service charge

/ˈsɜːrvəsˈt͡ʃɑːrdʒ//ˈsɜːvɪst͡ʃɑːdʒ/

معنی: انعام، اضافه کار، سرویس مهمانخانه وغیره
معانی دیگر: کارمزد، هزینه ی خدمت، کمیسیون

جمله های نمونه

1. Most restaurants add a 10 per cent service charge.
[ترجمه گوگل]اکثر رستوران ها 10 درصد هزینه خدمات اضافه می کنند
[ترجمه ترگمان]اکثر رستوران ها هزینه خدمات ۱۰ درصد را اضافه می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. As mentioned above, there is a service charge.
[ترجمه گوگل]همانطور که در بالا ذکر شد، هزینه خدمات وجود دارد
[ترجمه ترگمان]همانطور که در بالا اشاره شد، یک اتهام خدماتی وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. There is no service charge and tipping is at your discretion.
[ترجمه گوگل]هیچ هزینه خدماتی وجود ندارد و انعام در اختیار شماست
[ترجمه ترگمان]هیچ هزینه ای در اختیار شما نیست و در اختیار شماست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Does my bill include a service charge?
[ترجمه گوگل]آیا صورتحساب من شامل هزینه خدمات می شود؟
[ترجمه ترگمان]آیا قبض من شامل خدمت سربازی است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A 10 percent service charge is added in lieu of tipping.
[ترجمه گوگل]10 درصد هزینه خدمات به جای انعام اضافه می شود
[ترجمه ترگمان]۱۰ درصد از هزینه خدمات به جای پول دادن اضافه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A service charge of 15% was added on to the bill.
[ترجمه گوگل]هزینه خدمات 15 درصد به صورتحساب اضافه شد
[ترجمه ترگمان]هزینه خدمات ۱۵ % به این لایحه اضافه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. There's a service charge for advance tickets.
[ترجمه گوگل]هزینه خدمات برای بلیط های پیش پرداخت وجود دارد
[ترجمه ترگمان]برای خرید بلیت یک سرویس امنیتی هست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. There is a 10% service charge included in the bill.
[ترجمه گوگل]10 درصد هزینه خدمات در قبض گنجانده شده است
[ترجمه ترگمان]یک شارژ ۱۰ درصدی در این لایحه وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. That will be $50, plus a service charge of $ 50.
[ترجمه گوگل]این مبلغ 50 دلار به اضافه هزینه خدمات 50 دلاری خواهد بود
[ترجمه ترگمان]این مبلغ ۵۰ دلار بعلاوه هزینه خدمات ۵۰ دلار خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. No service charge and tipping is not necessary. Free parking of course.
[ترجمه گوگل]بدون هزینه خدمات و انعام ضروری نیست البته پارکینگ رایگان
[ترجمه ترگمان]هیچ هزینه خدماتی و انعام دادن لازم نیست پارکینگ آزاد دوره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. If the restaurant in question adds a service charge, then that is between it and the customer.
[ترجمه گوگل]اگر رستوران مورد نظر هزینه خدمات اضافه کند، این هزینه بین آن و مشتری است
[ترجمه ترگمان]اگر رستوران مورد سوال، هزینه خدمات را اضافه می کند، پس آن بین آن و مشتری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In addition some clubs levy a service charge for infants payable in resort.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، برخی از باشگاه‌ها هزینه خدماتی را برای نوزادان دریافت می‌کنند که در استراحتگاه قابل پرداخت است
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، برخی از باشگاه ها یک هزینه خدماتی را برای کودکان قابل پرداخت در این هتل وضع می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The service charge may be in dispute or there may be an inadvertent omission to pay on the part of the tenant.
[ترجمه گوگل]هزینه خدمات ممکن است مورد مناقشه باشد یا ممکن است سهواً قصور در پرداخت از سوی مستاجر رخ دهد
[ترجمه ترگمان]اتهام سرویس ممکن است در نزاع باشد و یا ممکن است یک حذف غیر عمدی برای پرداخت بخشی از مستاجر وجود داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. No service charge and tipping is not necessary.
[ترجمه گوگل]بدون هزینه خدمات و انعام ضروری نیست
[ترجمه ترگمان]هیچ هزینه خدماتی و انعام دادن لازم نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. A service charge is included on the bill, so tipping isn't necessary.
[ترجمه گوگل]هزینه خدمات در صورتحساب گنجانده شده است، بنابراین انعام دادن ضروری نیست
[ترجمه ترگمان]هزینه خدمات در این لایحه گنجانده شده است، بنابراین ضروری نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

انعام (اسم)
bounty, gratuity, tip, award, prize, bonus, reward, premium, baksheesh, largess, service charge, pourboire

اضافه کار (اسم)
overtime, service charge

سرویس مهمانخانه و غیره (اسم)
service charge

تخصصی

[ریاضیات] هزینه ی خدمت، کارمزد، مخارج سرویس

انگلیسی به انگلیسی

• percentage of a customer's invoice which is added to the bill in a restaurant or hotel for services; amount of money charged by a bank or business for handling a transaction
a service charge is an amount added to your restaurant bill to pay for the work of the waiter or waitress.

پیشنهاد کاربران

service charge ( گردشگری و جهانگردی )
واژه مصوب: حق خدمات
تعریف: مبلغی که بابت عرضۀ خدمات به صورت حساب اضافه می‏شود
حق سرویس
هزینه سرویس

بپرس