sailing

/ˈseɪlɪŋ//ˈseɪlɪŋ/

معنی: سفر دریایی، کشتیرانی
معانی دیگر: حرکت (با) کشتی (به ویژه کشتی بادبانی)، قایقرانی، آغاز مسافرت یا گشت دریایی، وابسته به کشتی یا کشتیرانی یا شرایط کشتیرانی، علم دریانوردی، ناوبری، (ورزش) راندن قایق بادبانی، مسابقه ی قایق (بادبانی)رانی، بادبان دار، بادبانی، پارچه بادبانی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: the craft of operating and navigating a vessel; navigation.

(2) تعریف: the sport of operating or riding in a sailing vessel.

(3) تعریف: the departure or time of departure of a ship or boat from a port.

(4) تعریف: the act of one that sails.
صفت ( adjective )
(1) تعریف: propelled by the action of wind on sails.

(2) تعریف: of or pertaining to ships or shipping.
مشابه: marine

جمله های نمونه

1. sailing orders
پروانه یا اجازه ی حرکت (کشتی)

2. sailing ship
کشتی بادبانی،ناو بادبانی

3. a sailing vessel with an auxiliary motor
کشتی بادبانی با موتور احتیاطی (برای مواقعی که باد نیست)

4. the sailing was excellent last month
ماه گذشته (شرایط) کشتیرانی عالی بود.

5. go sailing
(برای تفریح) به قایق رانی پرداختن،به کشتیرانی رفتن

6. a ship sailing under swedish colors
یک کشتی که تحت لوای (یا پرچم) سوئد حرکت می کند

7. (all) plain sailing
بدون اشکال،راحت و آسوده

8. colorful balloons were sailing through the blue sky
بالون های رنگارنگ درآسمان آبی حرکت می کردند.

9. a navy ship was sailing by
یک کشتی نیروی دریایی داشت رد می شد.

10. we will have smooth sailing from here on
از این به بعد مسافرت دریایی ما آرام خواهد بود.

11. Sometimes she fantasized about buying a boat and sailing around the world.
[ترجمه محمدی] گاهی او در خیالات خود قایقی میخرد و با آن به دور دنیا سفر میکند.
|
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات او در مورد خرید یک قایق و قایقرانی در سراسر جهان خیال پردازی می کرد
[ترجمه ترگمان]گاهی در مورد خرید یک قایق و قایقرانی دور دنیا خیال بافی می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The Dutch fleet is sailing up the Thames.
[ترجمه محمدی] ناوگان هلندی بر روی رودخانه تایمز در حرکت است.
|
[ترجمه گوگل]ناوگان هلندی در حال حرکت به سمت تیمز است
[ترجمه ترگمان]ناوگان هلندی در حال حرکت بر روی رودخانه تیمز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The sailing boat fell foul of a motor speedboat in mid - river.
[ترجمه گوگل]قایق بادبانی در وسط رودخانه با یک قایق تندرو موتوری برخورد کرد
[ترجمه ترگمان]قایق بادبانی به سرعت از یک قایق موتوری در وسط رودخانه افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I looked at the motley bunch we were sailing with and began to feel uneasy about the trip.
[ترجمه گوگل]به دسته رنگارنگی که با آن دریانوردی می کردیم نگاه کردم و از سفر احساس ناراحتی کردم
[ترجمه ترگمان]به گروه motley که قایقرانی می کردیم نگاه کردم و از این سفر نگران شدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The centre is well equipped for sailing.
[ترجمه گوگل]این مرکز به خوبی برای قایقرانی مجهز است
[ترجمه ترگمان]این مرکز برای قایقرانی کاملا مجهز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. We saw many boats sailing on the sea.
[ترجمه محمدی] قایقهای زیادی را در دریا دیدیم که در حال حرکت بودند.
|
[ترجمه گوگل]قایق های زیادی را دیدیم که روی دریا حرکت می کردند
[ترجمه ترگمان]قایق های زیادی را در دریا دیدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سفر دریایی (اسم)
cruise, sailing

کشتیرانی (اسم)
shipping, sailing

تخصصی

[نساجی] پارچه بادبانی

انگلیسی به انگلیسی

• act of cruising, act of traveling on a sailboat; act of operating and navigating a sailboat
a sailing is a voyage made by a ship carrying passengers.
sailing is the activity or sport of sailing boats.
you can say that something, such as a course of action or an event, is plain sailing when it presents no problems or obstacles.

پیشنهاد کاربران

sailing ( n ) ( seɪlɪŋ ) =the sport or activity of traveling in a boat with sails, e. g. to go sailing. =one of the regular times that a ship leaves a port, e. g. There are six sailings a day.
sailing
دریانوردی
sailing ( ورزش )
واژه مصوب: بادبانی رانی
تعریف: ورزش یا سرگرمی قایق رانی با قایق بادبانی یا قایق تفریحی
A sport shot a bout
The movement of the ship by the wind
قایق رانی
سفر دریایی
سفردریایی با قایق بادبانی
مسیر

بپرس