speculation

/ˌspekjəˈleɪʃn̩//ˌspekjʊˈleɪʃn̩/

معنی: خیال، فکر، احتکار، تفکر و تعمق، زمین خواری، سفته بای
معانی دیگر: گمان پردازی، خرد پردازی، گمانه زنی، حدس و قیاس، نگرورزی، زمین بازی، سفته بازی، معاملات سهام، خرید و فروش، سرمایه گذاری مخاطره آمیز (ولی با احتمال سود زیاد)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: the act or process of thinking, wondering, or guessing about something.
مشابه: conjecture, guess

- The reason for the teacher's sudden firing was a subject of much speculation.
[ترجمه ابراهیم اسدپور] علت تشر زدن ناگهانی معلم تا حد زیادی شک برانگیز و نا مشخص بود.
|
[ترجمه محمد] دلیل اخراج ناگهانی معلم موضوع بسیاری از گمانه زنی ها شده بود
|
[ترجمه گوگل] دلیل اخراج ناگهانی معلم موضوع گمانه زنی های زیادی بود
[ترجمه ترگمان] دلیل اخراج ناگهانی معلم موضوع گمانه زنی های زیادی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: a conclusion, often tentative or hypothetical, that results from such an act or process.
مشابه: conjecture, surmise, theory

(3) تعریف: a risky business venture or investment that offers the possibility of high profit.
مشابه: venture

(4) تعریف: the act or practice of undertaking such ventures or investments.

جمله های نمونه

1. speculation about the distant future is useless
گمان پردازی درباره ی آینده ی دراز مدت بی فایده است.

2. Speculation centred on a likely bid price of 380p a share.
[ترجمه گوگل]حدس و گمان بر روی قیمت پیشنهادی احتمالی 380p برای هر سهم متمرکز بود
[ترجمه ترگمان]احتکار بر روی قیمت پیشنهادی ۳۸۰ میلیون دلار متمرکز بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Speculation is rife that he will be sacked.
[ترجمه گوگل]گمانه زنی ها مبنی بر اخراج او زیاد است
[ترجمه ترگمان]احتکار شایع است که او اخراج خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Mr Wakeham dismissed the reports as speculation.
[ترجمه اکبر علی بخشی] چون اقای Wakeham گزارش را بر اساس واقعیت نمیدانست انرا نپذیرفت ( رد کرد )
|
[ترجمه اکبر - علی بخشی] چون به نظر اقای ویکهام گزارش براساس حدس وگمان بود انرا رد کرد
|
[ترجمه حسن روحی] آقای ویکهام این گزارش ها را که بر اساس گمانه زنی بود، رد کرد.
|
[ترجمه گوگل]آقای Wakeham این گزارش ها را به عنوان حدس و گمان رد کرد
[ترجمه ترگمان]آقای Wakeham گزارش ها را به عنوان گمانه زنی رد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Speculation was rife as to whom the prince might marry.
[ترجمه گوگل]گمانه زنی ها در مورد اینکه شاهزاده ممکن است با چه کسی ازدواج کند زیاد بود
[ترجمه ترگمان]Speculation با Speculation که شاهزاده ممکن بود با او ازدواج کند پر شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The minister dismissed the newspaper reports as pure speculation.
[ترجمه گوگل]وزیر گزارش های روزنامه ها را گمانه زنی محض رد کرد
[ترجمه ترگمان]وزیر گزارش های روزنامه را گمانه زنی های محض را رد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The group's problems have led to speculation that heads will roll.
[ترجمه گوگل]مشکلات این گروه به گمانه زنی هایی مبنی بر جابجایی سران منجر شده است
[ترجمه ترگمان]مشکلات این گروه منجر به احتکار می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The company moved quickly to quash rumours/speculation that it is losing money.
[ترجمه گوگل]این شرکت به سرعت برای رد شایعات/ گمانه زنی ها مبنی بر از دست دادن پول خود حرکت کرد
[ترجمه ترگمان]این شرکت به سرعت شروع به پخش شایعات و گمانه زنی هایی کرد که در حال از دست دادن پول است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Chief executive David Prosser said the takeover speculation was wrong and no one was sniffing around.
[ترجمه گوگل]دیوید پروسر، مدیر اجرایی، گفت که گمانه زنی ها برای تصاحب این شرکت اشتباه بوده و هیچ کس در اطراف آن بو نمی کشد
[ترجمه ترگمان]رئیس اجرایی \"دیوید پروسر\" گفت که معامله اشتباه بوده و کسی اطراف رو بو نمی کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Recent worries over the president's health have prompted speculation over his political future.
[ترجمه گوگل]نگرانی های اخیر در مورد سلامت رئیس جمهور گمانه زنی ها را در مورد آینده سیاسی او برانگیخته است
[ترجمه ترگمان]نگرانی های اخیر در مورد سلامت رئیس جمهور باعث گمانه زنی در مورد آینده سیاسی او شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The statement excited new speculation that a senior minister may be about to resign.
[ترجمه گوگل]این بیانیه گمانه زنی های جدیدی مبنی بر احتمال استعفای یک وزیر ارشد را برانگیخت
[ترجمه ترگمان]این بیانیه گمانه زنی جدیدی را برانگیخت که ممکن است یک وزیر ارشد در شرف استعفا باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. This has fuelled speculation that he is about to clinch a deal with an American engine manufacturer.
[ترجمه گوگل]این گمانه زنی ها را تقویت کرده است که او در شرف بستن قرارداد با یک سازنده موتور آمریکایی است
[ترجمه ترگمان]این موضوع، گمانه زنی هایی مبنی بر اینکه او قصد دارد معامله با یک شرکت سازنده موتور آمریکایی را به دست آورد، دامن زده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The report was based on rumours, speculation, and innuendo.
[ترجمه گوگل]این گزارش بر اساس شایعات، گمانه زنی ها و کنایه ها بود
[ترجمه ترگمان]این گزارش مبتنی بر شایعات، گمانه زنی، و کنایه های نیشدار بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The prime minister's speech fuelled speculation that she is about to resign.
[ترجمه گوگل]سخنرانی نخست وزیر گمانه زنی ها مبنی بر استعفای او را تقویت کرد
[ترجمه ترگمان]سخنرانی نخست وزیر به گمانه زنی درباره استعفای او دامن زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خیال (اسم)
illusion, fiction, impression, vision, apparition, deliberation, intention, guess, thought, design, fancy, idea, notion, imagination, phantom, ghost, mind, meditation, plan, whim, whim-wham, reverie, cogitation, hallucination, figment, dream, simulacrum, spectrum, fantom, speculation, phantasma, wraith

فکر (اسم)
opinion, intent, intention, thought, idea, notion, concept, speculation

احتکار (اسم)
hoard, hoarding, speculation

تفکر و تعمق (اسم)
speculation

زمین خواری (اسم)
speculation

سفته بای (اسم)
speculation

تخصصی

[حسابداری] سفته بازی

انگلیسی به انگلیسی

• contemplation, deliberation; conjecture, hypothesis; act of engaging in risky business transactions; buying and selling of commodities in order to profit from market fluctuations

پیشنهاد کاربران

سفته بازی یا بورس بازی یک راهبرد سرمایه گذاری است، که مستلزم پذیرفتن ریسک بالا و انجام معاملات مکرر می باشد. البته توجه به این نکته لازم است که ترجمه Speculation به ( سفته بازی ) باعث ایجاد این تصور میشود
...
[مشاهده متن کامل]
که Speculate مفهومی منفی در بردارد. شاید ترجمه این مفهوم به ( گمانه زنندگان ) بهتر بتواند معنای Speculate را برساند.

بورس بازی - سفته بازی
سفته بازی خرید یک دارایی با این امید است که به زودی ارزشمندتر شود. همچنین می تواند به فروش های کوتاه اشاره کند که در آن خریدار سفته امیدوار به کاهش ارزش است. بسیاری از خریداران سفته به ارزش اساسی یک اوراق بهادار توجه چندانی نمی کنند و در عوض صرفاً بر روی حرکت قیمت تمرکز می کنند.
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : speculate
✅️ اسم ( noun ) : speculation / speculator
✅️ صفت ( adjective ) : speculative
✅️ قید ( adverb ) : speculatively
معادل کلمات بشرح ذیل در علم اقتصاد و مدیریت, حسابداری و حسابرسی, حقوق تجاری وبازرگانی - اقتصادی
Sp�culation, Bearing risks, Economic
benefits
به معنای �سوداگری و سفته بازی� که فرد حقیقی یا حقوقی به منظور طمع و سود بالا با قیمت بسیار نازل اموال منقول یا غیر منقول بصورت گروهی �تروریست اقتصادی یا کارتل های مافیایی بازرگانی�با سیستم رانت و ماناپول خریداری و با در نظر گرفتن نرخ تورم و ضریب Gini index or Coefficient و با امعان نظر به نابرابری زیادی را در توزیع درآمد و ثروت به محض بالا رفتن قیمت ارز و طلا و نفت که در بیشتر موارد�3 شاخص سنجش� در بازار چه خرد چه کلان محسوب می شود با درصد بسیار بالا تر از قیمت اولیه می فروشند و تا زمان متلاشی نشدن� فساد تجاری� این چرخه معیوب ادامه خواهد داشت.
...
[مشاهده متن کامل]

Risky investment
نظریه پردازی
گمانه زنی تخمین برآورد
زمین خواری
گمانه زنی.
خرید و فروش کالا یا سهام در یک کارخانه به قصد سود، هرچند که ریسک از دست دادن سرمایه بالاست.
ـــ گمانه زنی
ـــ برآورد ( تخمین )
ـــ رانت خواری
برداشت
استنباط
تصور
فرضیه
عقیده
گمانه زنی
برآورد
⁦✔️گمانه زنی
Adele: Anticipation builds for new music as singer updates social media
. . .
Adele has heightened ⁦➡️⁩speculation⁦⬅️⁩ that she is about to release her first new music since 2015, after updating her website and social media pages
...
[مشاهده متن کامل]

گمانه زنی ها پیرامون بیرون آمدن اولین آهنگ جدید Adele بعد از سال ۲۰۱۵، افزایش یافته است. . .
BBC. co. uk@

احتکار
the forming of a theory or conjecture without firm evidence.
conjecture
supposition
opinion
برداشت
استنباط
تصور
فرضیه
عقیده
contemplate
سفته بازی
Theory=hypothesis=speculation
فرضیه
گمانه پردازی
حدس
سوداگری
حدس
تخمین
بر آورد
فرانگری
سرمایه گذاری
نظر
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٤)

بپرس