rutting

جمله های نمونه

1. rutting stags
گوزن های فحل آمده

2. My job bores me?I feel I'm in a rut.
[ترجمه گوگل]کارم حوصله ام را سر می برد؟ احساس می کنم در بیراهه ای هستم
[ترجمه ترگمان]شغل من حوصله ات رو سر میبره؟ احساس می کنم در a
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The road was deeply rutted and pooled with rain.
[ترجمه گوگل]جاده به شدت شیاردار و پر از باران بود
[ترجمه ترگمان]جاده کثیف بود و زیر باران غرق شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The farm carts have worn ruts in the lane.
[ترجمه گوگل]گاری های مزرعه در مسیر فرسوده شده اند
[ترجمه ترگمان]گاری های مزرعه از میان جاده رد و بدل شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. My bike bumped over the ruts.
[ترجمه گوگل]دوچرخه من از روی شیارها برخورد کرد
[ترجمه ترگمان]دوچرخه من روی شیارها بالا و پایین می رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. During the rut, stags can be seen fighting for females.
[ترجمه گوگل]در طول شیار، گوزن ها را می توان دید که برای ماده ها می جنگند
[ترجمه ترگمان]در طول این دست انداز، گوزن های نر را می توان برای مبارزه با زنان دید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The lane was rutted with tyre tracks.
[ترجمه گوگل]مسیر پر از لاستیک بود
[ترجمه ترگمان]کوره راه پر از tyre بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I'd got into a rut, cooking the same things week after week.
[ترجمه گوگل]من به یک رکود دچار شده بودم و هفته به هفته همان چیزها را می پختم
[ترجمه ترگمان]من عادت داشتم یک هفته بعد از هفته درست کار کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He lurched the car in reverse along the ruts to the access road.
[ترجمه گوگل]او ماشین را به سمت عقب در امتداد شیارها به سمت جاده دسترسی پرتاب کرد
[ترجمه ترگمان]ماشین را عوض کرد و به جاده دسترسی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I was stuck in a rut and decided to look for a new job.
[ترجمه گوگل]من در بلاتکلیفی گیر کرده بودم و تصمیم گرفتم به دنبال یک کار جدید باشم
[ترجمه ترگمان]من گیر کرده بودم و تصمیم گرفتم دنبال یه شغل جدید بگردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. During the rutting season the big boars have the most terrible mating battles.
[ترجمه گوگل]در طول فصل شیاردار، گرازهای بزرگ وحشتناک ترین نبردهای جفت گیری را دارند
[ترجمه ترگمان]در طول فصل rutting، گراز بزرگ the نبرده ای جنسی را دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The lane was rutted with tyre track.
[ترجمه گوگل]مسیر با مسیر لاستیک شکسته شده بود
[ترجمه ترگمان]کوره راه پر از شیار بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The car took a lurch forward but grounded in a deep rut.
[ترجمه گوگل]ماشین کمی جلو رفت اما در شیار عمیقی زمین خورد
[ترجمه ترگمان]اتومبیل به جلو حرکت کرد اما در دست انداز گودی افتاده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I gave up my job because I felt I was stuck in a rut.
[ترجمه گوگل]من کارم را رها کردم چون احساس می کردم در بلاتکلیفی گیر کرده ام
[ترجمه ترگمان]من شغلم رو ول کردم چون حس می کردم توی یه rut گیر کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. If you don't go out and meet new people, it's easy to get into a rut.
[ترجمه گوگل]اگر بیرون نروید و با افراد جدیدی آشنا نشوید، به راحتی وارد بلاتکلیفی خواهید شد
[ترجمه ترگمان]اگر بیرون نری و با مردم جدید آشنا بشی، این کار خیلی اسونه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[عمران و معماری] شیار - گودی - شیار شیار شدن

انگلیسی به انگلیسی

• period or season of sexual excitation (in animals)

پیشنهاد کاربران

relating to the period of the year during which particular male animals are sexually active
صفت/ مربوط به دوره ای از سال که طی آن حیوانات نر بطور خاص از نظر جنسی فعال هستند.
the rutting season
منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/rutting
مزخرف، لعنتی
مثال :
rutting playground - > زمین بازی مزخرف
rutting test - > آزمایش لعنتی
لطفا معنی" شیارشدگی" را که کاربر ( خانم ) فائزه پیشنهاد کرده اند به عنوان معنی اصلی قرار دهید.
شیارشدگی

بپرس