shantung

/ʃænˈtʌŋ//ʃænˈtʌŋ/

معنی: پارچه ابریشمی خشن چینی
معانی دیگر: (نوعی پارچه ی ابریشمی ساخت چین) شانتونگ

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a heavy, natural-colored silk fabric with a rough surface, or a similar-looking fabric made from cotton or rayon.

جمله های نمونه

1. A new species of Amaranthus from Shantung.
[ترجمه گوگل]گونه جدیدی از آمارانتوس از Shantung
[ترجمه ترگمان]یک گونه جدید از amaranthus از shantung
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Chinese Village: Taitou, Shantung Province is one important ethnographical work about rural society in North China.
[ترجمه گوگل]دهکده چینی: تایتو، استان شانتونگ یکی از آثار مهم قوم نگاری در مورد جامعه روستایی در شمال چین است
[ترجمه ترگمان]دهکده چینی: Taitou، استان shantung یکی از موضوعات مهم در مورد جامعه روستایی در شمال چین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Chinese Village: Taitou, Shantung Province is one important ethnographical work about rural society in North China. It is a landmark work as Golden Wing in the early anthropological study in China.
[ترجمه گوگل]دهکده چینی: تایتو، استان شانتونگ یکی از آثار مهم قوم نگاری در مورد جامعه روستایی در شمال چین است این یک اثر برجسته به عنوان بال طلایی در مطالعات اولیه انسان شناسی در چین است
[ترجمه ترگمان]دهکده چینی: Taitou، استان shantung یکی از موضوعات مهم در مورد جامعه روستایی در شمال چین است این یک کار برجسته به عنوان شاخه طلایی در مطالعات اولیه انسان شناختی در چین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The materials include: silk, shantung, satin, georgette and chiffon.
[ترجمه گوگل]این مواد عبارتند از: ابریشم، شانتونگ، ساتن، ژرژت و پارچه ابریشمی
[ترجمه ترگمان]این مواد شامل: ابریشم، ابریشم، اطلس، georgette و chiffon
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. MORE than mountains and plains, however, were needed to create the Shansi - Hopei - Shantung Honan Border Region.
[ترجمه گوگل]با این حال، برای ایجاد منطقه مرزی شانسی - هوپی - شانتونگ هونان به بیش از کوه ها و دشت ها نیاز بود
[ترجمه ترگمان]با این حال بیش از کوه ها و دشت ها نیاز به ایجاد منطقه مرزی شانسی Honan - Hopei - shantung داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Turn all your rear - area work over to the Shantung Sub - Bureau .
[ترجمه گوگل]تمام کارهای قسمت عقب خود را به دفتر فرعی شانتونگ بسپارید
[ترجمه ترگمان]همه کار پشت سر خود را به دفتر فرعی shantung تبدیل کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Accessible from Portland Street, Argyle Street, Shanghai Street and Shantung Street.
[ترجمه گوگل]از خیابان پورتلند، خیابان آرگیل، خیابان شانگهای و خیابان شانتونگ قابل دسترسی است
[ترجمه ترگمان] \"Accessible از\" پورتلند \"، خیابون\" تری استریت \"، خیابون\" استریت \"و\" خیابان Shantung
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. At dusk we arrived in Yehtao, military headquarters for the Shansi - Hopei - Shantung - Honan Border Region.
[ترجمه گوگل]هنگام غروب به Yehtao، مقر نظامی منطقه شانسی - Hopei - Shantung - Honan رسیدیم
[ترجمه ترگمان]در شامگاه به in، مرکز نظامی منطقه مرزی شانسی - Hopei - Honan رسیدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Zhou B. X., Shi M. Z., 197 A skull of Lagomeryx from Middle Miocene of Linchu, Shantung. Vertebrata PalAsiatica, 16 : 111-12 (In Chinese with English abstract.
[ترجمه گوگل]Zhou B X, Shi M Z, 197 جمجمه Lagomeryx از میوسن میانی Linchu، Shantung Vertebrata PalAsiatica، 16: 111-12 (به زبان چینی با چکیده انگلیسی
[ترجمه ترگمان]ژو بی X, Shi م ز یک جمجمه of از Miocene Middle، shantung Vertebrata PalAsiatica، ۱۶: ۱۱۱ - ۱۲ (در زبان چینی با انتزاعی انگلیسی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The honor attendants wore street - length dresses of lavender shantung.
[ترجمه گوگل]خادمین افتخاری لباس های خیابانی از شانتونگ اسطوخودوس پوشیدند
[ترجمه ترگمان]The که با لباس بنفش تزیین شده بودند، لباس بنفش رنگی به تن داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. All these were happened with conflicts and amalgamations between Guan - long bloc and Shantung literati.
[ترجمه گوگل]همه اینها با درگیری ها و ادغام بین گوان - بلوک طولانی و ادبای شانتونگ اتفاق افتاد
[ترجمه ترگمان]همه اینها با درگیری ها و amalgamations بین bloc Guan و shantung literati اتفاق افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The Youth League branch of Kaochialiukou Village, Chunan County, Shantung Province, has done something creative.
[ترجمه گوگل]شعبه لیگ جوانان روستای کائوچیالیکو، شهرستان چونان، استان شانتونگ، کاری خلاقانه انجام داده است
[ترجمه ترگمان]شعبه انجمن جوانان دهکده Kaochialiukou، شهرستان Chunan در استان shantung، کاری خلاقانه انجام داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Finally, the switching of the course of the Yellow River at this time would deal a heavy blow to Communist economy in Shantung Province and might create an environment of flood and misery.
[ترجمه گوگل]در نهایت، تغییر مسیر رودخانه زرد در این زمان ضربه سنگینی به اقتصاد کمونیستی در استان شانتونگ وارد می کند و ممکن است محیطی پر از سیل و فلاکت ایجاد کند
[ترجمه ترگمان]در نهایت، تغییر مسیر رود زرد در این زمان ضربه ای سنگین به اقتصاد کمونیست در استان shantung خواهد زد و ممکن است محیطی برای سیل و بدبختی ایجاد کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Around the important railway junction of Hsuchow he massed half a million men and began a drive through Shantung Province, the road to Peiping and Manchuria.
[ترجمه گوگل]او در اطراف تقاطع مهم راه آهن هسوچو نیم میلیون نفر را جمع کرد و از استان شانتونگ، جاده ای به پی پینگ و منچوری، رانندگی کرد
[ترجمه ترگمان]در اطراف محل تقاطع راه آهن مهم of، او نیم میلیون نفر را جمع کرده و شروع به رانندگی از طریق استان shantung، جاده to و منچوری کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پارچه ابریشمی خشن چینی (اسم)
shantung

تخصصی

[نساجی] پارچه ابریشمی قهوه ای - شانتونگ

انگلیسی به انگلیسی

• heavy silk fabric having a rough surface

پیشنهاد کاربران

بپرس