speech therapist

جمله های نمونه

1. Doctor King is a speech therapist.
[ترجمه گوگل]دکتر کینگ یک گفتار درمانگر است
[ترجمه ترگمان]دکتر کینگ یک مشاور حرفه ای است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A speech therapist helped him overcome his stammer.
[ترجمه گوگل]یک گفتاردرمانگر به او کمک کرد تا بر لکنت خود غلبه کند
[ترجمه ترگمان]یک متخصص گفتار به او کمک کرد تا بر لکنت خود غلبه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. They flee to a speech therapist.
[ترجمه گوگل]آنها نزد یک گفتاردرمانگر فرار می کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها به یک درمانگر سخن می گویند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. If necessary, a speech therapist may be called on as well.
[ترجمه گوگل]در صورت لزوم، ممکن است یک گفتار درمانگر نیز دعوت شود
[ترجمه ترگمان]در صورت نیاز، ممکن است یک مشاور گفتار نیز خوانده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The speech therapist has predicted whatever it was would go away, and it did.
[ترجمه گوگل]گفتاردرمانگر پیش‌بینی کرده است که هر چه بود از بین می‌رود و همینطور هم شد
[ترجمه ترگمان]مشاور گفتار هر چیزی که بود را پیش بینی کرده بود و این کار را انجام داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. If there is a speech therapist treating the client with whom one can discuss the problem, that can be very helpful.
[ترجمه گوگل]اگر یک گفتاردرمانگر برای درمان مشتری وجود داشته باشد که بتوان با او مشکل را در میان گذاشت، این می تواند بسیار مفید باشد
[ترجمه ترگمان]اگر یک درمانگر در حال صحبت کردن با مشتری است و فرد می تواند درباره مشکل صحبت کند، می تواند بسیار مفید باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The speech therapist tells them, in effect, to calm down and stop harping on it and it will go away.
[ترجمه گوگل]گفتاردرمانگر در واقع به آنها می‌گوید که آرام شوند و از نواختن آن دست بردارند و از بین می‌رود
[ترجمه ترگمان]درمانگر در این سخنرانی به آن ها می گوید که بر روی آن سکوت کنند و آن را متوقف کنند و از آن دوری کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A speech therapist can also help patients who have trouble swallowing.
[ترجمه گوگل]گفتار درمانگر همچنین می تواند به بیمارانی که مشکل بلع دارند کمک کند
[ترجمه ترگمان]هم چنین درمانگر گفتار می تواند به بیمارانی که دچار مشکل بلعیدن هستند، کمک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The speech therapist said she got the heebie-jeebies.
[ترجمه گوگل]گفتار درمانگر گفت هبی جیبی ها را دریافت کرده است
[ترجمه ترگمان] روانشناس سخنرانی گفت که اون از کوره در رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Speech Therapist denotes a person with a Bachelor's Degree in Speech and Hearing Sciences, or equivalent.
[ترجمه گوگل]گفتاردرمانگر فردی است که دارای مدرک لیسانس در علوم گفتار و شنوایی یا معادل آن است
[ترجمه ترگمان]گفتار Therapist نشان دهنده فردی است که مدرک کارشناسی در گفتار و علوم شنوایی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Miss Jordan: Did you send her to a speech therapist?
[ترجمه گوگل]خانم جردن: آیا او را نزد یک گفتاردرمانگر فرستادید؟
[ترجمه ترگمان]خانم \"جوردن\" اونو فرستادی به یه روانشناس سخنرانی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Mrs Smith: No, she was not referred speech therapist.
[ترجمه گوگل]خانم اسمیت: نه، او به گفتار درمانگر معرفی نشد
[ترجمه ترگمان]خانم اسمیث: نه، او به درمانگر سخن نگفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. For one year he had intensive treatment, with the physiotherapist and speech therapist attending his home three times a week.
[ترجمه گوگل]او به مدت یک سال تحت درمان فشرده بود و فیزیوتراپیست و گفتار درمانگر هفته ای سه بار در منزل او حضور داشتند
[ترجمه ترگمان]او برای یک سال درمان شدیدی داشت و درمانگر و درمانگر سخنرانی هفته ای سه بار در خانه او حضور داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. My sons have been booked in to see a speech therapist.
[ترجمه گوگل]پسرانم برای دیدن یک گفتاردرمانگر رزرو شده اند
[ترجمه ترگمان]پسران من برای دیدن یک درمانگر سخنرانی درگیر شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• person that deals with problems of speaking and listening
a speech therapist is a person whose job is to help people to overcome speech and language problems.

پیشنهاد کاربران

بپرس