splurge

/ˈsplɜːrdʒ//splɜːdʒ/

معنی: خود ستایی، خود فروشی، شادمانی، ریخت و پاش، تفریح و ولخرجی کردن، به رخ دیگران کشیدن
معانی دیگر: ولخرجی کردن، پول هدر دادن، (عامیانه)، نمایش یا تظاهر پر زرق و برق، بریزوبپاش، بریز و بپاش کردن، خوشی، به ر  دیگران کشیدن

بررسی کلمه

فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: splurges, splurging, splurged
(1) تعریف: to spend money extravagantly or wastefully, esp. on oneself.
متضاد: economize

(2) تعریف: to spend money ostentatiously.

- He splurged on expensive presents for his girlfriends.
[ترجمه آرمان] او برای خرید کادو واسه دوست دخترش ولخرجی کرد
|
[ترجمه بلابلا] او برای خرید کادوی گرانقیمت برای دوست دخترش ولخرجی کرد
|
[ترجمه ایلیا] او در خرید کادوهای گرون قیمت برای دوست دخترهاش، ولخرجی کرد.
|
[ترجمه گوگل] او برای دوست دخترش هدایای گران قیمت می‌خرید
[ترجمه ترگمان] اون یه هدیه گرون برای دوست دخترش خراب کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل گذرا ( transitive verb )
• : تعریف: to spend (money) extravagantly or wastefully, esp. on oneself.
اسم ( noun )
• : تعریف: an act or instance of extravagant spending, often as a display of wealth.

جمله های نمونه

1. I had a splurge and bought two new suits.
[ترجمه گوگل]من یک ولخرجی داشتم و دو کت و شلوار نو خریدم
[ترجمه ترگمان]یک ولخرجی داشتم و دو کت و شلوار نو خریدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. We'll splurge on a trip in France next year.
[ترجمه گوگل]سال آینده در یک سفر به فرانسه ولخرجی خواهیم کرد
[ترجمه ترگمان]سال آینده سفر خود را در فرانسه ادامه خواهیم داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Blood began to splurge out and her screams pounded Jezrael with a different rhythm.
[ترجمه گوگل]خون شروع به سرازیر شدن کرد و فریادهای او با ریتم دیگری بر جزرائیل می کوبید
[ترجمه ترگمان]با ریتم دیگری شروع به بالا رفتن کرد و فریادهای او با ریتم مختلف شروع به تپیدن کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. So on your beefy splurge night, enjoy the real thing.
[ترجمه گوگل]بنابراین در شب پرپر و نشاط خود، از چیز واقعی لذت ببرید
[ترجمه ترگمان]خب، تو اون شب splurge گنده ت از یه چیز واقعی لذت ببر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Osaka has fought back with a splurge of infrastructure projects, most notably a new international airport perched upon a man-made island.
[ترجمه گوگل]اوزاکا با انبوهی از پروژه‌های زیرساختی، از جمله فرودگاه بین‌المللی جدید که بر روی جزیره‌ای ساخته شده توسط انسان قرار دارد، مقابله کرده است
[ترجمه ترگمان]اوساکا با ولخرجی پروژه های زیر ساختی مبارزه کرده است که مهم ترین آن ها یک فرودگاه بین المللی جدید است که بر روی جزیره ای ساخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. If you want to splurge a little more, a compact-disc changer is available for $ 59
[ترجمه گوگل]اگر می‌خواهید کمی بیشتر ولخرجی کنید، یک تعویض دیسک فشرده با قیمت 59 دلار در دسترس است
[ترجمه ترگمان]اگر بخواهید کمی بیشتر ولخرجی کنید، یک صراف در یک دیسک فشرده برای ۵۹ دلار در دسترس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The 11 official sponsors are expected to splurge a further f lOOm between them on marketing.
[ترجمه گوگل]انتظار می رود 11 حامی رسمی فاصله بیشتری بین خود در زمینه بازاریابی ایجاد کنند
[ترجمه ترگمان]انتظار می رود که ۱۱ حامی رسمی ولخرجی بیشتر در رابطه با بازاریابی را خرج کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A gene in a splurge - weed cell stands to gain by promoting the reproduction of its cell.
[ترجمه گوگل]یک ژن در یک سلول پراکنده - علف هرز با ترویج تولید مثل سلول خود به دست می آید
[ترجمه ترگمان]یک ژن در یک سلول پر علف هرز قرار است با ترویج تولید مثل این سلول به دست آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. How to control the politicians'urge to splurge?
[ترجمه گوگل]چگونه می توان اصرار سیاستمداران به ولخرجی را کنترل کرد؟
[ترجمه ترگمان]چگونه سیاست مداران را کنترل کنیم که ولخرجی کنند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Splurge on pretty padded hangers so clothes stay in store - bought shape.
[ترجمه گوگل]چوب لباسی‌های زیبای پرشده را بپوشانید تا لباس‌ها در فروشگاه باقی بمانند
[ترجمه ترگمان]از چوب لباسی بود که از چوب لباسی اویزان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Still Gulfs splurge might be better spent if governments were doing even less of the splurging.
[ترجمه گوگل]با این حال، اگر دولت‌ها حتی کمتر از این ولگردی می‌کردند، ممکن بود هدر رفتن خلیج‌ها بهتر خرج شود
[ترجمه ترگمان]با این حال، اگر دولت کم تر از این splurging را انجام می داد، ممکن است ولخرجی کند و ولخرجی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The victory meeting should be one without any splurge.
[ترجمه گوگل]دیدار پیروزی باید یک دیدار بدون هیچ ولخرجی باشد
[ترجمه ترگمان]این نشست پیروزی باید بدون هیچ گونه ولخرجی باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Billionaires swarmed into Nice to splurge millions during the summer holidays.
[ترجمه گوگل]میلیاردرها به نیس هجوم آوردند تا در تعطیلات تابستانی میلیون ها نفر را هدر دهند
[ترجمه ترگمان]Billionaires در طی تعطیلات تابستان به Nice هجوم بردند تا splurge میلیون ها خرج کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خود ستایی (اسم)
flattery, gas, swank, gasconade, self-praise, swagger, braggadocio, buck, gassing, fanfaronade, splurge, flash, rodomontade, jactation, ostent, self-importance, self-applause, self-glorification, self-glory, vainglory

خود فروشی (اسم)
ostentation, bribery, swank, gasconade, self-praise, braggadocio, fanfaronade, splurge, rodomontade

شادمانی (اسم)
jubilation, gaiety, mask, splurge, festival, merrymaking, lustihood

ریخت و پاش (اسم)
splurge

تفریح و ولخرجی کردن (فعل)
splurge

به رخ دیگران کشیدن (فعل)
splurge

انگلیسی به انگلیسی

• ostentatious extravagance, showy display; impulsive costly expenditure
make an impression, show off; spend money recklessly
if you splurge on something, you spend a lot of money extravagantly, especially on things that you do not need; an informal word.
if you have a splurge, you spend a lot of money, usually on things that you do not need; an informal word.

پیشنهاد کاربران

Combine of two words splash and surge
ترکیب دو کلمه ولخرجی و موجهای پیاپی
به معنی موجهای پیاپی ولخرجی - ریخت و پاش کردن - پول دور ریختن
Antonym : shoestring buget هزینه کم بجای ریخت و پاش
خرج اصلی، هزینه عمده
ریخت و پاش، ولخرجی، پول هدر دادن
ول خرجی
Is it ok to splurge once in a while?
ولخرجی - هدر دادن الکی پول

بپرس