story telling

جمله های نمونه

1. The boundaries between history and storytelling are always being blurred and muddled.
[ترجمه گوگل]مرزهای بین تاریخ و داستان سرایی همیشه در حال محو و درهم می‌شوند
[ترجمه ترگمان]مرزه ای بین تاریخ و داستان سرایی همواره مبهم و آشفته هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. She has a gift for storytelling.
[ترجمه گوگل]او استعداد داستان سرایی دارد
[ترجمه ترگمان]او یک هدیه برای داستان سرایی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. You have a natural talent for storytelling.
[ترجمه گوگل]استعداد ذاتی در داستان سرایی دارید
[ترجمه ترگمان]شما استعداد طبیعی برای داستان سرایی دارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Joe's talent resides in his storytelling abilities.
[ترجمه گوگل]استعداد جو در توانایی های داستان سرایی او نهفته است
[ترجمه ترگمان]استعداد جو در داستان سرایی او ساکن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The themes get tangled in Mr. Mahfouz's epic storytelling.
[ترجمه گوگل]مضامین در داستان سرایی حماسی آقای محفوظ گره می خورد
[ترجمه ترگمان]موضوعات در داستان سرایی حماسی آقای محفوظ به هم پیچیده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. My father was a genius at storytelling.
[ترجمه گوگل]پدرم در داستان سرایی نابغه بود
[ترجمه ترگمان]پدرم در داستان سرایی نابغه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Sue was a college student, enchanted by Baum's storytelling abilities.
[ترجمه گوگل]سو یک دانشجوی کالج بود که توسط توانایی های داستان سرایی باوم مسحور شده بود
[ترجمه ترگمان]سو دانشجوی کالج بود که با توانایی های تعریف و نقل داستان طلسم شده جادو شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It is a feat of storytelling that is carried off with tremendous poise and unobtrusive artistic integrity.
[ترجمه گوگل]این یک شاهکار داستان گویی است که با متانت فوق العاده و یکپارچگی هنری محجوب انجام می شود
[ترجمه ترگمان]این کار شاهکاری از داستان سرایی است که با وقار و متانت فوق العاده ظریف و ظریف آن همراه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Storytelling to six-year olds above all is the most hazardous and the most enjoyable experience I know, a sort of terror-sport.
[ترجمه گوگل]داستان سرایی برای کودکان شش ساله بیش از همه خطرناک ترین و لذت بخش ترین تجربه ای است که من می شناسم، نوعی ورزش وحشتناک
[ترجمه ترگمان]داستان سرایی با بچه های شش ساله، خطرناک ترین و the تجربه ای است که من می شناسم، نوعی از ورزش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Far from being vacuous storytelling, myth in its true sense is a communion with the deepest truths of existence.
[ترجمه گوگل]اسطوره به معنای واقعی خود به دور از داستان سرایی خالی، ارتباطی با عمیق ترین حقایق هستی است
[ترجمه ترگمان]دور از داستان سرایی کودن، اسطوره در مفهوم حقیقی آن، آیین تناول عشای ربانی با عمیق ترین حقایق هستی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Be sure to wrap your storytelling in magic and mystery.
[ترجمه گوگل]حتما داستان سرایی خود را در جادو و رمز و راز بپیچید
[ترجمه ترگمان]حتما داستان سرایی خود را با جادو و اسرار خاتمه دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Keen is a Texan charmer who delights in storytelling.
[ترجمه گوگل]کین یک افسونگر تگزاسی است که از داستان سرایی لذت می برد
[ترجمه ترگمان]او یک تگزاسی تگزاسی است که از داستان سرایی لذت می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Ben Izzy, 3 studied storytelling and writing at Stanford University before traveling to 23 countries as a globetrotting bard.
[ترجمه گوگل]بن ایزی، 3 ساله، در دانشگاه استنفورد داستان نویسی و نویسندگی خوانده و قبل از سفر به 23 کشور به عنوان یک جادوگر جهانگرد
[ترجمه ترگمان]\"بن ایزی\" ۳ ساله، پیش از سفر به ۲۳ کشور به عنوان یک شاعر globetrotting، در دانشگاه استنفورد به مطالعه و نوشتن پرداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The programme is 90 minutes of dynamic Indian folk dance, live music and storytelling.
[ترجمه گوگل]این برنامه 90 دقیقه رقص محلی پویا هند، موسیقی زنده و داستان سرایی است
[ترجمه ترگمان]این برنامه ۹۰ دقیقه رقص سنتی هندی، موسیقی زنده و داستان سرایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[سینما] روایت گویی

انگلیسی به انگلیسی

• narration, telling of tales, recounting of stories
art of telling stories

پیشنهاد کاربران

قصه گویی/داستان سرایی.
در واقع یک هنر تعاملی با استفاده از کلمات و اقدامات مشخص برای نمایش المان ها و جلوه های یک داستان و روایت در جهت تحریک و برانگیخته کردن تخیل مخاطب است.
شما به کمک داستان تلاش می کنید تا ضمن برقراری ارتباط با مخاطب، او را درگیر کرده و کاری کنید که تعاملش با شما بیشتر شود.
...
[مشاهده متن کامل]

روایتگری
. . .
I recently watched the movie “Parasite” for the first time and was absolutely blown away by it. It’s a Korean film that won the Palme d’Or at Cannes and the Best Picture Oscar, so I had very high expectations going in. But it still managed to surprise me with its sharp social commentary, dark humor, and masterful storytelling
...
[مشاهده متن کامل]

روایت پردازی
داستان پردازی
داستان سرایی/ روایت گویی/ قصه پردازی
قصه گویی
تعریف کردن داستان و قصه برای دیگران
Think of your life so that you can imagine a storytelling with others
بفکر ر زندگیت باش تا داستان سرایی خیالاتی شدن با دیگران شدن
بیان فعالیت های اجتماعی و فرهنگی در قالب داستان
قصه گویی
قصه پردازی
داستان سرایی
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)

بپرس