sufficient condition

/səˈfɪʃəntkənˈdɪʃən//səˈfɪʃntkənˈdɪʃən/

(منطق) شرط کافی، قضیه ی معتبر برای اثبات قضیه ی بعدی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: something whose existence guarantees the existence or occurrence of something else.

- Drunkenness is a sufficient condition for loss of coordination.
[ترجمه گوگل] مستی شرط کافی برای از دست دادن هماهنگی است
[ترجمه ترگمان] Drunkenness یک شرط کافی برای از دست دادن هماهنگی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. That the moral imperative was not a sufficient condition has already been remarked upon.
[ترجمه گوگل]این که امر اخلاقی شرط کافی نبود قبلاً به آن اشاره شده است
[ترجمه ترگمان]این ضرورت اخلاقی چندان کافی نبود که قبلا مورد توجه قرار گرفته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The condition looks very similar to the sufficient condition advanced in chapter 3 and may be proved in the same way.
[ترجمه گوگل]این شرط بسیار شبیه به شرط کافی که در فصل 3 ارائه شده است، به نظر می رسد و ممکن است به همان روش ثابت شود
[ترجمه ترگمان]شرایط بسیار شبیه شرایط کافی است که در فصل ۳ پیشرفت کرده و ممکن است به همان روش اثبات شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. But it is not a sufficient condition.
[ترجمه گوگل]اما شرط کافی نیست
[ترجمه ترگمان]اما این یک شرط کافی نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Discipline is a necessary, but certainly not a sufficient condition for learning to take place.
[ترجمه گوگل]نظم و انضباط یک شرط لازم است، اما مطمئناً شرط کافی برای انجام یادگیری نیست
[ترجمه ترگمان]انضباط فردی ضروری است، اما قطعا شرایط کافی برای یادگیری وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This paper presents a new sufficient condition under which the linear T S fuzzy systems can uniformly approximate any real continuous functions defined on a compact set to any degree of accuracy.
[ترجمه گوگل]این مقاله یک شرایط کافی جدید را ارائه می‌کند که تحت آن سیستم‌های فازی خطی TS می‌توانند به طور یکنواخت هر توابع پیوسته واقعی تعریف شده در یک مجموعه فشرده را با هر درجه دقت تقریب کنند
[ترجمه ترگمان]این مقاله یک شرط کافی جدید ارائه می کند که در آن سیستم های فازی T S می توانند به طور یکنواخت هر توابع پیوسته واقعی را به طور یکنواخت در یک مجموعه فشرده برای هر درجه دقت تعریف کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The sufficient condition for system model and its inversion approximated by wavelet networks are presented.
[ترجمه گوگل]شرایط کافی برای مدل سیستم و وارونگی آن توسط شبکه های موجک تقریبی ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]شرایط کافی برای مدل سیستم و inversion آن با شبکه های موجک ارائه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. By lattice-theoretic methods we give a necessary and sufficient condition for a continuous mapping with the codomain T_3 to be extended continuously from a dense subspace to the whole space.
[ترجمه گوگل]با روش‌های نظری شبکه، شرط لازم و کافی را برای نگاشت پیوسته با دامنه T_3 می‌دهیم تا به طور مداوم از یک زیرفضای متراکم به کل فضا گسترش یابد
[ترجمه ترگمان]با روش های نظری lattice به یک شرط لازم و کافی برای نگاشت پیوسته با the T - ۳ نیاز داریم تا به طور مداوم از یک زیرفضای متراکم به کل فضا بسط داده شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In virtue of nonlinear measure, a delay- independent sufficient condition is derived for the existence, uniqueness and exponential stability of the equilibrium point.
[ترجمه گوگل]به موجب اندازه گیری غیرخطی، یک شرط کافی مستقل از تاخیر برای وجود، یکتایی و پایداری نمایی نقطه تعادل به دست می آید
[ترجمه ترگمان]به دلیل مقیاس غیر خطی، یک شرط کافی - تاخیر - مستقل برای وجود، یگانگی و پایداری نمایی نقطه تعادل بدست می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This sufficient condition can be expressed in a form of linear matrix inequality for easy verification.
[ترجمه گوگل]این شرط کافی را می توان به شکلی از نابرابری ماتریس خطی برای تأیید آسان بیان کرد
[ترجمه ترگمان]این شرط کافی را می توان به شکل نابرابری ماتریس خطی برای تایید آسان بیان کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In the second chapter, we give a sufficient condition for a 4 - connected graph to be Hamiltonian.
[ترجمه گوگل]در فصل دوم، شرط کافی برای همیلتونی بودن یک گراف 4-متصل را می‌دهیم
[ترجمه ترگمان]در بخش دوم، ما شرط کافی برای یک گراف ۴ متصل داریم که Hamiltonian باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In this paper, judgment equal relations necessary and sufficient condition and with the relational matrix judgment method is given, and has realized the concrete algorithm on the computer.
[ترجمه گوگل]در این مقاله روابط برابر قضاوت شرط لازم و کافی و با روش قضاوت ماتریس رابطه ای داده شده و الگوریتم انضمامی را بر روی کامپیوتر محقق کرده است
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، قضاوت در مورد روابط مناسب و شرایط کافی و با روش قضاوت ماتریس ارتباطی ارایه شده است و الگوریتم بتون روی کامپیوتر را تشخیص داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Sufficient condition for monotonous increase of the average fitness converging to the global maximum value is derived.
[ترجمه گوگل]شرط کافی برای افزایش یکنواخت میانگین تناسب اندام همگرا به مقدار حداکثر جهانی به دست آمده است
[ترجمه ترگمان]شرط کافی برای افزایش یکنواختی تناسب اندام همگرا با مقدار ماکزیمم کلی بدست آمده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In this paper, the sufficient condition for self-excited oscillation of dynamic systems with gap is given by using qualitative method of differential equations.
[ترجمه گوگل]در این مقاله با استفاده از روش کیفی معادلات دیفرانسیل، شرایط کافی برای نوسان خود تحریکی سیستم های دینامیکی با شکاف ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]در این مقاله شرط کافی برای نوسان self سیستم های دینامیکی با خلا با استفاده از روش کیفی معادلات دیفرانسیل ارایه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Finally, by Mmatrix theory a simpler sufficient condition for the symmetric composite system with input saturation to be semiglobally decentralized stabilized is obtained.
[ترجمه گوگل]در نهایت، توسط نظریه Mmatrix یک شرط کافی ساده‌تر برای سیستم مرکب متقارن با اشباع ورودی به صورت نیمه‌جهانی غیرمتمرکز تثبیت می‌شود
[ترجمه ترگمان]در نهایت، با تیوری Mmatrix، یک شرط کافی ساده تر برای سیستم کامپوزیت متقارن با اشباع ورودی که باید پایدار سازی غیر متمرکز باشد، بدست می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[زمین شناسی] شرط کافی
[ریاضیات] شرط کافی
[آمار] شرط کافی

انگلیسی به انگلیسی

• circumstance which is enough for performing an act (logic)

پیشنهاد کاربران

بپرس