rounding

/ˈraʊndɪŋ//ˈraʊndɪŋ/

معنی: گرد کردن
معانی دیگر: گرد کردن

جمله های نمونه

1. we are rounding all figures
ما همه ی اقلام را رند می کنیم.

2. we made two tacks in rounding the island
برای دور زدن جزیره دو بار تغییر مسیر دادیم.

3. I came up with them as they were rounding the corner.
[ترجمه گوگل]در حالی که آنها در حال دور زدن گوشه بودند با آنها آمدم
[ترجمه ترگمان]همان طور که در گوشه اتاق جمع شده بودند، به آن ها نزدیک شدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. They're going house to house, rounding up the residents.
[ترجمه گوگل]آنها خانه به خانه می روند و ساکنان را جمع می کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها به خانه می رفتند و ساکنین را جمع می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The sun is rounding out the corn.
[ترجمه گوگل]خورشید در حال گرد کردن ذرت است
[ترجمه ترگمان]خورشید داره ذرت رو دور میکنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The plan we have outlined is now rounding into final shape.
[ترجمه گوگل]طرحی که ما ترسیم کردیم اکنون به شکل نهایی در آمده است
[ترجمه ترگمان]طرحی که ما مشخص کرده ایم در حال گرد کردن به شکل نهایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. They controlled the speed by rounding in the small sail.
[ترجمه گوگل]آنها با چرخش در بادبان کوچک سرعت را کنترل کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها با گرد کردن بادبان کوچک سرعت را کنترل کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Again, the grant consolidated existing ducal interests, rounding out Gloucester's influence in the honour of Pickering further east.
[ترجمه گوگل]مجدداً، این کمک مالی، منافع دوک های موجود را تثبیت کرد و نفوذ گلاستر را به افتخار Pickering در شرق دورتر گرداند
[ترجمه ترگمان]با این وجود، این کمک منافع ducal فعلی را تحکیم کرد و نفوذ Gloucester را در شرف of از شرق نشان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Rounding the third aisle, catching up on months of gossip, we practically hit her with our shopping cart.
[ترجمه گوگل]با دور زدن راهروی سوم، با ماه‌ها شایعات، ما عملاً او را با سبد خریدمان زدیم
[ترجمه ترگمان]در کنار راهروی سوم، در حالی که چند ماه غیبت داشتیم، عملا با گاری our به او ضربه زدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Rounding of broken ends was produced within 60 hours and became pronounced after 192 hours.
[ترجمه گوگل]گرد کردن انتهای شکسته در عرض 60 ساعت ایجاد شد و پس از 192 ساعت تلفظ شد
[ترجمه ترگمان]پس از ۱۹۲ ساعت به پایان رسید و پس از ۱۹۲ ساعت اعلام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. This has the effect of rounding the contours and losing some of the austerity of the unadorned triads.
[ترجمه گوگل]این باعث گرد شدن خطوط و از دست دادن مقداری از ریاضت سه گانه های بی تزئین می شود
[ترجمه ترگمان]این امر منجر به گرد کردن خطوط و از دست دادن برخی از ریاضت of unadorned شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The Reverend Canon Something-or-the-other was rounding it off.
[ترجمه گوگل]Reverend Canon Something-or-the-Other آن را گرد می کرد
[ترجمه ترگمان]کشیش \"Canon\" یه چیزی رو دور انداخته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Maybe Jack was rounding them up and moving them to another field.
[ترجمه گوگل]شاید جک آنها را جمع می کرد و به میدان دیگری می برد
[ترجمه ترگمان]شاید جک آن ها را جمع کرده بود و آن ها را به یک مزرعه دیگر می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. But as they descended, rounding the curve beneath the beautiful arched window, the hall below them revealed itself.
[ترجمه گوگل]اما همانطور که پایین آمدند، منحنی زیر پنجره زیبای قوسی را گرد کردند، سالن زیر آنها خود را نشان داد
[ترجمه ترگمان]اما همین که از پله ها پایین رفتند، rounding در زیر پنجره طاق قوسی شکل بالا رفتند، تالار پایین آن ها خود را آشکار کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. She was rounding up a party to come and inspect the property. and everybody wanted my attention.
[ترجمه گوگل]او در حال جمع کردن یک مهمانی بود که بیاید و ملک را بررسی کند و همه توجه من را می خواستند
[ترجمه ترگمان]اون داشت یه پارتی جمع می کرد که بیاد و اموال رو بررسی کنه و همه توجه منو میخواستن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

گرد کردن (اسم)
rounding

تخصصی

[کامپیوتر] گرد کردن - گرد کردن جایگزینی یک عدد با نزدیکترین عددی که تعداد ارقام معنی دار آن کمتر است . مثلاً 2/76 وقتی با یک رقم اعشاری گرد شود . عدد 2/8 می شود . قانون به این صورت است که اگر آخرین رقم اعشاری بیشتر از 5 باشد . عدد به سمت بالا گرد یم شود . در نتیجه عدد 2/74 به 2/7 و عدد 2/76 به 2/8 تبدیل می شود . روش دیگر کرد کردن ( که در کامپیوتر ساده است ) . افزودن 0/5 ( یا 0/05 یا 0/005 و ...) به عدد و سپس گرد کردن آن است . 2/74 +0/05 = 2/79 2/7 -- 2/76 +0/05 = 2/81 2/8 در زبان بیسیک، به وسیله ی فرمان دهد) ×+05 ) می توان متغیر × را به نزدیکترین عدد صحیح گرد کرد . و با فرمان int(100*~05 /100 نیز عدد × را به دو مکان اعشاری گرد کنید .
[زمین شناسی] گردشدگی - از بین رفتن زاویهها (گوشههای) تیز یک دانه، هر چه دانهها گردتر باشد مقدار گردشدگی آن به یک نزدیکتر خواهد بود.
[نساجی] گرد کردن - کامل کردن - دایروی کردن
[ریاضیات] گرد کردن، عمل گرد کردن، سرراست کردن

انگلیسی به انگلیسی

• act of replacing one number with another simpler number of approximately the same value (mathematics)

پیشنهاد کاربران

بپرس