sell out

/ˈselˈaʊt//selaʊt/

معنی: خیانت کردن، یکجا فروختن
معانی دیگر: 1- همه چیز را فروختن، فروختن و از کاسبی دست کشیدن 2- (عامیانه) خیانت کردن، نارو زدن، بدعهدی کردن، تاتری که تمام بلیط هایش بفروش رفته، (نمایش یا مسابقه یا نطق و غیره) کاملا به فروش رفته، (امریکا - عامیانه)، فروش کلیه ی بلیط ها

بررسی کلمه

عبارت ( phrase )
(1) تعریف: to dispose of all of one's goods by selling.
مشابه: liquidate

(2) تعریف: to betray one's associates or principles.
مشابه: apostatize, betray, defect
اسم ( noun )
(1) تعریف: a theatrical performance or other entertainment event for which all the tickets have been sold.
مشابه: hit

- The concert was a sellout.
[ترجمه آفاق عبدالهی] کنسرت تکمیل بود یا بلیطاش کامل فروخته شده بود
|
[ترجمه گوگل] کنسرت پرفروش بود
[ترجمه ترگمان] کنسرت واقعا عالی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: the act of selling all of one's goods.

(3) تعریف: (informal) the act or an instance of betraying one's friends or one's principles, esp. to gain money, reward, or advantage.

جمله های نمونه

1. the show was a sellout
بلیط های نمایش تماما به فروش رفته بود.

2. They were forced to sell out at a ruinous loss.
[ترجمه گوگل]آنها مجبور شدند با ضرری هولناک بفروشند
[ترجمه ترگمان]آن ها مجبور شدند خود را با شکستی مصیبت بار به فروش برسانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I've decided to sell out and go and live in the country.
[ترجمه گوگل]من تصمیم گرفته ام که همه چیز را بفروشم و بروم و در کشور زندگی کنم
[ترجمه ترگمان]من تصمیم گرفتم که بفروشم و بروم و در کشور زندگی کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. They decided to sell out to their competitors.
[ترجمه گوگل]آنها تصمیم گرفتند به رقبای خود بفروشند
[ترجمه ترگمان]آن ها تصمیم گرفتند تا به رقبای خود بفروشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Football games often sell out well in advance.
[ترجمه گوگل]بازی های فوتبال اغلب از قبل به فروش می رسند
[ترجمه ترگمان]بازی های فوتبال اغلب به خوبی به فروش می رسند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. She had decided to sell out and retire.
[ترجمه گوگل]او تصمیم گرفته بود خود را بفروشد و بازنشسته شود
[ترجمه ترگمان]تصمیم گرفته بود بفروشد و بازنشسته شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She had decided to sell out her share of the company.
[ترجمه گوگل]او تصمیم گرفته بود سهم خود را از شرکت بفروشد
[ترجمه ترگمان]تصمیم گرفته بود سهم خود را بفروشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I hear she's going to sell out and move to the city.
[ترجمه گوگل]شنیده ام که او قصد فروش دارد و به شهر نقل مکان می کند
[ترجمه ترگمان]شنیده ام که می خواهد بفروشد و به شهر برود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He will never sell out his friends.
[ترجمه z.n] اوهرگز به دوستانش خیانت نکرد
|
[ترجمه گوگل]او هرگز دوستانش را نخواهد فروخت
[ترجمه ترگمان]اون هیچوقت دوستاش رو نمی فروشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Wyman says he'll sell out if business doesn't pick up.
[ترجمه گوگل]وایمن می‌گوید اگر کسب‌وکار رونق پیدا نکند، می‌فروشد
[ترجمه ترگمان]Wyman می گوید اگر کار و کاسبی ادامه پیدا نکند، به فروش خواهد آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I was able to sell out quite profitably to one of the bigger air-freight operators.
[ترجمه گوگل]من توانستم کاملاً سودآور به یکی از اپراتورهای بزرگ حمل و نقل هوایی بفروشم
[ترجمه ترگمان]توانستم آن را به طور کامل به یکی از اپراتورهای کابلی بزرگ تر بفروشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It will not be able to sell out to another company.
[ترجمه گوگل]نمی تواند به شرکت دیگری بفروشد
[ترجمه ترگمان]این شرکت قادر نخواهد بود تا به یک شرکت دیگر بفروشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The partners had to sell out at a loss.
[ترجمه گوگل]شرکا مجبور به فروش با ضرر شدند
[ترجمه ترگمان]شرکا باید از دست دادن، فروخته می شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Repeat orders Dated-product manufacturers will try and sell out by year-end, so repeat orders before Christmas can be a problem.
[ترجمه گوگل]سفارش‌های تکراری تولیدکنندگان محصولات تاریخ‌دار سعی می‌کنند تا پایان سال به فروش برسند، بنابراین تکرار سفارش‌ها قبل از کریسمس می‌تواند مشکل ساز باشد
[ترجمه ترگمان]تکرار سفارشات تولید کنندگان کالا - محصول تا پایان سال امتحان و فروش خواهند داشت، بنابراین قبل از کریسمس دستور تکرار آن ها را تکرار خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. How on earth can the W. R. U. sell out over 100 years of tradition for such a thing as mere money.
[ترجمه گوگل]چگونه بر روی زمین W R U می تواند بیش از 100 سال سنت را برای چیزی مانند پول صرف بفروشد
[ترجمه ترگمان]چگونه می توان W را گرفت؟ ر یو بیش از ۱۰۰ سال از سنت را به عنوان پول صرف می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. Many black students regarded him as a sellout.
[ترجمه گوگل]بسیاری از دانشجویان سیاه‌پوست او را فردی فروخته می‌دانستند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از دانش اموزان سیاه پوست او را a می دانستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. The sellout Forum crowd stood and applauded while play commenced.
[ترجمه گوگل]هنگام شروع بازی، جمعیت فروخته شده فروم ایستاده و کف زدند
[ترجمه ترگمان]جمعیت انجمن sellout در حالی که بازی شروع می شد، ایستاده بودند و کف می زدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. The sellout crowd of 1925 certainly enjoyed watching Iverson score 47 points on 17-for-3shooting in 44 minutes.
[ترجمه گوگل]انبوه فروشندگان سال 1925 مطمئناً از تماشای آیورسون که در 44 دقیقه در تیراندازی 17 در برابر 47 امتیاز کسب کرد، لذت بردند
[ترجمه ترگمان]تیم sellout در سال ۱۹۲۵ از تماشای مسابقه Iverson ۴۷ امتیاز در ۴۴ دقیقه به مدت ۴۴ دقیقه لذت برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

19. At 70 a ticket, a sellout would cost the players about 20, 000.
[ترجمه گوگل]با قیمت 70 بلیط، فروش آن حدود 20000 برای بازیکنان هزینه داشت
[ترجمه ترگمان]در ۷۰ یک بلیط، a برای بازیکنان حدود ۲۰،۰۰۰ دلار هزینه خواهد داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

20. It was a sellout that might be compared to this hypothetical situation: Suppose the United States was at war with the Soviet Union.
[ترجمه گوگل]این یک فروش بود که می‌توان آن را با این وضعیت فرضی مقایسه کرد: فرض کنید ایالات متحده در حال جنگ با اتحاد جماهیر شوروی بود
[ترجمه ترگمان]این یک sellout بود که ممکن بود با این موقعیت فرضی مقایسه شود: فرض کنید ایالات متحده با اتحاد جماهیر شوروی در حال جنگ بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

21. How come you never took some sellout establishment job?
[ترجمه گوگل]چطور ممکن است که شما هیچ‌وقت به کار در یک شرکت پرفروش مشغول نشدید؟
[ترجمه ترگمان]چرا تو هیچ وقت یه کار احمقانه رو انجام ندادی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

22. On a warm afternoon before a sellout crowd of 4 286 at the Nelson Mandela Bay Stadium, Brazil dominated the first 45 minutes, then fell apart.
[ترجمه گوگل]در یک بعد از ظهر گرم و قبل از یک جمعیت 4286 نفری در استادیوم خلیج نلسون ماندلا، برزیل بر 45 دقیقه اول تسلط داشت، سپس از هم پاشید
[ترجمه ترگمان]در یک بعد از ظهر گرم در مقابل جمعیت sellout ۴ ۲۸۶ نفر در استادیوم نلسون ماندلا، برزیل در ۴۵ دقیقه اول تحت تسلط قرار گرفت و سپس از هم پاشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

23. Every concert of hers has been a sellout.
[ترجمه گوگل]هر کنسرت او با فروش بوده است
[ترجمه ترگمان]هر کنسرتی از او واقعا عالی بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

24. On a warm afternoon before a sellout crowd of 4 286 at the Nelson Mandela Bay Stadium, Brazil controlled the tempo early on.
[ترجمه گوگل]در یک بعد از ظهر گرم و قبل از یک جمعیت 4286 نفری در استادیوم خلیج نلسون ماندلا، برزیل سرعت را در همان اوایل کنترل کرد
[ترجمه ترگمان]در یک بعد از ظهر گرم، قبل از این که جمعیت sellout ۴ ۲۸۶ نفر در استادیوم نلسون ماندلا (نلسون ماندلا)برگزار شود، برزیل این سرعت را زود کنترل کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

25. A racial sellout unwilling to stand up for himself?
[ترجمه گوگل]یک نفر فروش نژادی که مایل نیست از خودش دفاع کند؟
[ترجمه ترگمان]نژادی از نژاد پرستی که برای دفاع از خودش بی میل نیست؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

26. Kevin accused Joe of being a lame, unfunny sellout, even venturing to claim that he could "easily come up with a better stand-up routine" than Joe.
[ترجمه گوگل]کوین جو را متهم کرد که فردی لنگ و خنده دار است و حتی به خود جرأت می دهد تا ادعا کند که می تواند "به راحتی یک استندآپ روتین بهتر" از جو داشته باشد
[ترجمه ترگمان]کوین جو را به یک لنگ، unfunny sellout متهم کرد و حتی با جسارت ادعا کرد که می تواند به راحتی با یک روتین تحمل بهتر از جو برخورد کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

27. It was the second sellout of the season in this domed stadium, the first since opening day.
[ترجمه گوگل]این دومین فروش فصل در این استادیوم گنبدی بود، اولین فروش از روز افتتاحیه
[ترجمه ترگمان]این دومین قسمت از فصل در این استادیوم domed بود که اولین بار از روز افتتاحیه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

28. Tetbury's one and only bookstore isn't stocking it even though nearby shops are heading for a sellout.
[ترجمه گوگل]تنها کتابفروشی Tetbury آن را جوراب نمی کند، حتی اگر مغازه های اطراف در حال فروش هستند
[ترجمه ترگمان]s Tetbury and و فقط یک کتابفروشی وجود ندارد، با این که مغازه های آن اطراف هم برای فروش می روند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

29. There were portable toilets at the Super Bowl at Stanford in 198 which was a sellout.
[ترجمه گوگل]توالت های قابل حملی در سوپر باول در استنفورد در سال 198 وجود داشت که فروش بالایی داشت
[ترجمه ترگمان]در سوپر بول در سال ۱۹۸ توالت قابل حمل وجود داشت که a بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

30. This is diplomatic language for joint hegemony and a proposed sellout of the Peloponnesian League.
[ترجمه گوگل]این زبان دیپلماتیک برای هژمونی مشترک و پیشنهاد فروش اتحادیه پلوپونز است
[ترجمه ترگمان]این زبان دیپلماتیک برای هژمونی مشترک و پیشنهاد پیشنهادی لیگ Peloponnesian است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خیانت کردن (فعل)
betray, sell out

یکجا فروختن (فعل)
sell out, sell off

انگلیسی به انگلیسی

• sell everything, liquidate merchandise in a business; betray
if a play, film, or sports event is a sell-out, all the tickets for it have been sold.
if you describe someone's behaviour as a sell-out, you mean that they have betrayed you, especially in order to gain an advantage or benefit; an informal use.
clearance sale, liquidation; betrayal, disloyal act; event for which all the tickets are sold

پیشنهاد کاربران

Sell out : give up one’s beliefs
علاوه بر معنایی که گفته شده ، زیر پا گذاشتن یا پشت کردن به باور ها هم معنی می دهد
I enjoy luxury travel now doesn’t mean , l ‘ve sold out
خود را فروختن ( به چیزهای مادی )
1. Sell - out : آدم فروش - کسیکه زیر حرفاش میزنه و به کسانیکه بهش اعتماد کردند پشت پا میزنه و کاری رو که قولش را داده بود نمیکنه چون منافعش به خطر میفته ( n )
◀️ You're a fuckin' sell - out : تو یه آدم فروش لعنتی هستی.
...
[مشاهده متن کامل]

2. Sell - out : جنس ناموجود و تماماً فروخته شده ( n )
◀️ The toy is a sell - out. I sold the last one 5 mins ago : اسباب بازی همش فروخته شده. آخریشو ۵ دقیقه قبل فروختم
3. Sell - out : رودیداد و گردهمایی یا اجتماعی که بخاطر جذابیت بالاش هیچ بلیطی باقی نمیمونه
◀️ The conference is a sell - out, with all exhibitor stands taken.
4. Sell ( someone ) out : پشت پا زدن به کسی ( v )
◀️ you did fuckin sell out. Everyone says
تو رفیقاتو فروختی. همه میگن.
5. Sell ( something ) out : تمام کردن - به فروش رساندن همه ( v )
◀️ We sold out of the T - shirts in the first couple of hours
6. و معانی بیشتر

ختمید ( بلیط و . . . )
آدم فروشی کردن
A Sellout
آدم فروش
خودفروخته
Only a sellout would do such a thing
تنها یک خودفروخته همچون کاری می کند.
منفعت طلبانه، سود جویانه
بی اهمیتی و ناچیز انگاشتن وظیفه و تعهد
فروش تمامی بلیط های یک اجرا
زیر پا گذاشتن/پشت کردن به/فروختن ارزش ها
تمام و کمال به فروش رفتن

to do something that shows you no longer have the same moral principles that you used to have
انجام کاری که نشان می دهد شما دیگر اصول اخلاقی قبلی را ندارید
کامل به فروش رفتن
آدم فروش
یکجا خرج کردن
تمام شدن موجودی کالایی در فروشگاه
همه چیزی را فروختن
سنت شکنی کردن، کسی که اعتقادات قدیمی را برای رسیدن به موفقیت کنار می گذارد.
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٧)

بپرس