seesaw

/ˈsiːˌsɒ//ˈsiːsɔː/

معنی: الله کلنگ، بالا و پایین رفتن، الله کلنگ کردن
معانی دیگر: نوسان، پس و پیش روی، بالا و پایین روی، الا کلنگ، الا کلنگ بازی کردن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a long board attached to and swiveling freely on a central pivot, so that people sitting on each end can alternately go up and down.
مشابه: teeter

(2) تعریف: any up-and-down or back-and-forth motion.
فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: seesaws, seesawing, seesawed
(1) تعریف: to use a seesaw.

(2) تعریف: to move or change in a way suggesting the motion of a seesaw.

جمله های نمونه

1. the battle became a seesaw between the offensive and the defensive
نبرد تبدیل شد به یک نوسان میان تک و پدافند.

2. There was a sandpit, a seesaw and a swing in the playground.
[ترجمه گوگل]در زمین بازی یک گودال شن، یک الاکلنگ و یک تاب وجود داشت
[ترجمه ترگمان]There بود، آلاکلنگ و یک تاب در زمین بازی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The children are playing at seesaw.
[ترجمه فرید رستمی] بچه ها دارن الاکنگ بازی می کنن
|
[ترجمه ترجمه سایت] کودکان در زندگی خود هستند
|
[ترجمه هانیه] بچها درحال بازی کردن با الاکلنگ هستند
|
[ترجمه زهرا] بچه هایی که پشت الاکلنگ بازی می کنند
|
[ترجمه گوگل]بچه ها در الاکلنگ بازی می کنند
[ترجمه ترگمان]بچه ها در آلاکلنگ بازی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I don't remember ever being seesaw after I made my mind up.
[ترجمه گوگل]من به یاد نمی آورم که پس از تصمیم گیری، هرگز الاکلنگ زده باشم
[ترجمه ترگمان]یادم نمی اید که بعد از این که تصمیم خود را گرفتم با یک آلاکلنگ بازی کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Marriage, however, is an emotional seesaw.
[ترجمه گوگل]اما ازدواج یک الاکلنگ احساسی است
[ترجمه ترگمان]ازدواج، با این حال، یک آلاکلنگ احساسی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Prices have gone up and down like a seesaw this year.
[ترجمه فرید رستمی] امسال قیمت ها مثل الاکنلگ بالا و پایین شده اند.
|
[ترجمه گوگل]امسال قیمت ها مثل الاکلنگ بالا و پایین شده است
[ترجمه ترگمان]قیمت ها مانند a در سال جاری بالا و پایین رفته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It is rather like warfare, the seesaw of offensive and defensive, of tank armour and the high-velocity penetrating bullet.
[ترجمه گوگل]این بیشتر شبیه جنگ است، الاکلنگ تهاجمی و دفاعی، زره تانک و گلوله نافذ با سرعت بالا
[ترجمه ترگمان]این نوع جنگ، مانند جنگ، the، تهاجمی و دفاعی، از سلاح تانک و گلوله نافذ با سرعت بالا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Children all like to seesaw.
[ترجمه گوگل]بچه ها همه دوست دارند الاکلنگ بزنند
[ترجمه ترگمان]بچه ها همه شان دوست دارند آلاکلنگ بازی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Which boy on the seesaw is heavy?
[ترجمه گوگل]کدام پسر روی الاکلنگ سنگین است؟
[ترجمه ترگمان]کدام پسر روی آلاکلنگ سنگین است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It should be a seesaw affair.
[ترجمه گوگل]این باید یک کار الاکلنگ باشد
[ترجمه ترگمان] باید کار seesaw باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The seesaw battle is believed underway.
[ترجمه فرید رستمی] بنظر می رسد ضد و خورد دوطرفه در حال آغاز است.
|
[ترجمه گوگل]اعتقاد بر این است که نبرد الاکلنگ در جریان است
[ترجمه ترگمان]جنگ seesaw در حال انجام است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A seesaw battle was believed under way.
[ترجمه گوگل]اعتقاد بر این بود که نبرد با الاکلنگ در جریان است
[ترجمه ترگمان]جنگی آلاکلنگ به وجود آمده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. After two teams, launches the intense seesaw battle, the score is also rises alternately.
[ترجمه گوگل]پس از دو تیم، نبرد شدید الاکلنگ را راه اندازی می کند، امتیاز نیز به طور متناوب افزایش می یابد
[ترجمه ترگمان]بعد از دو تیم، نبرد شدید همزمانی را آغاز می کند، این امتیاز به طور متناوب نیز افزایش می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It was a playground seesaw, but with only one seat.
[ترجمه گوگل]الاکلنگ زمین بازی بود اما فقط یک صندلی
[ترجمه ترگمان]یک آلاکلنگ بازی بود، اما با یک صندلی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Near the seesaw I saw a saw saw the wood into four.
[ترجمه امیر] نزدیک آلاکلنگ یک اره را دیدم که چوب را به چهار قسمت برش کرد.
|
[ترجمه گوگل]نزدیک الاکلنگ دیدم اره ای چوب را چهارتایی دید
[ترجمه ترگمان]نزدیک the دیدم که جنگل را چهار بار دیدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

الله کلنگ (اسم)
seesaw

بالا و پایین رفتن (فعل)
skip, seesaw, teeter

الله کلنگ کردن (فعل)
seesaw

انگلیسی به انگلیسی

• playground apparatus consisting of a long plank balanced at the center so that one end rises as the other end descends (one child sits at each end of the plank); act of moving up-and-down or back-and-forth
move back-and-forth, move up-and-down
a see-saw is a playground toy for children. it consists of a long board which is balanced on a fixed part in the middle. children play on see-saws by making the plank tilt up and down when one child sits on each end.
if a situation see-saws from one state to another, it continually changes from one state to the other.

پیشنهاد کاربران

افت و خیز دار، پر افت و خیز
Changes - shifts
الاکلنگ
بالا و پایین رفتن، نوسان کردن

بپرس