sandbox

/ˈsændˌbɑːks//ˈsændˌbɑːks/

جعبه یا گودال شن (برای بازی کودکان)، ریگ پاش، شن پاش، گردپاش چیزیکه روی مرکب ترگردپاشیده انرامیخشکانند

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a low frame or shallow pit full of sand for children to play in.

جمله های نمونه

1. I filled up the sandbox with some more sand.
[ترجمه ترنم کیان] من جعبه ماسه بازی را با ماسه پر کردم
|
[ترجمه امیرعلی] من سطل ماسه بازی را با ماسه پر کردم
|
[ترجمه کيانا] من سطل ماسه بازی ( سطلی که بچه ها وقتی به ساحل میرن تویش را با شن پر کردهو قلعه شنی می سازند کسانی که ندارند از قابلامه . . . ) را با کمی ماسه پر کردم
|
[ترجمه Army] من سطل ماسه بازی را با ماسه بیشتری پر کردم.
|
[ترجمه O] من ماسه بازی را با ماسه ای پر کردم
|
[ترجمه ممد] من سطل ماسه بازی را با مقدار بیشتری از شن پر کردم
|
[ترجمه ....] من قسمت شن بازی را با کمی شن پر کردم
|
[ترجمه Sarina] من جعبه ی شن را با ماسه های بیشتری پر کردم
|
[ترجمه فرزانه] من سطل شن بازی را با ماسه پر کردم
|
[ترجمه حسین داودی] من با مقداری شن جعبه شن بازی را پر کردم.
|
[ترجمه گوگل]جعبه شنی را با مقداری ماسه دیگر پر کردم
[ترجمه ترگمان]من بخش شن ها رو با یه مقدار ماسه بیشتر پر کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The cat used the infield like a sandbox.
[ترجمه .......] گربه مانند یک جعبه ماسه از سطح زمین استفاده کرد.
|
[ترجمه Sarina] گربه مانندیک جعبه ی پر از شن از زیردریایی استفاده کرد
|
[ترجمه گوگل]گربه از مزرعه مانند جعبه شنی استفاده می کرد
[ترجمه ترگمان] گربه مثل یه کیسه شن از the استفاده کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. In a glaring omission in the Reader X sandbox, they decided not to try to stop code from reading files and potentially stop a machine from sending them to some remote server.
[ترجمه گوگل]در یک غفلت فاحش در جعبه ایمنی Reader X، آنها تصمیم گرفتند که سعی نکنند خواندن فایل‌ها را متوقف کنند و به طور بالقوه مانع ارسال آن‌ها توسط یک ماشین به سرور راه دور شوند
[ترجمه ترگمان]در یک حذف خیره کننده در خواننده X sandbox تصمیم گرفتند که سعی نکنند از خواندن پرونده ها دست بردارند و به طور بالقوه یک ماشین را از ارسال آن ها به یک کارگزار دوردست متوقف کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. We play in the best sandbox.
[ترجمه Sana] ما در بهترین زمین ماسه ای بازی میکنیم
|
[ترجمه گوگل]ما در بهترین سندباکس بازی می کنیم
[ترجمه ترگمان] ما توی بهترین sandbox بازی می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The project child Workspaces are used like sandbox areas, to enable teams to work against the original architecture without affecting the released version.
[ترجمه گوگل]فضاهای کاری فرزند پروژه مانند مناطق sandbox استفاده می‌شوند تا تیم‌ها را قادر می‌سازد تا بر خلاف معماری اصلی بدون تأثیر بر نسخه منتشر شده کار کنند
[ترجمه ترگمان]The کودک پروژه مانند نواحی sandbox مورد استفاده قرار می گیرند تا تیم ها بتوانند بدون تاثیر بر نسخه آزاد، بر ضد معماری اصلی کار کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. By default, applications run inside a basic sandbox process with no permissions assigned, thus preventing such applications from accessing the system or resources.
[ترجمه گوگل]به‌طور پیش‌فرض، برنامه‌ها در داخل یک فرآیند سندباکس اولیه بدون هیچ مجوزی اجرا می‌شوند، بنابراین از دسترسی چنین برنامه‌هایی به سیستم یا منابع جلوگیری می‌شود
[ترجمه ترگمان]به طور پیش فرض، برنامه های کاربردی در یک فرآیند sandbox پایه با هیچ سطح دسترسی تخصیص داده می شوند در نتیجه از دسترسی به سیستم یا منابع جلوگیری می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The Sandbox extends continuous updates to your team, enabling products and tutorials to be continually updated, providing an up-to-date view of what is going on in your environment.
[ترجمه گوگل]Sandbox به‌روزرسانی‌های مداوم را برای تیم شما گسترش می‌دهد، محصولات و آموزش‌ها را قادر می‌سازد به طور مداوم به‌روزرسانی شوند، و یک نمای به‌روز از آنچه در محیط شما می‌گذرد ارائه می‌دهد
[ترجمه ترگمان]برنامه به روز رسانی های پیوسته به تیم شما را گسترش می دهد، و محصولات و برنامه های آموزشی را قادر می سازد تا به طور مستمر به روز شده و دیدگاه به روز از آنچه در محیط شما می گذرد را فراهم کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. After the attachment executes, the sandbox is figuratively raked smooth again, discarding any permanent file changes attempted by the attachment.
[ترجمه گوگل]پس از اجرای پیوست، جعبه ماسه‌بازی به‌طور مجازی دوباره صاف می‌شود، و هر گونه تغییر دائمی فایل که توسط پیوست انجام می‌شود، کنار گذاشته می‌شود
[ترجمه ترگمان]پس از اجرای این اتصال، sandbox به طور مجازی به طور مجازی به طور مجازی raked شده، و هر گونه تغییر فایل دائمی در رابطه با اتصال را کنار می گذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The Sandbox is time-boxed, but there is no limit to how much you can use it.
[ترجمه Sarina] جعبه ی شنی زمانی دارد تا خرا ب شود اما محدودیتی برای اینکه از ان استفاده کنید وجود ندارد
|
[ترجمه گوگل]Sandbox دارای جعبه زمانی است، اما محدودیتی برای استفاده از آن وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]The زمان است، اما هیچ محدودیتی برای این که چقدر می توانید از آن استفاده کنید وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. NFL sidelines trip. Astroturf became the kindergarten sandbox when New York Jets strength and conditioning coach Sal Alosi deliberately tripped Miami Dolphins cornerback Nolan Carroll.
[ترجمه گوگل]سفر حاشیه ای NFL وقتی سال آلوسی، مربی قدرت و تهویه نیویورک جتز، عمدا نولان کارول، مدافع گوشه ای دلفین میامی را زمین گیر کرد، آستروتورف تبدیل به جعبه شنی مهدکودک شد
[ترجمه ترگمان]در حاشیه لیگ ملی فوتبال Astroturf به مهد کودک تبدیل شد که در آن سال واتیون strength و مربی conditioning سال واتیون به عمد Dolphins Miami نولان cornerback سکندری می خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The models range from architectural and topographical contour constructions to precise, measured and scaled experiments with steel in a large sandbox.
[ترجمه گوگل]مدل‌ها از ساختارهای کانتور معماری و توپوگرافی تا آزمایش‌های دقیق، اندازه‌گیری شده و مقیاس‌بندی شده با فولاد در یک جعبه ماسه‌بازی بزرگ را شامل می‌شود
[ترجمه ترگمان]این مدل ها از ساختمان های contour معماری و topographical تا دقیق، اندازه گیری شده و مقیاس بندی شده با فولاد در یک sandbox بزرگ استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Developers might use one or more of their own sandbox portals or portal unit test environments.
[ترجمه گوگل]توسعه دهندگان ممکن است از یک یا چند پورتال سندباکس یا محیط های آزمایش واحد پورتال خود استفاده کنند
[ترجمه ترگمان]سازندگان ممکن است از یک یا تعداد بیشتری از پورتال های sandbox یا محیط تست واحد پورتال خود استفاده کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. These materials help you get started and provide a roadmap for trying out the products in the Sandbox.
[ترجمه گوگل]این مواد به شما کمک می کند تا شروع کنید و نقشه راه را برای آزمایش محصولات در Sandbox ارائه دهید
[ترجمه ترگمان]این مواد به شما کمک می کنند که شروع کنید و یک نقشه راه برای امتحان کردن محصولات در the فراهم کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. As stated earlier, the setup described in this article is meant only for a development sandbox.
[ترجمه گوگل]همانطور که قبلاً گفته شد، تنظیمات شرح داده شده در این مقاله فقط برای یک جعبه ایمنی توسعه است
[ترجمه ترگمان]همانطور که قبلا گفته شد، راه اندازی توصیف شده در این مقاله تنها برای یک فرآیند توسعه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[عمران و معماری] جعبه ماسه
[کامپیوتر] جعبه ی شن محیطی امن برای اجرا، مکانیزم حفاظتی که برنامه را از دستیابی یا تغییر حافظه یا فضای دیسک خارج از مجوزهای خاص آن حفاظت می کند . این ویژگی امنیتی از تخریب سیستمی که برنامه ها روی آن اجرا می شوند . جلو گیری می کند . مثلاً برنامه ای از java که از اینترنت گرفته شده . درون یک جبه شن اجرا می شود تا به دیسک سخت کامپیوتر مرورگر دسترسی نداشته باشد.
[زمین شناسی] جعبه ماسه - آزمایشات جعبه ماسه(sand box) باشرایط مرزی متفاوت می تواند شرایط تکتونیکی بوجود آورنده پدیده های متفاوت زمین شناسی و ساختاری مختلف را توضیح دهد. از انواع تجهیزاتی که هم در زمین شناسی ساختمانی و تکتونیک و هم در ژیوتکنیک کاربرد دارد .

انگلیسی به انگلیسی

• box containing loose sand for children to play in
a sandbox is the same as a sandpit; used in american english.
box filled with sand where children can play

پیشنهاد کاربران

Sandbox is a hole or box in the garden with sand in it
ریگ پاش، شن پاش، گردپاش چیزیکه روی مرکب ترگردپاشیده انرامیخشکانند
A hole or box in the garden with sand in it
یه جعبه یا گودال ک توش شنه و برای بازی بچه هاس
کانون زبان ایران
sandbox ( n ) ( s�ndbɑks ) =an area in the ground or a shallow container, filled with sand, for children to play in
sandbox
سبک بازی کامپیوتری سندباکس [آزادی عمل بدون محدودیت برای استفاده از ابزارهای درون بازی]
:Slang
خاورمیانه
Middle East" as an allusion to desert areas"
بیست نفر اومدن نوشتن جعبه شن!!!
دوست من وقتی میبینی یکی نوشته جعبه شن دوباره شما نیا بنویس جعبه شن!!!
یه لایک کن معنی مورد نظرتو و برو
اگه معنی متفاوتی داری بنویس
توی زمینه کامپیوتر Sandbox به محیطی اشاره میکنه که تاثیری روی سایر بخش های سیستم عامل نمیزاره.
در واقع Sandbox یک محیط ایزوله است که میتوان از آن برای تست کردن برنامه ها بدون اینکه روی سایر برنامه ها و سیستم تاثیر بگذارد استفاده میشود
...
[مشاهده متن کامل]

یا اینکه برای اجرا شدن بدون اینکه اثر مخربی روی سیستم عامل داشته باشه استفاده میشه.
توی زمینه کامپیوتر Sandbox میتونه به موضوعات مختلفی ربط داده بشه ولی این دو تا میتونه معنی اصلی باشه.

جعبه شن در باغچه یا حیاط برای بازی بچه ها
جعبه شن� برای بازی کودکان �
کلمه:sandbox
معنی:a box with sand for play children
مثال:Lara want's to build a sand castle
فارسی:بخش شنی برای بازی، زمین شنی

A box in the garden with a lotof sand
Nown
A hole or box in the garden with sand in it
یه جعبه یا گودال ک توش شنه و برای بازی بچه هاس
کانون زبان ایران
محیط آزمایش برای اجرا
استخر ماسه
در امنیت رایانه ای جعبهٔ شنی ( به انگلیسی: Sandbox ) یک سازوکار حفاظتی برای جدا نگاه داشتن بعضی نرم افزارهای در حال اجرا در آن واحد با دیگر نرم افزارهاست، و اغلب برای اجرای کدهای تست نشده یا برنامه یا
...
[مشاهده متن کامل]
تارنماهای غیرقابل اعتماد مورد استفاده قرار می گیرد، تا خطرات احتمالی سیستم عامل یا میزبان را تهدید نکند.

جعبه ماسه

محدود شدن به
( اسم ) جعبه یا گودال شن داخل پارکها که برای بازی بچه ها قرار میدهند.
is a bhole or box in the garden with sand in it . جعبه ای که در آن را پر از شن و یا ماسه می کنند تا کودکان در آن بازی کنند .
جعبه شن
جعبه بزرگی که در آن ماسه میریزند

جعبه ی پر از شن
جعبه ای پر از شن که معمولا در باغچه ها وجود دارد.
جعبه شن

شن پاش یا ریگ پاش
استخر شن
کامپیوتر:
یک ناحیه آزمایش بر روی یک سیستم کامپیوتری، که در آن می توانید نرم افزار را بدون تاثیر بر سخت افزار یا نرم افزار دیگر اجرا کنید.
جعبه شنی
جعبه ای سراسر از شن
A box with a lot of sand
جعبه ای پر از شن

جعبه ی شن
A hole or box in the garden with sand in it
محیط پوشیده شده از شن یا
جعبه شن
جعبه شن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٣٥)

بپرس