salvation army

/sælˈveɪʃn̩ˈɑːrmi//sælˈveɪʃn̩ˈɑːmi/

سپاه رستگاری (سازمان خیریه ی مذهبی - تاسیس: 1865)، تشکیلات مسیحیان که هدفش تبلیغ دینی وکمک بفقرا است

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: an international evangelical and charitable Christian organization.

جمله های نمونه

1. He took a saxophone from the Salvation Army but was caught and had to hand it back.
[ترجمه گوگل]او یک ساکسیفون از ارتش رستگاری گرفت اما دستگیر شد و مجبور شد آن را پس بدهد
[ترجمه ترگمان]او یک ساکسیفون از ارتش رستگاری گرفت، اما دستگیر شد و مجبور شد آن را پس بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A closer look revealed the familiar Salvation Army logo on the pot, but this bell-ringer was like none I recognized.
[ترجمه گوگل]با نگاهی دقیق‌تر، لوگوی آشنای ارتش رستگاری روی گلدان نشان داده شد، اما این زنگ‌ساز شبیه هیچ‌کدام بود که من نمی‌شناختم
[ترجمه ترگمان]یک نگاه دقیق تر نشان داد که آرم ارتش رستگاری آشنا روی ظرف قرار دارد، اما این زنگ مانند چیزی بود که من می شناختم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. There is the Salvation Army that is mentioned.
[ترجمه گوگل]ارتش نجات وجود دارد که به آن اشاره شده است
[ترجمه ترگمان]ارتش رستگاری نام دارد که به آن اشاره شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Members of the Salvation Army have remained silent since their announcement that their money had disappeared.
[ترجمه گوگل]اعضای ارتش رستگاری از زمان اعلام ناپدید شدن پول هایشان سکوت کرده اند
[ترجمه ترگمان]اعضای ارتش رستگاری از زمانی که اعلام کردند پولشان از بین رفته است، ساکت مانده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Salvation Army Have projects in Wandsworth and Lothian offering emotional and practical support and recreational facilities.
[ترجمه گوگل]ارتش رستگاری پروژه هایی در واندسورث و لوتیان دارد که پشتیبانی عاطفی و عملی و امکانات تفریحی را ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]ارتش رستگاری دارای پروژه هایی در Wandsworth و لوتیان هستند که حمایت عاطفی و عملی و امکانات تفریحی فراهم می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. That same year the Salvation Army was celebrating a hundred years of witness in Rhodesia.
[ترجمه گوگل]در همان سال، ارتش رستگاری صد سال شهادت را در رودزیا جشن می گرفت
[ترجمه ترگمان]در همان سال، ارتش رستگاری ۱۰۰ سال شاهد در رودزیا را جشن گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The Salvation Army is an institution that performs good works, and it is entitled to its views of homosexuality.
[ترجمه گوگل]ارتش رستگاری نهادی است که کارهای خوبی انجام می دهد و حق دارد دیدگاه های خود را درباره همجنس گرایی داشته باشد
[ترجمه ترگمان]ارتش رستگاری یک موسسه خیریه است که کاره ای خوبی را انجام می دهد و این حق دارد که دیدگاه های خود درباره همجنس گرایی را بیان کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I go into a Salvation Army hostel right, and then that's it, problem solved.
[ترجمه گوگل]من درست به خوابگاه ارتش رستگاری می روم، و بعد تمام شد، مشکل حل شد
[ترجمه ترگمان]من به هتل شبانه روزی ارتش رستگاری می روم، و بعد آن را حل می کنم، مشکل حل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I got some phone numbers out of the Salvation Army yesterday.
[ترجمه گوگل]من دیروز چند شماره تلفن از ارتش نجات گرفتم
[ترجمه ترگمان] دیروز چند تا شماره تلفن از ارتش رستگاری گرفتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The Salvation Army in Sri Lanka had a reputation for making a rupee stretch further than anyone else.
[ترجمه گوگل]ارتش رستگاری در سریلانکا به این شهرت داشت که بیش از هر کس دیگری روپیه را افزایش داد
[ترجمه ترگمان]ارتش رستگاری در سری لانکا شهرت داشت که روپیه بیشتر از هر کس دیگری کشیده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The only alternative was the Salvation Army.
[ترجمه گوگل]تنها جایگزین، ارتش نجات بود
[ترجمه ترگمان]تنها جایگزین ارتش رستگاری بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The activities of the Salvation Army and the smaller Church Army continued as before, but without notable expansion.
[ترجمه گوگل]فعالیت‌های ارتش رستگاری و ارتش کلیسای کوچک‌تر مانند قبل ادامه یافت، اما بدون گسترش چشمگیر
[ترجمه ترگمان]فعالیت های ارتش آزادی بخش و ارتش کوچک تر نیز مانند گذشته ادامه یافت، اما بدون توسعه قابل توجه ادامه یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A young Salvation Army lassie with black curly hair, brown eyes and a peaches and cream complexion had caught his eye.
[ترجمه گوگل]دختر جوان ارتش رستگاری با موهای مجعد مشکی، چشمان قهوه‌ای و رنگ هلویی و کرم توجه او را جلب کرده بود
[ترجمه ترگمان]جوانی بود با موهای مجعد، چشمان قهوه ای، چشمان قهوه ای و پوست هلو، چشم او را گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. In a sense the Salvation Army is a subculture.
[ترجمه گوگل]به یک معنا ارتش رستگاری یک خرده فرهنگ است
[ترجمه ترگمان]در یک حس، ارتش رستگاری یک خرده فرهنگ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. When their daughter, another Maria, joined the Salvation Army she was disinherited.
[ترجمه گوگل]وقتی دخترشان، ماریا دیگری، به ارتش رستگاری پیوست، از ارث محروم شد
[ترجمه ترگمان]وقتی دخترشان، ماریا دیگر، به سپاه رستگاری پیوست، از ارث محروم شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• international christian organization founded in london in 1865 and is known for its evangelical and philanthropic work
the salvation army is a christian religious organization that is structured like an army and that tries to help people in need.

پیشنهاد کاربران

the Salvation Army ( UK informal the Sally Army, also SA )
از ویکی پدیا، دانشنامهٔ آزاد:
سپاه رستگاری یک مذهب مسیحی و سازمان خیریه بین المللی است که ساختاری نظامی گونه دارد که توسط ویلیام بوث در سال ۱۸۶۵ برای ترویج دین مسیح در میان توده مردم، در انگلستان تأسیس گردید. این سازمان در سراسر جهان ۱٫۵ میلیون نفر عضو دارد.
...
[مشاهده متن کامل]

لانگمن:
a Christian organization that tries to help poor people
کیمبریج:
an international Christian organization whose members have ranks and uniforms like an army, hold meetings with music, and work to help poor people
آکسفرد:
A worldwide Christian evangelical organization on quasi - military lines. Established by William Booth, it is noted for its work with the poor and for its brass bands
وبستر:
an international religious and charitable group organized on military lines and founded in 1865 by William Booth for evangelizing and social betterment ( as of the poor )
کالینز:
The Salvation Army is a Christian organization that aims to spread Christianity and care for the poor. Its members wear military - style uniforms
اضافات اینجانب با توجه به توضیحات فرهنگ های ذکر شده: اعضای این سازمان دارای رتبه می باشند و لباس هایی شبیه نظامیان می پوشند و گردهمایی ها و نشست هایی را با موسیقی برگزار می کنند

بپرس