samson

/ˈsæmsən//ˈsæmsən/

معنی: سامسون، قاضی قدیم اسرائیل، اهل خورشید، اسم خاص مذکور
معانی دیگر: اسم خاص مذکر (sampson هم می نویسند)، خورشیدی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: according to the Old Testament, a judge of ancient Israel famed for his great strength, of which he was deprived when the Philistine Delilah cut off his hair.

جمله های نمونه

1. Magistrates ordered his dog Samson to be put down immediately.
[ترجمه گوگل]قاضی دستور داد که سگش سامسون فوراً سرنگون شود
[ترجمه ترگمان]دستور داد که سام سون سام سون را فورا پایین بیاورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Eyeless at Gaza, Samson struggled to regain the power to pull down the pillars that destroyed him and his enemies together.
[ترجمه گوگل]سامسون بدون چشم در غزه تلاش کرد تا قدرت را به دست بیاورد تا ستون هایی را که او و دشمنانش را با هم نابود کرده بودند، پایین بکشد
[ترجمه ترگمان]سام سون در حالی که در غزه دستگیر شده بود، تلاش کرد تا قدرت خود را بازیابد و ستون هایی را که او و دشمنانش را به هم نابود کرده بود از بین ببرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. There will be an objective for Samson to attain before the game is won.
[ترجمه گوگل]قبل از پیروزی در بازی، هدفی برای سامسون وجود خواهد داشت
[ترجمه ترگمان]هدفی وجود خواهد داشت که سام سون پیش از برنده شدن بازی دست به دست یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Samson said Becker denied any wrongdoing.
[ترجمه گوگل]سامسون گفت بکر هر گونه تخلفی را انکار کرد
[ترجمه ترگمان]سام سون گفت که بکر هرگونه خطاکاری را تکذیب کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Building up experience and discovering magic items gives Samson an enhanced chance of surviving the later stages of the adventure.
[ترجمه گوگل]ایجاد تجربه و کشف آیتم های جادویی به سامسون شانس بیشتری برای زنده ماندن در مراحل بعدی ماجراجویی می دهد
[ترجمه ترگمان]ایجاد تجربه و کشف موارد جادویی به سام سون شانس بیشتری برای زنده ماندن در مراحل بعدی این ماجرا می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Among Anselm's contemporary bishops, Samson, the aged bishop of Worcester, represented the former.
[ترجمه گوگل]در میان اسقف های معاصر آنسلم، سامسون، اسقف سالخورده ووستر، نماینده اولی بود
[ترجمه ترگمان]در میان اسقف های معاصرش، سام سون، اسقف پیر ووستر، نماینده سابق بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Mr Samson works as a technician and driver for Durham county council museum education service at Darlington.
[ترجمه گوگل]آقای سامسون به عنوان یک تکنسین و راننده برای خدمات آموزشی موزه شورای شهرستان دورهام در دارلینگتون کار می کند
[ترجمه ترگمان]آقای سام سون به عنوان کارشناس و راننده خدمات آموزشی شورای شهر دوره ام در دارلینگتون کار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Samson had nothing on Ayrton down at the barbers.
[ترجمه گوگل]سامسون در آرایشگاه‌ها چیزی روی آیرتون نداشت
[ترجمه ترگمان]سام سون در سلمانی، سام سون چیزی نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Samson routinely got into fights, and once killed 1000 Philistines single-handedly and then gloated over it, showing no remorse.
[ترجمه گوگل]سامسون به طور معمول وارد دعوا می شد و یک بار 1000 فلسطینی را به تنهایی کشت و سپس از آن غرور کرد و هیچ پشیمانی نشان نداد
[ترجمه ترگمان]سام سون به طور معمول گرفتار دعوا شد و یک بار ۱۰۰۰ نفر از فلسطینی ها را به تنهایی کشت و بعد به آن خیره شد و هیچ پشیمانی از خود نشان نداد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Samson was a man of worldly tastes and habits: he was well connected, well educated, generous and rich.
[ترجمه گوگل]سامسون مردی با سلیقه و عادات دنیوی بود: او ارتباط خوبی داشت، تحصیلات خوبی داشت، سخاوتمند و ثروتمند بود
[ترجمه ترگمان]سام سون مردی با سلیقه و عادات و عادات و عادات و عادات و عادات و عادات و عادات و عادات و عادات و عادات و generous بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Yet, the style of Samson is fundamentally different from those texts associated with the writing of popular radical groups.
[ترجمه گوگل]با این حال، سبک سامسون اساساً با آن متون مرتبط با نوشتن گروه های رادیکال محبوب تفاوت دارد
[ترجمه ترگمان]با این حال، سبک سام سون اساسا متفاوت از آن متون مرتبط با نوشتن گروه های رادیکال محبوب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Like Samson, the secret of her strength was her undoing.
[ترجمه گوگل]مانند سامسون، راز قدرت او در شکست او بود
[ترجمه ترگمان]سام سون، مثل سام سون، راز نیرویش را از دست داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Women are like samson and delilah are rolled into one.
[ترجمه گوگل]زنان مانند سامسون هستند و دلیله در یکی می‌غلتند
[ترجمه ترگمان]زنان مانند samson و delilah به یکی تبدیل می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Samson and his men complain sometimes, of being exhausted.
[ترجمه گوگل]سامسون و افرادش گاهی از خستگی شکایت می کنند
[ترجمه ترگمان]سام سون و افرادش گاهی از خستگی شکایت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سامسون (اسم)
samson

قاضی قدیم اسرائیل (اسم)
samson

اهل خورشید (اسم)
samson

اسم خاص مذکور (اسم)
samson

تخصصی

[نساجی] پایه های چدنی ماشین فلایر یا تمام تاب

انگلیسی به انگلیسی

• male first name; very strong or powerful man; judge of ancient israel known for his great strength (biblical)

پیشنهاد کاربران

بپرس