scarlet woman


روسپی، فاحشه

جمله های نمونه

1. In your mind I was a scarlet woman and could be nothing else.
[ترجمه گوگل]در ذهن شما من یک زن قرمز رنگ بودم و نمی توانستم چیز دیگری باشم
[ترجمه ترگمان]به نظر تو من زن سرخی بودم و نمی توانستم چیز دیگری باشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Newspapers boasted that 208 houses were shut and 400 scarlet women driven off.
[ترجمه گوگل]روزنامه ها افتخار می کردند که 208 خانه بسته شده و 400 زن قرمز رنگ رانده شده اند
[ترجمه ترگمان]روزنامه ها درباره خانه ها و ۴۰۰ تا زن سرخ که از آن بیرون رانده شده بودند، به خود می بالید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The scarlet woman is perfect - leave her.
[ترجمه گوگل]زن قرمز مایل به قرمز کامل است - او را رها کنید
[ترجمه ترگمان]زن سرخ کاملا او را ترک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Soliciting a scarlet woman in China can be a serious crime.
[ترجمه گوگل]درخواست یک زن قرمز رنگ در چین می تواند یک جرم جدی باشد
[ترجمه ترگمان]Soliciting یک زن سرخ در چین می تواند یک جنایت جدی باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She was called a scarlet woman by the people.
[ترجمه گوگل]مردم او را زن قرمز مایل به قرمز می نامیدند
[ترجمه ترگمان]او را یک زن سرخ می نامیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In the midst of my desires sits a scarlet woman pure.
[ترجمه گوگل]در میان آرزوهای من، زنی قرمز مایل به قرمز نشسته است
[ترجمه ترگمان]در میان خواست های من زنی سرخ و خالص نشسته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In the midst of blood and fire sits a scarlet woman still.
[ترجمه گوگل]در میان خون و آتش، زنی قرمز مایل به قرمز نشسته است
[ترجمه ترگمان]در میان خون و آتش زن سرخ و سرخ می نشیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He said he owuld not go to church with the scarlet woman.
[ترجمه گوگل]او گفت که نباید با زن قرمز به کلیسا برود
[ترجمه ترگمان]او گفت که با زن ارغوانی به کلیسا نمی رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• offensive term for a woman who is a prostitute or adulteress; sexually promiscuous woman (archaic)

پیشنهاد کاربران

noun [ C ] old - fashioned disapproving
a woman who is considered to be immoral because she has sex with a lot of men
زنی که به دلیل داشتن رابطه جنسی با مردان، بسیار فاسد به حساب می آید.
فاحشه، بدکاره، روسپی
...
[مشاهده متن کامل]

1. The novel I'm reading features a complex protagonist who is often referred to as a scarlet woman due to her controversial behavior.
2. In some cultures, women who dress in a provocative manner are unfairly labeled as scarlet women, which perpetuates harmful stereotypes.
3. The media often sensationalizes the lives of celebrities, portraying them as scarlet women without taking into account the complexities of their personal lives.

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/scarlet-woman

بپرس