sneeze

/ˈsniːz//sniːz/

معنی: عطسه، ستوسه، عطسه کردن
معانی دیگر: خفیدن، اشنوسیدن، زمزمیدن، اشنوسه، شنوسه

بررسی کلمه

فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: sneezes, sneezing, sneezed
عبارات: sneeze at
• : تعریف: to release a sudden, involuntary burst of air through the mouth and nose, often because of a nasal irritation.
اسم ( noun )
مشتقات: sneezy (adj.), sneezer (n.)
• : تعریف: the act or an instance of sneezing.

جمله های نمونه

1. pari fetched a sneeze
پری عطسه کرد.

2. Cats make him sneeze - I think he's allergic to the fur.
[ترجمه Neda] گربه ها باعث عطسه کردن او می شوند. من فکر میکنم او به خز آلرژی ( حساسیت ) دارد
|
[ترجمه سید علیرضا عباس نیا] گربه ها عطسه می کنند - من فکر می کنم آنها به خز حساسیت یا آلرژی دارد
|
[ترجمه علیرضا عباس نیا] گربه ها باعث می شوند او عطسه کند فکر کنم او به خز حساسیت یا آلرژی دارد
|
[ترجمه آیلین بلوری] گربه ها باعث می شن او عطسه کند من فکر می کنم او به مو آلرژی دارد
|
[ترجمه الهه] گربه ها باعث عطسه او می شوند، فکر کنم اون به خز حساسیت دارد.
|
[ترجمه مائده] گربه ها باعث عطسه ی او میشوند، من فکر میکنم او به گربه ها حساسیت دارد
|
[ترجمه گوگل]گربه ها او را عطسه می کنند - فکر می کنم او به خز حساسیت دارد
[ترجمه ترگمان]گربه ها او را عطسه می کنند - فکر می کنم به خز حساسیت دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She let out a loud sneeze.
[ترجمه :-[ :O] او عطسه مشت قربانی کرد 😁
|
[ترجمه ا] او عطسه کرد
|
[ترجمه الهه] او ( مونث ) یک عطسه بلند کرد
|
[ترجمه گوگل]با صدای بلند عطسه کرد
[ترجمه ترگمان]با صدای بلند عطسه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The smoke reached her and made her sneeze.
[ترجمه FATEME] دود سیگار باعث شد که او عطسه کند
|
[ترجمه انگلیس تاپ] دود سیگار به او برخورد و باعث عطسه او شد
|
[ترجمه گوگل]دود به او رسید و باعث شد عطسه کند
[ترجمه ترگمان]سیگار به او رسید و عطسه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. When you have a cold, you sneeze a lot.
[ترجمه فراز] وقتی سرما خوردی، خیلی عطسه می کنی
|
[ترجمه Amir] وقتی سرما خوردی یک عالمه عطسه میکنی
|
[ترجمه گوگل]وقتی سرما می خورید زیاد عطسه می کنید
[ترجمه ترگمان]وقتی سرما خوردی زیاد عطسه می کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The sum of money is nothing to sneeze at.
[ترجمه گوگل]این مقدار پول چیزی برای عطسه کردن نیست
[ترجمه ترگمان]مبلغ پول چیزی نیست که بتوان به آن عطسه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. When we sneeze, our eyes close.
[ترجمه فراز] وقتی ما عطسه می کنیم چشمان ما بسته می شود
|
[ترجمه سهیل] وقتی ما عطسه میکنیم چشمانمان بسته میشود
|
[ترجمه FATEME] در هنگام عطسه چشم هایمان بسته میشوند
|
[ترجمه پارسا] وقتی عطسه میکنیم چشم هایمان بسته میشوند
|
[ترجمه پارسا] وقتی عطسه میکنیم جشم هایمان بسته میشود
|
[ترجمه پارسا] وقتی عطسه میکنیم چشم هایمان بسته میشود
|
[ترجمه ترنم] در هنگام عطسه چشمان ما بسته میشوند
|
[ترجمه ناشناس] هنگامی که ما عطسه می کنیم چشمانمان بسته می شود
|
[ترجمه گوگل]وقتی عطسه می کنیم، چشمانمان بسته می شود
[ترجمه ترگمان]وقتی عطسه می کنیم، چشمانمان بسته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. There was a loud sneeze from someone in the back of the audience.
[ترجمه گوگل]عطسه‌ای بلند از پشت تماشاگران شنیده شد
[ترجمه ترگمان]صدای بلند عطسه از پشت تماشاچی ها بلند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Use a handkerchief when you sneeze.
[ترجمه گوگل]هنگام عطسه از دستمال استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]وقتی عطسه می کنی از یک دستمال استفاده کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It always makes me want to sneeze.
[ترجمه گوگل]همیشه باعث می‌شود که عطسه کنم
[ترجمه ترگمان]همیشه دلم می خواهد عطسه کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The dust was making him sneeze .
[ترجمه گوگل]گرد و غبار داشت عطسه اش می کرد
[ترجمه ترگمان]گرد و خاک او را عطسه می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Swirling dust particles caused him to sneeze and he looked down at the old books and papers with watery eyes.
[ترجمه گوگل]چرخش ذرات گرد و غبار باعث عطسه او شد و با چشمان پر آب به کتاب ها و کاغذهای قدیمی نگاه کرد
[ترجمه ترگمان]ذرات گرد و خاک باعث شد او عطسه کند و به کتاب ها و کاغذهای کهنه چشم دوخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. To dread the slightest sneeze or cough that might herald the onset of polio or tuberculosis.
[ترجمه گوگل]برای ترس از کوچکترین عطسه یا سرفه ای که ممکن است از شروع فلج اطفال یا سل خبر دهد
[ترجمه ترگمان]برای ترسیدن از کوچک ترین عطسه یا سرفه که ممکن است نشانه شروع فلج اطفال یا بیماری باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The atheist suppressed his sneeze, for fear of being blessed by the priest.
[ترجمه گوگل]آتئیست از ترس برکت گرفتن توسط کشیش، عطسه خود را فرو نشاند
[ترجمه ترگمان]کافر، sneeze را سرکوب کرد، زیرا بیم آن داشت که کشیش او را تبرک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

عطسه (اسم)
sputter, sniffle, sneeze, hiccup, sneezing, sternutation

ستوسه (اسم)
sneeze

عطسه کردن (فعل)
cough, sneeze

انگلیسی به انگلیسی

• involuntary expulsion of air from the nose and mouth
involuntarily expel air from the nose and mouth
when you sneeze, you suddenly and involuntarily take in your breath and then blow it down your nose noisily. people sneeze a lot when they have a cold. verb here but can also be used a count noun. e.g. ...a highly contagious disease which is spreade by coughs and sneezes.

پیشنهاد کاربران

جناب بی ادب! ما اینجا برای زیاد کردن، به اشتراک گذاشتن دانشمان آمدیم نه وقت تلف کردن. تکرار یک کلمه در اینجا نششانه تاکید بر عمومی بودن استفاده از آن واژه و بکار رفتن بیشتر این معنی در ترجمه هاست. مخصوصا
...
[مشاهده متن کامل]
کسانی که تازه زبان آموزی را شروع کردند یا دارند متنی را ترجمه می کنند با این تکرارها و تاکیدهای یک یا چند معنی برای آن کلمه از سردرگمی اینکه بلاخره کدامش به این جمله ممکن است بخورد در میان. اینجا محفلی علمی است پس ظرفیت نداری وارد نشو.

sneeze: عطسه کردن
همتون اصکولین یکی فرستاد کافیه دیگه
عطسه کردن زیاد
Sneeze; عطسه، عطسه کردن
Cough; سرفه، سرفه کردن
در زبان فارسی میانه ( پهلوی ساسانی ) اسنیزک ( Snizak ) به چم برف بوده و همریشه با واژه ی Sneeze در انگلیسی به چم عطسه، Snow در انگلیسی به چم برف، Снежинка ( Sniezhnkā ) در روسی به چم دانه برف، و Снег ( Snieg ) در روسی به چم برف است.
اشنوسیدن.
اشنوساندن کسی.
عطسهیدن.
عطسهاندن کسی.
sneeze:
عطسه، عطسه کردن، ستوسه
( �~� )
if you sneeze, air suddenly comes from your nose, making a noise, for example
. when you have a cold or you are sick
فارسی : عطسه کردن ، عطسه
انگلیسی : Sneeze
جمله با کلمه ی Sneeze :
I have cold and i'm sneeze
معنی جمله : من سرما خورده ام و من عطسه می کنم
هَپچو کردن
عطسه کردن . عطسه
عطسه کردن
فقط من با تلفظش مشکل دارم سونیز هس چیه😕

فارسی : عطسه ، عطسه کردن
انگلیسی : sneeze
فرانسوی : Les �ternuements
مثال : I can't come to school , I'm sneezing because I get a cold
من نمیتونم به مدرسه بیام ، دارم عطسه میکنم چون سرما خوردم .
به نظر من این شخص سرما خورده است و عطسه یکی از علائم سرماخوردگی است
پس معنی کلمه sneeze عطسه کردن می شود.
عطسه کردن🤧
عطسه😷
گوگول

Sneeze➡️ عطسه کردن🤧
عطسه کردن دیگه: - )
عطسه کردن

Sneeze =
[😘عطسه، عطسه کردن😘]
عطسه، عطسه کردن.
. I am allergic to bees, for this reason, when I approach them, I sneeze
عطسه کردن.
عطسه کردن، عطسه
عطسه
عطسه کردن �€�€/عطسه

cowly sneeze
عطسه گاوی : )
عطسه کردن 😍😍😍
عطسه ، عطسه کردن
عطسه کردن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٣١)

بپرس