24 ساعته تنظیم کردیم
[ترجمه ترگمان]ما خط خدمات مشتری را برای رسیدگی به مشاوره فنی، مشکل پردازش، نگهداری سخت افزار و مشاوره در مورد سیاست خدمات و روند مربوطه در یک دوره ۲۴ ساعته برنامه ریزی کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A good drop shot bounces 6 times before it reaches the service line. A great drop shot never makes it to the service line.
[ترجمه گوگل]یک دراپ شات خوب 6 بار قبل از رسیدن به خط سرویس پرش می کند یک دراپ شات عالی هرگز به خط سرویس نمی رسد
[ترجمه ترگمان]یک عکس قطره خوب قبل از رسیدن به خط سرویس، ۶ بار بازتاب می شود تیر بزرگی هرگز آن را به خط خدمات نمی رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Casting up, more should support medium and small businesses and service line of business.
[ترجمه گوگل]با ریختن، بیشتر باید از مشاغل متوسط ​​و کوچک و خط خدمات کسب و کار حمایت کند
[ترجمه ترگمان]ریخته گری بیشتر، باید از تجارت های متوسط و کوچک و خط خدمات کسب وکار حمایت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بپرس