rout out


1- آشکار کردن، پدیدار کردن 2- رنده کردن، حک کردن، کنده کاری کردن 3- (کسی را از جایی) بیرون آوردن، وادار به خروج کردن

جمله های نمونه

1. I'll try my best to rout out a good goalkeeper for our football team.
[ترجمه گوگل]تمام تلاشم را می کنم تا یک دروازه بان خوب را برای تیم فوتبالمان حذف کنم
[ترجمه ترگمان]تلاشم را می کنم تا یک دروازه بان خوب برای تیم our پیدا کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. She routed out some old clothes to give to the beggar.
[ترجمه گوگل]چند لباس کهنه را بیرون آورد تا به گدا بدهد
[ترجمه ترگمان]چند تن از لباس های کهنه را درآورد که به گداها بدهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I have no intention of routing out my name to the students.
[ترجمه گوگل]من قصد ندارم نام خود را برای دانش آموزان ارسال کنم
[ترجمه ترگمان]من قصد ندارم که اسمم رو به دانش اموزان منتقل کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He was routed out of bed by the doorbell at daybreak.
[ترجمه گوگل]هنگام سحر با زنگ در از رختخواب بیرون رانده شد
[ترجمه ترگمان]او سپیده دم در را از تخت بیرون کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. We were routed out of our beds at 4 am.
[ترجمه گوگل]ساعت 4 صبح ما را از تخت بیرون کردند
[ترجمه ترگمان]ما در ساعت ۴ از تخت ما رد شدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Rafferty appeared to have been routed out of bed; he was unshaven and squinted as if the light hurt his eyes.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد رافرتی از تخت بیرون رانده شده است تراشیده نشده بود و گویی نور چشمانش را آزار می دهد
[ترجمه ترگمان]ظاهرا از رختخواب بیرون جسته بود، ریشش را نتراشیده بود و چپ چپ چپ نظر دوخته بود، گویی نور چشمانش را می آزرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Rout out Annunziata, would you, Comfort, and get her to bring up a tray of breakfast.
[ترجمه گوگل]آنونزیاتا را از بین ببرید، کامفورت، و از او بخواهید یک سینی صبحانه بیاورد
[ترجمه ترگمان] - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Please rout out some old clothes to give t the man at the door.
[ترجمه گوگل]لطفا چند لباس کهنه را بیرون بیاورید تا به مرد دم در بدهید
[ترجمه ترگمان]لطفا چند تا لباس کهنه را جمع کن تا آن مرد را دم در بیاوری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I'm going to rout out enough young men to make the evening party a success.
[ترجمه گوگل]من به اندازه کافی مرد جوان را از بین خواهم برد تا مهمانی عصرانه را به موفقیت برسانم
[ترجمه ترگمان]من به اندازه کافی مردان جوان را فراری می دهم که مهمانی شبانه را به موفقیت برگزار کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. What did you rout out in the library?
[ترجمه گوگل]چه چیزی را در کتابخانه شکست دادید؟
[ترجمه ترگمان]شما در کتابخانه فرار کردید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Sometimes the boys would rout out little ground squirrels and chase them into the bush.
[ترجمه گوگل]گاهی پسرها سنجاب‌های کوچک زمینی را بیرون می‌کشیدند و آنها را به داخل بوته تعقیب می‌کردند
[ترجمه ترگمان]بعضی وقت ها بچه ها هم سنجاب ها را جمع و جور می کنند و آن ها را در بوته تعقیب می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The technology will also be used to rout out pirates who are trying to secretly record films and then sell them on the black market.
[ترجمه گوگل]این فناوری همچنین برای از بین بردن دزدان دریایی که سعی در ضبط مخفیانه فیلم ها و سپس فروش آنها در بازار سیاه دارند، استفاده خواهد شد
[ترجمه ترگمان]این تکنولوژی همچنین برای شکست دزدان دریایی مورد استفاده قرار می گیرد که سعی دارند به طور محرمانه فیلم ها را ضبط کنند و سپس آن ها را در بازار سیاه به فروش برسانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Though the bull dug into the walls with his horns, he tired before he could rout out the mouse, and crouching down, went to sleep outside the hole.
[ترجمه گوگل]گرچه گاو نر با شاخ هایش دیوارها را کنده بود، قبل از اینکه بتواند موش را بیرون بیاورد خسته شد و خمیده بیرون از سوراخ بخوابد
[ترجمه ترگمان]هر چند گاو با شاخ و شاخ خود در میان دیوارها فرو رفت و قبل از اینکه موش را فراری دهد، از سوراخ بیرون خزید و به خواب رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

با تحقیق و جستجو: معلوم کردن، پیدا کردن، دریافتن، پی بردن، مشخص کردن.
بیرون رفتن، برون رفت

بپرس