storey

/ˈstɔːri//ˈstɔːri/

(انگلیس - ساختمان) طبقه، اشکوب (امریکا: story)، طبقه، مرتبه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a spelling of

جمله های نمونه

1. the fortieth storey
طبقه ی چهلم

2. the building has been heightened by the addition of another storey
ساختمان با افزوده شدن یک طبقه ی دیگر بلندتر شده است.

3. There's a nine - storey apartment building next to the bank.
[ترجمه گوگل]یک ساختمان آپارتمان 9 طبقه در کنار بانک وجود دارد
[ترجمه ترگمان]یک ساختمان ۹ طبقه در کنار بانک وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The kitchen occupies the lower storey.
[ترجمه گوگل]آشپزخانه طبقه پایین را اشغال می کند
[ترجمه ترگمان]آشپزخانه طبقه پایین را اشغال کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. That new multi - storey carpark is a real eyesore.
[ترجمه گوگل]آن پارکینگ چند طبقه جدید یک درد چشم واقعی است
[ترجمه ترگمان]این carpark چند طبقه جدید زشت و زشت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I live on the top storey.
[ترجمه گوگل]من در طبقه بالا زندگی می کنم
[ترجمه ترگمان]من در طبقه بالا زندگی می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Liberal Democrat leader Mike Storey backed the inquiry into the passing of the information to a private company.
[ترجمه گوگل]مایک استوری، رهبر حزب لیبرال دموکرات، از تحقیقات در مورد انتقال اطلاعات به یک شرکت خصوصی حمایت کرد
[ترجمه ترگمان]رهبر لیبرال دموکرات مایک Storey از پرس و جو درباره گذر اطلاعات به یک شرکت خصوصی پشتیبانی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The five storey building features a circular atrium topped by a stained glass dome.
[ترجمه گوگل]این ساختمان پنج طبقه دارای یک دهلیز مدور است که بالای آن یک گنبد شیشه ای رنگی قرار دارد
[ترجمه ترگمان]ساختمان پنج طبقه دارای یک دهلیز مدور بود که در بالای آن یک گنبد شیشه ای پر لکه قرار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Around the village were scattered single storey dwellings with straw roofs and unpainted walls.
[ترجمه گوگل]در اطراف روستا خانه های تک طبقه پراکنده با سقف های نی و دیوارهای بدون رنگ وجود داشت
[ترجمه ترگمان]در اطراف دهکده، خانه های تک طبقه، با سقف های کوتاه و دیواره ای بدون رنگ، پراکنده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Two-year-old John Storey was desperately ill in hospital with internal injuries and skin burns.
[ترجمه گوگل]جان استوری دو ساله به دلیل جراحات داخلی و سوختگی های پوستی در بیمارستان به شدت بیمار بود
[ترجمه ترگمان]جان II دو ساله به شدت در بیمارستان بستری شد و جراحات داخلی و سوختگی های ناشی از پوست به دست آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The under storey was planted with hornbeam, hazel, silver birch and holly.
[ترجمه گوگل]در زیر طبقه ممرز، فندق، توس نقره ای و هالی کاشته شده بود
[ترجمه ترگمان]طبقه زیرین با hornbeam و فندق و درخت غان نقره تزیین شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The top storey has no openings and the order is in pilaster form.
[ترجمه گوگل]طبقه فوقانی فاقد دهانه بوده و به صورت ستونی می باشد
[ترجمه ترگمان]طبقه بالا هیچ روزنه ای ندارد و این فرمان به شکل pilaster است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The upper storey is in the form of a gallery for women which extends into the church.
[ترجمه گوگل]طبقه فوقانی به شکل یک گالری برای زنان است که تا کلیسا امتداد دارد
[ترجمه ترگمان]طبقه بالا به شکل یک گالری برای زنان است که به کلیسا گسترش می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The top storey had yielded nothing.
[ترجمه گوگل]طبقه بالا هیچ محصولی نداشت
[ترجمه ترگمان]طبقه بالا چیزی را تسلیم نکرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[عمران و معماری] آشکوب - طبقه

انگلیسی به انگلیسی

• (british) floor, level in a building (also story)
the storeys of a building are its different floors or levels.

پیشنهاد کاربران

Date: 1300 - 1400; Origin: story; perhaps because some medieval buildings had paintings on their walls telling stories]
a floor or level of a building
طبقه . اشکوب
طبقه ی ساختمان
He is wrong in the upper storey
بالا خانه اش رو اجاره داده است
بالا خونشو اجاره داده، عقلش رو از دست داده
طبقه
storey ( مهندسی منابع طبیعی - محیط زیست و جنگل )
واژه مصوب: اُشکوب
تعریف: طبقۀ تشکیل‏شده از تاج درختان در یک تودۀ جنگلی
مثال:
?What does her house look like
It is a two - story ( storey ) , red brick house

بپرس