searched

جمله های نمونه

1. i searched everywhere for my watch
همه جا دنبال ساعتم گشتم.

2. she searched his face to see if he was telling the truth
برای اینکه بداند آیا راست می گوید یا نه به چهره اش دقیقا نگاه کرد.

3. the police searched him and found him clean
پلیس او را گشت و چیزی گیر نیاورد.

4. the police searched the killer's house but found no clues
پلیس خانه ی قاتل را جستجو کرد ولی مدرکی به دست نیاورد.

5. the police searched the two arrested men
پلیس آن دو مرد بازداشت شده را بازرسی بدنی کرد.

6. the doctor finally searched out the causes of my headaches
بالاخره دکتر به علت سردرد من پی برد.

پیشنهاد کاربران

بپرس