sea bream

/ˈsiːˈbriːm//siːbriːm/

(جانور شناسی) ماهی پورگی (archosargusrhomboidalis - بومی کرانه های شرقی امریکای شمالی)

جمله های نمونه

1. Sea bream, with shallot and red wine sauce, comes a close second in the restaurant.
[ترجمه گوگل]سیب زمینی، با موسیر و سس شراب قرمز، در رتبه دوم رستوران قرار دارد
[ترجمه ترگمان]ماهی گیری دریایی با سس شراب سرخ و سس شراب قرمز، در نزدیکی رستوران قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Dip sea bream fillets and other ingredients in tempura batter.
[ترجمه گوگل]فیله های ماهی و سایر مواد را در خمیر تمپورا فرو کنید
[ترجمه ترگمان]fillets bream دریایی و دیگر مواد لازم را در قالب tempura فرو ببرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Flounder, turbot and sea bream are all the important marine - culture fishes in China.
[ترجمه گوگل]ماهی های دست و پا کردن، سقز و ماهی های دریایی از جمله ماهی های مهم دریایی در چین هستند
[ترجمه ترگمان]ماهی های بزرگ دریایی در چین، ماهی های بزرگ فرهنگی - فرهنگی در چین هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Flounder, turbot and red sea bream are all the important marine-culture fishes in China.
[ترجمه گوگل]ماهی دست و پا کردن، سقز و ماهی قرمز همه از ماهیان مهم دریایی در چین هستند
[ترجمه ترگمان]ماهی های بزرگ دریایی به نام Flounder، turbot و ماهی های بزرگ دریایی، ماهی های بزرگ فرهنگی در چین هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Steamed sea bream, pay attention to tasty, flavor.
[ترجمه گوگل]ماهی بخارپز شده، به طعم و مزه آن توجه کنید
[ترجمه ترگمان]ماهی سیم دریایی Steamed، به طعم خوش مزه و خوش مزه توجه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Black sea bream is one of commercially important marine fish in China and has been widely cultured in recent years.
[ترجمه گوگل]ماهی سیاه دریایی یکی از ماهی های دریایی مهم تجاری در چین است و در سال های اخیر به طور گسترده ای پرورش داده شده است
[ترجمه ترگمان]ماهی دریایی سیاه یکی از مهم ترین ماهیان دریایی در چین است و در سال های اخیر به طور گسترده کشت شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The study results suggest that fish oil and soybean oil are good fat sources for the feed of black sea bream.
[ترجمه گوگل]نتایج مطالعه حاکی از آن است که روغن ماهی و روغن سویا منابع چربی خوبی برای تغذیه ماهی سیاه دریا هستند
[ترجمه ترگمان]نتایج مطالعه نشان می دهد که روغن سویا و روغن سویا منابع چربی خوبی برای خوراک ماهی سیاه دریایی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Sashimi is simply slices of raw, usually saltwater fish like yellowtail, tuna, sea bream and squid to name just a few.
[ترجمه گوگل]ساشیمی به سادگی تکه هایی از ماهی های خام و معمولاً آب شور مانند دم زرد، ماهی تن، ماهی و ماهی مرکب است
[ترجمه ترگمان]Sashimi به سادگی تکه هایی از ماهی خام هستند، که معمولا ماهی های آب شور مثل ماهی تن، ماهی تن، ماهی قزل آلا و ماهی مرکب به چند عدد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The agency's report also points to doubts regarding future supplies of fishmeal and oil, used to feed carnivorous cultured species, such as salmon, grouper and sea bream.
[ترجمه گوگل]گزارش آژانس همچنین به تردیدهایی در مورد عرضه آتی پودر ماهی و روغن اشاره می کند که برای تغذیه گونه های گوشتخوار پرورش یافته مانند ماهی قزل آلا، هامور و ماهی دریایی استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]گزارش آژانس همچنین به شک در مورد ذخایر آینده نفت و نفت اشاره دارد که برای تغذیه گونه های کشت گوشت خوار مانند ماهی قزل آلا، گروپر و صید بی رویه دریایی مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. On a recent visit, the main offerings included a succulent, steamed sea bream with squid and clams in a briny tomato sauce with olives and grilled croutons.
[ترجمه گوگل]در بازدید اخیر، پیشنهادات اصلی شامل ماهی آبدار، ماهی بخارپز با ماهی مرکب و صدف در سس گوجه فرنگی شور با زیتون و کروتون کبابی بود
[ترجمه ترگمان]در یک سفر اخیر خدمات اصلی شامل یک ماهی قزل آلا و بخارپز شده با ماهی مرکب و صدف در یک سس گوجه فرنگی briny با زیتون و croutons گریل شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Kyotango authorities said Kimura recently used walker to walk, 19 am After he used to enjoy the birthday of the red beans with rice and salt baked sea bream.
[ترجمه گوگل]مقامات کیوتانگو گفتند که کیمورا اخیراً از واکر برای راه رفتن استفاده کرد، ساعت 19 صبح بعد از اینکه او از روز تولد لوبیا قرمز با برنج و نمک دریایی ماهی پخته شده لذت می برد
[ترجمه ترگمان]مقامات Kyotango گفته اند که Kimura اخیرا از روروئک برای پیاده روی استفاده کرده است، ۱۹ صبح بعد از آن برای لذت بردن از جشن تولد لوبیا قرمز با برنج و نمک دریایی پخته شده استفاده کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In this paper, some cryopreservation experiments about sperm and embryo of red sea bream are reported and a series of conclusions are got.
[ترجمه گوگل]در این مقاله، برخی از آزمایش‌های انجماد در مورد اسپرم و جنین ماهی قرمز گزارش شده و یک سری نتیجه‌گیری به دست آمده است
[ترجمه ترگمان]در این مقاله برخی از آزمایش ها cryopreservation در مورد اسپرم و جنین دریای سرخ گزارش شده اند و یک سری نتایج بدست می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The paper deals with the optimum protein content and the ratio of animal to plant protein in the diet of the black sea bream.
[ترجمه گوگل]این مقاله به محتوای پروتئین بهینه و نسبت پروتئین حیوانی به گیاهی در رژیم غذایی ماهی سیاه دریایی می پردازد
[ترجمه ترگمان]این مقاله با محتوای پروتیین بهینه و نسبت حیوانات به پروتئین گیاهی در رژیم ماهی سیاه ماهی سیاه سر و کار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Until recently, no data has been reported on phosphorus requirement of black sea bream juveniles.
[ترجمه گوگل]تا همین اواخر، هیچ اطلاعاتی در مورد نیاز ماهیان ماهی سیاه دریایی به فسفر گزارش نشده است
[ترجمه ترگمان]تا همین اواخر، هیچ داده ای در مورد نیاز به فسفر سیاه دریایی سیاه گزارش نشده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• marine food fish similar to the freshwater bream; atlantic porgy

پیشنهاد کاربران

بپرس