scare off

جمله های نمونه

1. If you make a noise, you'll scare off the animals.
[ترجمه امین] اگر شما سر و صدایی کنید، حیوانات را فراری خواهید داد.
|
[ترجمه گوگل]اگر سر و صدا کنید، حیوانات را می ترسانید
[ترجمه ترگمان]اگر سر و صدا کنی، حیوانات را میترسونی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The new Democratic Party is not likely to scare off voters.
[ترجمه گوگل]حزب دموکرات جدید احتمالاً رأی دهندگان را بترساند
[ترجمه ترگمان]حزب دموکرات جدید احتمالا رای دهندگان را فراری نمی دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Firecrackers are lit to scare off evil spirits.
[ترجمه گوگل]ترقه ها برای ترساندن ارواح شیطانی روشن می شوند
[ترجمه ترگمان]Firecrackers برای ترسوندن ارواح خبیث روشن میشن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. U. S. companies fear the red tape will scare off customers.
[ترجمه گوگل]شرکت های آمریکایی می ترسند که تشریفات اداری مشتریان را بترساند
[ترجمه ترگمان]u S شرکت هایی که از نوار قرمز می ترسند مشتریان را فراری خواهند داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Wearing garlic around your neck won't scare off evil . That's just an old wives tale.
[ترجمه گوگل]بستن سیر به دور گردن، شر را نمی ترساند این فقط یک داستان همسران پیر است
[ترجمه ترگمان]با پوشیدن سیر دور گردنت از شر شیطان won این فقط یک داستان قدیمی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The recall isn't enough to scare off Charles Mettler, who ordered an eggs Benedict on Tuesday when he stopped by Drake Diner's in Des Moines, Iowa.
[ترجمه گوگل]این فراخوان برای ترساندن چارلز متلر، که روز سه‌شنبه زمانی که در دموین، آیووا نزد Drake Diner's توقف کرد، یک تخم مرغ سفارش داد، کافی نیست
[ترجمه ترگمان]یادآوری آن کافی نیست که چارلز Mettler را بترساند، که سه شنبه زمانی که دریک Diner در دس Moines، آیووا توقف کرد، یک عدد تخم مرغ سفارش داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Keep quiet, or you'll scare off away the bird.
[ترجمه گوگل]ساکت باش، وگرنه پرنده را می ترسانی
[ترجمه ترگمان]ساکت باش، وگرنه از پرنده دور خواهی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Hanuman langurs are trained in New Delhi to scare off aggressive rhesus monkeys and other wild animals that might roam into public spaces and cause mischief.
[ترجمه گوگل]لانگور هانومان در دهلی نو برای ترساندن میمون‌های رزوس تهاجمی و سایر حیوانات وحشی که ممکن است در فضاهای عمومی پرسه می‌زنند و باعث شرارت می‌شوند، آموزش دیده‌اند
[ترجمه ترگمان]Hanuman langurs در دهلی نو آموزش می بینند تا میمون ها و دیگر حیوانات وحشی را بترساند که ممکن است در فضاهای عمومی پرسه بزنند و موجب شرارت شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. But his generous offer was high enough to scare off potential private - equity bidders.
[ترجمه گوگل]اما پیشنهاد سخاوتمندانه او به اندازه‌ای بالا بود که مناقصه‌دهندگان بالقوه سهام خصوصی را بترساند
[ترجمه ترگمان]اما پیشنهاد سخاوتمندانه او آنقدر بالا بود که خریداران بالقوه سهام خصوصی را بترساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The bombardier beetle's name might scare off predators if they knew it.
[ترجمه گوگل]نام سوسک بمب افکن ممکن است شکارچیان را بترساند اگر آن را بدانند
[ترجمه ترگمان]اما اگر آن ها این را می دانستند، نام bombardier شکاری را از خود دور می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The threat of the government taking stakes would scare off some private investors.
[ترجمه گوگل]تهدید سهامداری توسط دولت باعث ترس برخی سرمایه گذاران خصوصی خواهد شد
[ترجمه ترگمان]تهدید دولت در دست گرفتن برخی سرمایه گذاران خصوصی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The business community rallied to him for fear that Duke's election would scare off tourism and outside investors.
[ترجمه گوگل]جامعه تجاری از ترس اینکه انتخاب دوک توریسم و ​​سرمایه گذاران خارجی را به وحشت بیندازد، به سوی او گرد آمدند
[ترجمه ترگمان]جامعه تجاری به خاطر ترس از اینکه انتخابات دوک گردشگری و سرمایه گذاران خارجی را فراری دهد، به او کمک کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Bushwhacking is also a term for using a machete to hack through thick jungle grass or undergrowth, which is used more to scare off animals near you than to carve a path.
[ترجمه گوگل]Bushwhacking همچنین اصطلاحی است برای استفاده از چاقو برای هک کردن علف های ضخیم جنگل یا زیر درختان، که بیشتر برای ترساندن حیوانات نزدیک شما به کار می رود تا تراشیدن یک مسیر
[ترجمه ترگمان]bushwhacking نیز اصطلاحی است برای استفاده از یک machete برای هک کردن علف های انبوه جنگل یا درختان جنگلی، که بیشتر برای ترساندن حیوانات در نزدیکی شما استفاده می شود تا درست کردن یک مسیر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Their notable finds included a deep-sea shark that swells its size by filling its stomach with water to scare off other predators, and a starfish that eats only driftwood.
[ترجمه گوگل]یافته‌های قابل توجه آن‌ها شامل یک کوسه در اعماق دریا بود که با پر کردن معده‌اش با آب برای ترساندن دیگر شکارچیان، اندازه‌اش را متورم می‌کرد و یک ستاره دریایی که فقط چوب رانده می‌خورد
[ترجمه ترگمان]یافته های قابل توجه آن ها شامل یک کوسه عمیق دریایی است که با پر کردن شکم خود با آب برای ترساندن شکارچیان دیگر و یک ستاره دریایی که تنها چوب شناوری را می خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• scare away, deter, frighten away, expel; cause to become afraid, cause to lose courage

پیشنهاد کاربران

بازداشتن کسی از انجام کاری با نگران کردن او
Make sb uncertain or worried so that they don’t do sth they were going to do
فراری دادن حیوانات به وسیله ترساندن آنها
رَم دادن حیوانات
ترساندن انسان ها ( تا جایی که دیگر قادر به انجام کاری که می خواستند انجام دهند، نباشند. )
Scare away
فراری دادن

بپرس