soot

/ˈsʊt//sʊt/

معنی: دوده، دوده بخاری، رنگ سیاه دوده، دوده زدن
معانی دیگر: پر از دوده کردن، از دوده پوشاندن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a fine black powder produced during burning, which collects on the insides of chimneys or is carried into the air in smoke.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: soots, sooting, sooted
• : تعریف: to smudge, coat, or cover with soot.

جمله های نمونه

1. a fleck of soot
یک ذره ی دوده

2. the heater pipe is filled with soot
لوله ی بخاری پر از دوده است.

3. You'vegot a smudge of soot on your cheek.
[ترجمه گوگل]روی گونه ات لک دوده داری
[ترجمه ترگمان] یه لکه خاکستر روی گونه تو پیدا کردی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The doors and windows were blurred with soot.
[ترجمه گوگل]درها و پنجره ها با دوده تار شده بود
[ترجمه ترگمان]درها و پنجره ها از دوده محو شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Soot is usually the product of the imperfect combustion of fuel.
[ترجمه میم] دوده معمولا محصول احتراق ناقص سوخت است.
|
[ترجمه گوگل]دوده معمولاً محصول احتراق ناقص سوخت است
[ترجمه ترگمان]Soot معمولا محصول احتراق کامل سوخت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Diesel exhaust contains a lot of soot.
[ترجمه گوگل]اگزوز دیزل حاوی مقدار زیادی دوده است
[ترجمه ترگمان]اگزوز دیزل شامل مقدار زیادی دوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It can be dangerous to let too much soot accumulate inside a chimney.
[ترجمه گوگل]انباشته شدن دوده زیاد در داخل دودکش می تواند خطرناک باشد
[ترجمه ترگمان]خیلی خطرناک است که بتوان آن همه دوده را درون بخاری جمع کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Soot is the product of the imperfect combustion of fuel.
[ترجمه گوگل]دوده محصول احتراق ناقص سوخت است
[ترجمه ترگمان]Soot محصول احتراق کامل سوخت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The fireplace was blackened with soot.
[ترجمه گوگل]شومینه با دوده سیاه شده بود
[ترجمه ترگمان]بخاری از دوده سیاه شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The soot had made everything dirty.
[ترجمه گوگل]دوده همه چیز را کثیف کرده بود
[ترجمه ترگمان]دوده همه چیز را کثیف کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Soot particles absorb sunlight very effectively but allow long-wave thermal radiation emitted by the earth to pass through unaffected.
[ترجمه گوگل]ذرات دوده نور خورشید را بسیار موثر جذب می کنند، اما اجازه می دهند تشعشعات حرارتی موج بلندی که از زمین ساطع می شود بدون تأثیر از آن عبور کند
[ترجمه ترگمان]ذرات Soot نور خورشید را به طور موثر جذب می کنند اما اجازه می دهند که تابش گرمایی امواج بلند ساطع شده توسط زمین به طور موثر عبور کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. We have slashed soot and dust emissions by nearly 90 percent.
[ترجمه گوگل]ما انتشار دوده و گرد و غبار را نزدیک به 90 درصد کاهش داده ایم
[ترجمه ترگمان]ما میزان انتشار آلودگی خاک و غبار را تقریبا ۹۰ درصد کاهش داده ایم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Finally, there were the microscopic soot spheres, produced by high temperature combustion, such as in the boilers of power stations.
[ترجمه گوگل]در نهایت، کره های میکروسکوپی دوده وجود داشت که با احتراق در دمای بالا، مانند دیگ های بخار نیروگاه ها تولید می شد
[ترجمه ترگمان]در نهایت، های دوده به وجود آمدند که با احتراق درجه حرارت بالا، مانند دیگ های بخار ایستگاه های برق تولید شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Regular spraying with this soot solution kept leaf miners off chrysanthemums standing outside in pots.
[ترجمه گوگل]سمپاشی منظم با این محلول دوده باعث می‌شود که معدنچیان برگ از گل‌های داوودی که بیرون در گلدان ایستاده‌اند دوری کنند
[ترجمه ترگمان]پاشش منظم با این محلول دوده، معدنچیان را از chrysanthemums بیرون آورد که بیرون از گلدان ایستاده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دوده (اسم)
smut, black, grime, soot, lampblack, colly

دوده بخاری (اسم)
soot

رنگ سیاه دوده (اسم)
soot

دوده زدن (فعل)
soot

تخصصی

[عمران و معماری] دوده
[مهندسی گاز] دوده، دوده زدن

انگلیسی به انگلیسی

• black powdery substance produced during the burning of coal or wood or other materials
cover with soot
soot is black powder which collects on the inside of chimneys and can be found in smoke from coal.

پیشنهاد کاربران

دوده
پوشاندن با دوده
soot ( مهندسی محیط زیست و انرژی )
واژه مصوب: دوده 2
تعریف: غبار کربن همراه با ترکیبات روغنی که از احتراق ناقص مواد کربن‏دار از جمله نفت و چوب و زغال به وجود می‏آید
دوده بخاری، غبار غلیظ، دوده سیاهرنگ

بپرس