self sustaining


(پس از شروع) قادر به ادامه (به طور خودبخود)، فراروند

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: self-sustained (adj.)
• : تعریف: able to support or to continue to support oneself or itself.

پیشنهاد کاربران

خود پایدار
خودکفا، بی نیاز از غیر
خود حمایتی
متکی به خود، به خودمتکی، خودکفا
خودپرور، خودنگهدار
خود رو ( گیاهان )
خودکفا؛ بی نیاز از غیر؛ روی پای خود

بپرس