seizure

/ˈsiːʒər//ˈsiːʒə/

معنی: ربایش، تصرف، مصادره، غصب، حمله ناگهانی مرض
معانی دیگر: (بیماری یا عطسه و غیره) حمله، خلع ید، فروگیری، توقیف، دستگیری، بازداشت، دستگیر شدگی، ضبط، حمله ناگهانی مر­

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a sudden and violent disruption of usual brain activity, such as that which occurs in epilepsy, which affects the nervous system temporarily and renders the body out of control.
مشابه: fit

- She had a seizure and injured herself as she fell to the floor.
[ترجمه h] او تشنج کرد و وقتی زمین خورد صدمه دید
|
[ترجمه لیلادیان] اون ( خانم ) تشنج کردو ( بخاطرتشنج کردن ) روی زمین افتادواسیب دید ( مجروح شد )
|
[ترجمه گوگل] او با افتادن روی زمین تشنج کرد و خودش را مجروح کرد
[ترجمه ترگمان] وقتی به زمین افتاد دچار تشنج شد و به خودش صدمه زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: a taking, esp. of property, by legal force.
مشابه: levy, raid, take

(3) تعریف: any act of seizing.
مشابه: capture, catch, clutch, grab, take

جمله های نمونه

1. epileptic seizure
حمله ی صرعی

2. an illegitimate seizure of power
در دست گرفتن نامشروع قدرت

3. Customs have made their biggest ever seizure of heroin.
[ترجمه گوگل]گمرک بزرگترین کشفیات هروئین خود را انجام داده است
[ترجمه ترگمان]گمرک بزرگ ترین محموله هروئین خود را به دست آورده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The court ordered the seizure of his assets.
[ترجمه گوگل]دادگاه دستور توقیف دارایی های او را صادر کرد
[ترجمه ترگمان]دادگاه دستور توقیف اموالش را صادر کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A court ordered the seizure of two ships for non-payment of the debt.
[ترجمه گوگل]دادگاه حکم توقیف دو کشتی را به دلیل عدم پرداخت بدهی صادر کرد
[ترجمه ترگمان]دادگاه دستور توقیف دو کشتی برای پرداخت بدهی را صادر کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The Act confers powers of entry, search and seizure on the police.
[ترجمه گوگل]این قانون اختیارات ورود، تفتیش و توقیف را به پلیس اعطا می کند
[ترجمه ترگمان]این قانون اختیارات ورود، تحقیق و توقیف را به پلیس می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. And a seizure makes you grit your teeth.
[ترجمه گوگل]و تشنج شما را به دندان قروچه وا می دارد
[ترجمه ترگمان]و تشنج باعث میشه دندوناتو به هم فشار بدی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. According to referee Joe Cortez, Golota had a seizure and began to swallow his tongue and momentarily stopped breathing.
[ترجمه گوگل]به گفته داور جو کورتز، گولوتا دچار تشنج شد و شروع به قورت دادن زبانش کرد و لحظه ای نفسش قطع شد
[ترجمه ترگمان]به گفته جو کورتز، داور، Golota دچار حمله شد و شروع به قورت دادن زبان کرد و برای لحظه ای نفس کشیدن را متوقف کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In many instances, the person with a major seizure will be confused after regaining consciousness.
[ترجمه گوگل]در بسیاری از موارد، فرد مبتلا به تشنج بزرگ پس از به هوش آمدن گیج می شود
[ترجمه ترگمان]در بسیاری از موارد، فرد مبتلا به صرع، بعد از به دست آوردن هوشیاری، گیج خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He had an epileptic seizure .
[ترجمه گوگل]او تشنج صرع داشت
[ترجمه ترگمان]دچار حمله عصبی شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I never remember what happened during a seizure.
[ترجمه گوگل]من هرگز به یاد نمی آورم که در طول یک تشنج چه اتفاقی افتاد
[ترجمه ترگمان]هیچوقت یادم نمیاد موقع تشنج چه اتفاقی افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The judge ordered seizure of his assets totalling £3200 or Fraser would serve a further 18 months in jail.
[ترجمه گوگل]قاضی دستور توقیف دارایی های وی را به مبلغ 3200 پوند صادر کرد در غیر این صورت فریزر 18 ماه دیگر را در زندان خواهد گذراند
[ترجمه ترگمان]قاضی دستور توقیف اموالش در مجموع ۳۲۰۰ پوند یا فریزر را به ۱۸ ماه زندان محکوم خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The seizure of power in the capital had been the rebels' primary objective since 18 July.
[ترجمه گوگل]از 18 ژوئیه به دست گرفتن قدرت در پایتخت هدف اصلی شورشیان بود
[ترجمه ترگمان]تصرف قدرت در پایتخت از ۱۸ جولای هدف اولیه شورشیان بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. In four of these hypoxaemia induced by epileptic seizure was recorded during subsequent events in hospital.
[ترجمه گوگل]در چهار مورد از این هیپوکسمی ناشی از تشنج صرع در طول حوادث بعدی در بیمارستان ثبت شد
[ترجمه ترگمان]در چهار مورد از این hypoxaemia ناشی از حمله صرع، در طول رویداده ای بعدی در بیمارستان ثبت شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ربایش (اسم)
snatch, grab, abduction, kidnapping, abstraction, rapine, rapture, seizure, ravishment

تصرف (اسم)
inhabitancy, possession, modification, change, seizing, tenure, occupation, seizure, occupancy

مصادره (اسم)
impressment, seizure, confiscation, expropriation, sequestration

غصب (اسم)
seizure, confiscation, expropriation, usurpation, deforcement, detinue

حمله ناگهانی مرض (اسم)
seizure, paroxysm

تخصصی

[صنعت] گیرپاژ

انگلیسی به انگلیسی

• sudden attack of disease (such as epilepsy); expropriation, confiscation; instance of taking control
if there is a seizure of drugs, weapons, or stolen goods, they are taken away by the authorities.
if there is a seizure of power in a place, a group of people suddenly take control of the place, using force.
if someone has a seizure, they have a sudden violent attack of illness, especially a heart attack or an epileptic fit.

پیشنهاد کاربران

این کلمه بادومعنای کاملامتفاوت معنی میشود. اولین معنی :دریل ( مته ) ومعنای دوم :حمله ی ناگهانی ( بخصوص درموردافرادمبتلابه بیماری صرع ) . غافلگیرشدن براثرحمله ی ناگهانی.
در متون حقوقی به معنی توقیف
[پزشکی] حمله ( تشنجی ) : حمله ی ناگهانی ( مثلاً در صرع )
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : seize
✅️ اسم ( noun ) : seizure
✅️ صفت ( adjective ) : _
✅️ قید ( adverb ) : _
⁦✔️⁩گیرافتادگی،
گیر
General procedure to discharge and secure the vehicle for maintenance operations
For each cock perform the test as described in the specific paragraph, in general the following action are "applicable":
...
[مشاهده متن کامل]

- Clean externally the cock and check there are no signs of damage or "wear".
- If not otherwise specified, perform the test with pressurised system.
- During the manoeuvre, check that the cock works properly, without 💥seizure💥 or hard point, that the "knob"/handle turns free, that there are no leakages and that the micro switches, where present, are "operative" and give the proper "indication"

seizure ( پزشکی )
واژه مصوب: حمله 2
تعریف: بروز ناگهانی نشانه‏ها یا علائم بیماری؛ این اصطلاح به‏خصوص در مورد صرع به کار می‏رود
حمله صرعی
حمله تشنجی
تشنج
گیرپاژ موتور

One very odd function of the temporal lobe is what some have called the God spot. Stimulation here gives people intense feelings of joy and the sense of being close to some greater power. Some epileptic patients get these intense feelings just before seizures, and it is believed that some famous saints and other religious figures may have likewise suffered from such disorders.
...
[مشاهده متن کامل]

در این جا به معنای حمله مرضی است.

arrest
تسخیر
پزشکی ) تشنج، نوعی حمله مغزی که در اثر آن امواج غیرطبیعی مغز زیاد میشوند و باعث تغییر در فعالیتهای مغزی، وضعیت روانی و بروز تونیک کولونیک عضلات میشود!
مثل تشنج ناشی از تب بالا در کودکان، تشنج ناشی از ضربه مغزی یا دیابت
( تشنج با صرع یا اپی لپسی فرق دارد هر کسی که تشنج میکند لزوما صرع ندارد ولی هر کسی که صرع دارد حتما تشنج هم میکند! )
She had a seizure and injured herself as she fell to the floor
او یک حمله تشنجی داشت/او تشنج کرد و موقعی که به کف اتاق افتاد آسیب دید!
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٤)

بپرس