salubrious

/səˈluːbrɪəs//səˈluːbrɪəs/

معنی: سودمند، سازگار، گوارا، سالم، صحت بخش
معانی دیگر: تندرستی آور، فرخنده

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: salubriously (adv.), salubriousness (n.), salubrity (n.)
• : تعریف: favorable to good health; healthy; wholesome.
مترادف: healthful, salutary, wholesome
متضاد: insalubrious
مشابه: beneficial, healthy, nutritious, therapeutic, tonic

- Red wine appears to be salubrious if drunk in moderation.
[ترجمه گوگل] شراب قرمز اگر در حد اعتدال نوشیده شود مفید به نظر می رسد
[ترجمه ترگمان] به نظر می رسد شراب قرمز، اگر در حد اعتدال مست باشد، سالم و سالم به نظر می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. The surroundings were not very salubrious.
[ترجمه گوگل]محیط اطراف چندان سالم نبود
[ترجمه ترگمان]این محیط سالم و سالم به نظر نمی رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He doesn't live in a very salubrious part of town.
[ترجمه گوگل]او در یک بخش بسیار سالم شهر زندگی نمی کند
[ترجمه ترگمان]در بخش very از شهر زندگی نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. We followed a stream up Salubrious Passage before squeezing ourselves through a small twisting passage to bring us back above ground.
[ترجمه گوگل]قبل از اینکه خودمان را از طریق یک گذرگاه کوچک پرپیچ و خم بفشاریم تا ما را به بالای زمین برگردانیم، جریانی را به سمت بالای پاساژ سالوبریوس دنبال کردیم
[ترجمه ترگمان]ما به دنبال یک نهر کوهستانی بودیم که قبل از اینکه ما را از میان یک معبر باریک عبور کنیم تا ما را از زمین جدا کند، عبور کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The street was residential, not very salubrious, with the worn-down air of a shoe which has had too much use.
[ترجمه گوگل]خیابان مسکونی بود، نه چندان سالم، با هوای فرسوده کفشی که بیش از حد استفاده شده است
[ترجمه ترگمان]خیابان مسکونی بود، نه سالم و سالم، با هوای فرسوده از کفش که بیش از حد مصرف کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The existing plant, which was none too salubrious, had already attracted much comment.
[ترجمه گوگل]کارخانه موجود، که هیچکدام خیلی مفید نبود، قبلاً نظرات زیادی را به خود جلب کرده بود
[ترجمه ترگمان]کارخانه کنونی که بیش از حد قابل قیاس نبود، قبلا نظرات بسیاری را به خود جلب کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Other employers have resorted to less salubrious solutions.
[ترجمه گوگل]کارفرمایان دیگر به راه حل های کم سود متوسل شده اند
[ترجمه ترگمان]کارفرمایان دیگر به راه حل های کم تر salubrious متوسل شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Paper victories aside, the salubrious effect on humans was also recognized early on.
[ترجمه گوگل]جدای از پیروزی های کاغذی، تأثیر مفید آن بر انسان ها نیز در اوایل تشخیص داده شد
[ترجمه ترگمان]پیروزی های کاغذی کنار گذاشته شدند، اثر salubrious بر روی انسان ها نیز زود به رسمیت شناخته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. They live in a very salubrious area.
[ترجمه گوگل]آنها در یک منطقه بسیار سالم زندگی می کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها در منطقه بسیار salubrious زندگی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Kennington is a not particularly salubrious part of London.
[ترجمه گوگل]کنینگتون بخش نه چندان خوشایند لندن است
[ترجمه ترگمان]محله کنینگتن یک قسمت از لندن نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. We had to move to a house in a less salubrious area.
[ترجمه گوگل]مجبور شدیم به خانه‌ای در منطقه‌ای کم‌سالم نقل مکان کنیم
[ترجمه ترگمان]ما باید به یک خانه در منطقه ای کم تر از آن نقل مکان کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The latter now choose to use what they regard as the more salubrious transportation of the motor car or the aeroplane.
[ترجمه گوگل]این دومی ها اکنون از آنچه به عنوان حمل و نقل مفیدتر خودرو یا هواپیما استفاده می کنند، انتخاب می کنند
[ترجمه ترگمان]حالا دومی تصمیم می گیرد از چیزی که آن ها به عنوان وسیله حمل و نقل بیشتر اتومبیل و یا هواپیما استفاده می کنند، استفاده کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The center of the geocentric cosmos had not been salubrious.
[ترجمه گوگل]مرکز کیهان ژئوسنتریک سالم نبوده است
[ترجمه ترگمان]مرکز \"geocentric geocentric\" هنوز ساخته نشده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It was a stark and modern slab overlooking the city, sporting a salubrious entrance with a brass-topped stairwell.
[ترجمه گوگل]این یک تخته سنگی برجسته و مدرن بود که مشرف به شهر بود و دارای یک ورودی سالم با یک راه پله برنجی بود
[ترجمه ترگمان]یک قطعه سنگی سرد و مدرن بود که مشرف به شهر بود و یک ورودی سالم از بالای پلکان داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I believe helping others is one of the most positive, salubrious forms of social calisthenics.
[ترجمه گوگل]من بر این باورم که کمک به دیگران یکی از مثبت‌ترین و سودمندترین شکل‌های اخلاق اجتماعی است
[ترجمه ترگمان]معتقدم که کمک به دیگران یکی از the اشکال salubrious اجتماعی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سودمند (صفت)
good, available, useful, handy, subservient, conducive, advantageous, beneficial, lucrative, constructive, beneficent, commodious, salubrious, fructuous, instrumental, purposive, serviceable, salutary

سازگار (صفت)
fit, suitable, compatible, correspondent, becoming, matchable, wholesome, salubrious

گوارا (صفت)
soft, tasty, digestible, digestive, salubrious

سالم (صفت)
well, valid, whole, sound, healthy, wholesome, healthful, lucid, salubrious, hale, intact, safe and sound, in good condition, sane

صحت بخش (صفت)
salubrious

انگلیسی به انگلیسی

• healthful, promoting good health
a place that is salubrious is pleasant and healthy; a formal word.

پیشنهاد کاربران

۱. پاکیزه. تمیز. سالم. بهداشتی ۲. اعیانی. اشرافی. ابرومند
مثال:
We send down from the sky salubrious water.
ما از آسمان آبی پاکیزه و گوارا فرو فرستادیم.
آقای امیر جباری،
با سلام و احترام،
Salubrious marriage را از چه منبعی استخراج کرده و درج نموده اید، بنده که گشتم تو اینترنت و سایر دیکشنری ها این عبارت را پیدا نکردم.
Salubrious marriage = ازدواج سالم و موفق
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : salubrity
✅️ صفت ( adjective ) : salubrious
✅️ قید ( adverb ) : _
غذا یا محیط سالم و تمیز

مفید، فایده بخش، موثر، نافع، سودبخش، نتیجه بخش، ثمربخش، مثمر
صحت بخش ، سودمند گوارا
enjoyable لذت بخش انرژی بخش نیرو بخشی لذت بردنی
enjoyable days in the alongside sea
روزهای لذت بخش در کنار دریا
صحت بخش گوارا
گوارا ، صحت بخش

بپرس