silhouette

/ˌsɪləˈwet//ˌsɪluːˈet/

معنی: شبح، نیمرخ، محیط مریی، نقاشی سیاه یکدست، بصورت نیمرخ سیاه نشان دادن
معانی دیگر: به صورت سیاه نما یا سیاه رخ نشان دادن، تصویر سایه نما، سیه نما، سیه نیم چهر، نیم چهرسیاه، سیاه رخ، رجوع شود به: contour، نیمر، نیمر  هر چیزی برنگ سیاه یا برنگ یکدست، بصورت نیمر  سیاه نشاندادن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: an outline or profile, filled in with a solid dark color, esp. of a person's head.
مشابه: outline

(2) تعریف: any dark figure seen against a light background, so that details are obscure.

- From the highway, we saw the silhouette of the city's magnificent skyline against the sunset.
[ترجمه گوگل] از بزرگراه، شبح افق باشکوه شهر را در مقابل غروب آفتاب دیدیم
[ترجمه ترگمان] ما از بزرگراه، تصویر سایه نمای زیبای شهر را در برابر غروب خورشید می دیدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: silhouettes, silhouetting, silhouetted
• : تعریف: to display or outline in silhouette.

جمله های نمونه

1. he simplified the profile by turning it into a silhouette
با تبدیل نیمرخ به سیه نما آن را ساده کرد.

2. The mountains stood out in silhouette.
[ترجمه گوگل]کوه ها به شکل شبح خودنمایی می کردند
[ترجمه ترگمان]کوه ها در تاریکی ظاهر شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The silhouette of the bare tree on the hill was clear against the winter sky.
[ترجمه گوگل]شبح درخت برهنه روی تپه در برابر آسمان زمستان واضح بود
[ترجمه ترگمان]سایه درخت عریان روی تپه در برابر آسمان زمستانی صاف بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He drew the city in silhouette.
[ترجمه گوگل]او شهر را به صورت سیلوئت ترسیم کرد
[ترجمه ترگمان]او شهر را در سای هاش گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I could see its black silhouette against the evening sky.
[ترجمه گوگل]من می توانستم شبح سیاه آن را در مقابل آسمان عصر ببینم
[ترجمه ترگمان]می توانستم نیم رخ سیاه او را در برابر آسمان شب ببینم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The painter lined the silhouette of a girl.
[ترجمه گوگل]نقاش شبح یک دختر را خط کشی کرد
[ترجمه ترگمان]نقاش تصویر سیلوئت از یک دختر را ترسیم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The old windmill stood out in silhouette.
[ترجمه گوگل]آسیاب بادی قدیمی در شبح خودنمایی می کرد
[ترجمه ترگمان]آسیاب بادی قدیمی در تاریکی دیده می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. As he rides away, the sunset gilds his silhouette.
[ترجمه گوگل]همانطور که او دور می شود، غروب خورشید چهره او را طلایی می کند
[ترجمه ترگمان]هنگامی که او سوار بر اسب می راند، غروب سایه او را تیره و تار می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The big-headed silhouette with its strangely twisted mandibles surprises motorists on a day out to the seaside.
[ترجمه گوگل]شبح سر بزرگ با فک پایین پیچ خورده عجیب رانندگان را در یک روز بیرون از دریا شگفت زده می کند
[ترجمه ترگمان]یک سیلوئت با سر بزرگ با فک های پیچ وتاب دارش، رانندگان را در یک روز بیرون از کنار دریا غافلگیر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Piper glared angrily at his bulky silhouette.
[ترجمه گوگل]پایپر با عصبانیت به شکل ظاهری حجیم او خیره شد
[ترجمه ترگمان]پایپر با عصبانیت به هیکل تنومند او خیره شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He had seen their silhouette against the night sky.
[ترجمه گوگل]او شبح آنها را در برابر آسمان شب دیده بود
[ترجمه ترگمان]سایه آن ها را در برابر آسمان شب دیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. She paused again to see its silhouette against the dimming sky.
[ترجمه گوگل]او دوباره مکث کرد تا شبح آن را در مقابل آسمان تاریک ببیند
[ترجمه ترگمان]دوباره مکث کرد تا نیم رخ او را در برابر آسمان تیره ببیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The sky was getting darker and the silhouette of the Chateau was casting a long shadow of gloom over the scene.
[ترجمه گوگل]آسمان داشت تاریک تر می شد و شبح شاتو سایه ای طولانی از تاریکی بر صحنه می انداخت
[ترجمه ترگمان]آسمان تیره و تار شده بود و silhouette قلعه دیف سایه بلندی بر صحنه می افکند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The 321/2 stamp depicted a woman in silhouette.
[ترجمه گوگل]تمبر 321/2 زنی را در حالت شبح به تصویر می کشید
[ترجمه ترگمان]تمبر ۳۲۱ \/ ۲ یک زن را در سیلوئت به تصویر می کشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

شبح (اسم)
apparition, target, phantom, ghost, silhouette, specter, sprite, spook, caddy, simulacrum, eidolon, spectrum, fantom, phantasm, phantasma, umbra, wraith

نیمرخ (اسم)
silhouette, profile, sideview

محیط مریی (اسم)
silhouette

نقاشی سیاه یکدست (اسم)
silhouette

به صورت نیم رخ سیاه نشان دادن (فعل)
silhouette

تخصصی

[سینما] تصویر سیاه - ضد نور - ضد نور (سیلوئت ) - نیمرخ
[نساجی] هر شکل تیره رنگ روی زمینه روشن ( در پارچه )

انگلیسی به انگلیسی

• dark image outlined against a lighter background
show in silhouette, display as a dark image against a light background
a silhouette is the outline of a dark shape against a bright light or pale background.

پیشنهاد کاربران

تصویری سایه مانند که از تابش شدید نور پشت شی به وجود می آید
silhouette
توی دنیای فشن به فرم لباس و نحوه ایستادن لباس روی بدن یا طوری که پارچه روی بدن میریزه یا خطوط رو تکرار میکنه یا شکل میگیره میگن silhouette اون لباس.
Silhouette
واژه مصوب : سایه نما
حوزه : رایانه و فناوری اطلاعات
تصویر ضد نور
سایه نما یا سایه رخ یا سیلوئت ( به فرانسوی: Silhouette ) که ضد نور هم گفته می شود، یک تکنیک در عکاسی و نقاشی است که در آن، منبع نور در پشت سوژه قرار دارد و در قوی ترین حالت به دلیل تندی نور، سایه ای از سوژه بر روی عکس ایجاد می شود. زیباترین حالت زمانی پیش می آید که خورشید در حال طلوع یا غروب است و پس زمینه به رنگ نارنجی یا زرد مشخص می شود.
...
[مشاهده متن کامل]

در عکاسی سایه نما به دلیل استفاده از شدت نور پس زمینه، سوژه ها در شکل محیطی خود و در تضاد یا کنتراست با نور دیده می شوند و همین امر باعث تأکید بر فرم و شکل کلی سوژه می شود. به هر میزان که نور از سوژه عبور کند باعث ایجاد درجات یا تونالیته از دمای رنگ تصویر شده و با جذب هر چه بیشتر نور توسط سوژه رنگ آن به سیاه متمایل خواهد شد.
در گرافیک نیز به تصاویر مسطح اجسام که از هیچ بافت و خطی تشکیل نشده است و شی را فقط بوسیله خطوط محیطی آن می توان تشخیص داد سایه نما یا نیمرخ می گویند.
عکاسی سایه نما یکی از روش های انتقال اندوه، احساس و حالت های عاطفی به بیننده است. ممکن است بیننده با دیدن این نوع عکس ها به درک درست و واضحی از سوژه نرسد، اما بخش تیره و سیاه تصویر باعث شکل گیری قدرت تخیل بیننده می شود.
مهم ترین نکته در عکاسی سایه نما قرار دادن سوژه در مقابل یک منبع نور عظیم و تنظیم میزان نوردهی دوربین بر اساس روشن ترین بخش تصویر ( پس زمینه ) است. میزان نوردهی دوربین باید بر اساس روشن ترین بخش پس زمینه و نه سوژه تنظیم شده باشد. با رعایت این اصل اولیه، سوژهٔ موردنظر به دلیل نبود نور کافی حتی اگر به طور کامل سیاه نشود بسیار تیره یا به اصطلاح آندر اکسپوزد ( under exposed ) –حداقل نوردهی - خواهد شد.
Appearance and art form with only outline visible
A silhouette ( English: /ˌsɪluˈɛt/ , French: [silwɛt] ) is the image of a person, animal, object or scene represented as a solid shape of a single colour, usually black, with its edges matching the outline of the subject. The interior of a silhouette is featureless, and the silhouette is usually presented on a light background, usually white, or none at all. The silhouette differs from an outline, which depicts the edge of an object in a linear form, while a silhouette appears as a solid shape. Silhouette images may be created in any visual artistic medium, but were first used to describe pieces of cut paper, which were then stuck to a backing in a contrasting colour, and often framed.

شبح
ارایش
در مد و فشن لباس
به فرم کلی لباس و استایل گفته میشه.
سیلوئت شکل کلی یک لباس است. در واقع سایه وار یک لباس، سیلوئت آن نامیده می شود
این لغت غالباً اشاره به جسمی فیزیکی با طرحی تاریک و یا سایه دارد.
I could see his silhouette moving through the library.
قسمتهایی از بدن که سیاه شدن مثل گودی زیر چشم که سیاه و کبود شده
الگو ( در خیاطی )
سایه نما
سایه
تصویری تاریک و سیاه در زمینه ای روشن ( برای مثال وقتی خورشید در ساحل در حال غروب کردنه و فردی بره جلوش ، در این صورت شما فقط یک جسمی میبینید که به صورت تاریک در زمینه روشن خورشید دیده میشه و جزئیات چهره یا بدن فرد مشخص نیست )

عکس کاملا سیاه یا تاریک در زمینه روشن
عکس نیمرخ
هاله
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٧)

بپرس