self acting

/ˈselfˈæktɪŋ//selfˈæktɪŋ/

خودکار، اتوماتیک (automatic هم می گویند)، عامل در نفس خود، خود عمل

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: self-action (n.)
• : تعریف: acting by itself; automatic.
مشابه: automatic

تخصصی

[مهندسی گاز] خودکار
[نساجی] ماشین سلفاکتور - ماشین تمام تاب میول اتوماتیک

پیشنهاد کاربران

بپرس