service area

جمله های نمونه

1. Echo Sten-Tel's primary service area includes North Dakota and Minnesota.
[ترجمه گوگل]منطقه خدمات اولیه Echo Sten-Tel شامل داکوتای شمالی و مینه سوتا است
[ترجمه ترگمان]منطقه خدمات اولیه اکو Sten - تل شامل داکوتای شمالی و مینه سوتا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The service area of mid-level networks tends to vary from substate, statewide, and multistate coverage.
[ترجمه گوگل]حوزه خدمات شبکه های سطح متوسط ​​از پوشش زیر ایالتی، سراسری و چند ایالتی متفاوت است
[ترجمه ترگمان]سطح خدمات شبکه های متوسط از substate، ایالت و پوشش multistate متفاوت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Future plans include expanding their service area to include South Dakota, Wisconsin and Montana.
[ترجمه گوگل]برنامه های آتی شامل گسترش منطقه خدماتی آنها به داکوتای جنوبی، ویسکانسین و مونتانا است
[ترجمه ترگمان]برنامه های آینده شامل گسترش حوزه خدمات خود به نام های داکوتای جنوبی، ویسکانسین و مونتانا هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The market is also a catering service area.
[ترجمه گوگل]این بازار همچنین یک منطقه خدمات پذیرایی است
[ترجمه ترگمان]بازار هم یک منطقه خدمات تدارکاتی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. City South Castle tourist service area is situated in the new district south of city and this land section is situated in the transit zone between ancient city and new urban district.
[ترجمه گوگل]منطقه خدمات توریستی قلعه جنوبی شهر در منطقه جدید جنوب شهر و این بخش زمینی در منطقه ترانزیت بین شهر باستانی و ناحیه شهری جدید واقع شده است
[ترجمه ترگمان]بخش خدمات توریستی قلعه شهر جنوبی در منطقه جدید جنوب شهر واقع شده است و این بخش زمین در منطقه ترانزیت بین شهر باستانی و منطقه شهری قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. " bizonal" service area for leisure and business office areas, including shopping, office services, community services, improving infrastructure systems.
[ترجمه گوگل]منطقه خدماتی "دو منطقه ای" برای مناطق اداری تفریحی و تجاری، از جمله خرید، خدمات اداری، خدمات اجتماعی، بهبود سیستم های زیرساخت
[ترجمه ترگمان]حوزه خدمات bizonal برای حوزه های کاری و اداری، از جمله خرید، خدمات دفتری، خدمات اجتماعی، بهبود سیستم های زیرساخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Out went the idea of the kitchen as service area, where housewives scrubbed, chopped and boiled.
[ترجمه گوگل]ایده آشپزخانه به عنوان منطقه خدماتی مطرح شد، جایی که زنان خانه دار در آن تمیز می کردند، خرد می کردند و می جوشانند
[ترجمه ترگمان]به این فکر افتاد که آشپزخانه به عنوان محل خدمت، جایی که زنان خانه دار آن را تمیز می کنند، خرد شده و آب پز کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Service area:The parts used punching process used in electronics, automobile, domestic appliance, kitchen ware, communication and so on.
[ترجمه گوگل]منطقه خدمات: قطعات مورد استفاده در فرآیند پانچ مورد استفاده در الکترونیک، خودرو، لوازم خانگی، لوازم آشپزخانه، ارتباطات و غیره
[ترجمه ترگمان]بخش خدمات: بخش های مورد استفاده در رشته الکترونیکی، خودرو، لوازم خانگی، لوازم آشپزخانه، ارتباطات و غیره مورد استفاده قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A center's service area of a geographic network is broadly applied in practical life. In traditional method, it is expressed by an isochronous area or an equidistance area.
[ترجمه گوگل]منطقه خدمات یک مرکز از یک شبکه جغرافیایی به طور گسترده در زندگی عملی استفاده می شود در روش سنتی، آن را با یک ناحیه هم زمان یا یک ناحیه هم فاصله بیان می کنند
[ترجمه ترگمان]بخش خدمات یک مرکز از یک شبکه جغرافیایی به طور گسترده در زندگی عملی به کار می رود در روش سنتی، این روش توسط یک ناحیه isochronous یا ناحیه equidistance بیان می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. If you are outside of your service area, this cell phone can still receive messages.
[ترجمه گوگل]اگر خارج از منطقه خدمات خود هستید، این تلفن همراه همچنان می‌تواند پیام‌ها را دریافت کند
[ترجمه ترگمان]اگر خارج از حیطه سرویس خود هستید، این تلفن همراه می تواند پیام ها را دریافت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Its service area covers global suppliers and buyers throughout the world 202 countries.
[ترجمه گوگل]حوزه خدمات آن تامین کنندگان و خریداران جهانی در سراسر جهان 202 کشور را پوشش می دهد
[ترجمه ترگمان]حوزه خدمات آن، تامین کنندگان جهانی و خریداران در سراسر جهان ۲۰۲ کشور را تحت پوشش قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Due to the HFC network's tree topology, large service area and great round trip delay, it is an issue worth researching when we design the MAC (Media Access Control) protocol in HFC networks.
[ترجمه گوگل]با توجه به توپولوژی درختی شبکه HFC، منطقه خدمات بزرگ و تاخیر زیاد رفت و برگشت، هنگام طراحی پروتکل MAC (کنترل دسترسی رسانه ها) در شبکه های HFC، موضوعی است که ارزش تحقیق دارد
[ترجمه ترگمان]به دلیل توپولوژی درختی شبکه HFC، حوزه خدمات بزرگ و تاخیر سفر دور بزرگ، این مساله به ارزش تحقیق در زمانی است که ما پروتکل MAC (کنترل دسترسی به رسانه)را در شبکه های HFC طراحی می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Further improve the function of a terminal service area and to overall increase airport capacity and service level protection.
[ترجمه گوگل]عملکرد یک منطقه خدمات ترمینال را بیشتر بهبود بخشید و به طور کلی ظرفیت فرودگاه و حفاظت از سطح خدمات را افزایش داد
[ترجمه ترگمان]بعلاوه، عملکرد یک سرویس پایانه و افزایش کلی ظرفیت فرودگاه و حفاظت از سطح خدمات را بهبود می بخشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. This address is within our delivery service area!
[ترجمه گوگل]این آدرس در منطقه خدمات تحویل ما است!
[ترجمه ترگمان]این آدرس در محدوده خدمات تحویل ما قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[علوم دامی] محوطه خدمات ؛ بخشی از ساختمان گاو داری برای خدمات رسانی .
[عمران و معماری] منطقه خدماتی

انگلیسی به انگلیسی

• area on a highway that provides facilities for travelers (such as restaurant, toilets and gas station)

پیشنهاد کاربران

service area ( گردشگری و جهانگردی )
واژه مصوب: مجتمع خدمات بینِراهی
تعریف: محلی در کنار جاده‏ها برای عرضۀ خدمات رفاهی، از قبیل غذا و بنزین به مشتریان|||متـ . خدمات بینِ راهی

بپرس