roughage

/ˈrʌfɪdʒ//ˈrʌfɪdʒ/

معنی: مواد خوراکی زبر
معانی دیگر: (مواد خوراکی زبر مانند سبوس که دارای سلولز بوده و برای لینت مزاج و غیره خوب اند) زبرینه، زبره، مواد خوراکی زبر مثل سبوس یا دانه انار

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: food that contains a high proportion of cellulose, which stimulates intestinal functioning.
مشابه: bulk

جمله های نمونه

1. If you're constipated you should eat more roughage.
[ترجمه گوگل]اگر یبوست دارید، باید مقدار بیشتری از علوفه بخورید
[ترجمه ترگمان]اگه یبوست داری باید بیشتر بخوری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The food conversion rate on roughage or forage is good.
[ترجمه گوگل]نرخ تبدیل غذا در علوفه یا علوفه خوب است
[ترجمه ترگمان]نرخ تبدیل غذا در roughage یا علوفه خوب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Some live foods, particularly crustacea, also provide roughage to aid digestion and contribute less detrital matter than non-live foods.
[ترجمه گوگل]برخی از غذاهای زنده، به ویژه سخت پوستان، همچنین برای کمک به هضم غذا و مواد زیان آور کمتری نسبت به غذاهای غیرزنده فراهم می کنند
[ترجمه ترگمان]برخی غذاهای زنده، به ویژه crustacea، به هضم غذا کمک می کنند و کم تر از غذاهای غیر زنده کمک می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. For those individuals committed to a daily roughage allotment, the Manchester cobb salad is a more-than-satisfactory dish.
[ترجمه گوگل]برای افرادی که متعهد به مصرف روزانه علوفه هستند، سالاد کاب منچستر یک غذای بسیار رضایت بخش است
[ترجمه ترگمان]برای افرادی که به سهمیه روزانه roughage متعهد هستند، سالاد cobb منچستر یک غذای کاملا رضایت بخش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Increasing the amount of roughage and fibre in the child's diet will also help to soften the stools.
[ترجمه گوگل]افزایش مقدار علوفه و فیبر در رژیم غذایی کودک نیز به نرم شدن مدفوع کمک می کند
[ترجمه ترگمان]افزایش مقدار فیبر و الیاف در رژیم غذایی کودک نیز به نرم کردن the کمک خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. There is some roughage on the bone that causes swelling and pain.
[ترجمه گوگل]مقداری مواد زبر روی استخوان وجود دارد که باعث تورم و درد می شود
[ترجمه ترگمان]There روی استخوان وجود دارد که باعث ورم و درد می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. We need it for essential vitamins and roughage.
[ترجمه گوگل]ما به آن برای ویتامین های ضروری و علوفه نیاز داریم
[ترجمه ترگمان]ما برای ویتامین های ضروری و roughage به آن نیاز داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Eat more roughage to keep healthy.
[ترجمه گوگل]برای حفظ سلامتی بیشتر علوفه بخورید
[ترجمه ترگمان]غذای بیشتری بخورید تا سلامتی خود را حفظ کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This product can increase the rate of roughage, lower investment cost.
[ترجمه گوگل]این محصول می تواند نرخ علوفه را افزایش دهد و هزینه سرمایه گذاری را کاهش دهد
[ترجمه ترگمان]این محصول می تواند نرخ سود دهی، هزینه سرمایه گذاری کم تر را افزایش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Among all kinds of food, vegetables and roughage are chewing needed and most time-consuming when you have dinner.
[ترجمه گوگل]در میان انواع غذاها، سبزیجات و علوفه جویدنی مورد نیاز و وقت گیر در هنگام صرف شام هستند
[ترجمه ترگمان]در میان انواع غذاها، سبزیجات و roughage در هنگام صرف شام در حال جویدن نیاز و اغلب اوقات گیر هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The main course of roughage will surely causes you longer time than the rice and flour.
[ترجمه گوگل]غذای اصلی علوفه مطمئناً زمان بیشتری نسبت به برنج و آرد برای شما خواهد داشت
[ترجمه ترگمان]مسیر اصلی roughage قطعا باعث می شود که شما طولانی تر از برنج و آرد بکنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Generally, office workers don't have vegetables and roughage in the morning, not much in the noon, so they make it up at night.
[ترجمه گوگل]عموماً کارمندان ادارات صبح و ظهر سبزی و علوفه ندارند، بنابراین شب جبران می کنند
[ترجمه ترگمان]به طور کلی، کارگران اداره در صبح سبزیجات و roughage ندارند، نه بیشتر در ظهر، بنابراین آن ها را در شب بیدار می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Insoluble fiber, commonly called "roughage", promotes a healthy digestive tract.
[ترجمه گوگل]فیبر نامحلول، که معمولاً به آن "خشن" می گویند، دستگاه گوارشی سالم را تقویت می کند
[ترجمه ترگمان]فیبر Insoluble که معمولا \"roughage\" نامیده می شود، یک دستگاه گوارش سالم را ترویج می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. As the advertisement says, food products with roughage are not only full of nutrition, but also contain fiber which helps you digest food and makes you feel full.
[ترجمه گوگل]همانطور که در تبلیغات می‌گوید، محصولات غذایی حاوی علوفه نه تنها سرشار از مواد مغذی هستند، بلکه حاوی فیبر هستند که به هضم غذا کمک می‌کند و باعث احساس سیری می‌شود
[ترجمه ترگمان]همانطور که این تبلیغ می گوید، محصولات غذایی با roughage نه تنها پر از مواد غذایی هستند بلکه حاوی فیبر هستند که به شما کمک می کند غذا را هضم کرده و احساس کامل بودن بکنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. It can also produce a good carcass when the diet is mainly roughage.
[ترجمه گوگل]همچنین می‌تواند لاشه خوبی تولید کند که جیره عمدتاً علف باشد
[ترجمه ترگمان]همچنین زمانی که رژیم غذایی عمدتا roughage باشد، می تواند یک لاشه خوب تولید کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مواد خوراکی زبر (اسم)
roughage

تخصصی

[علوم دامی] خوراک فیبری ؛ خوراکی حداقل 18 درصد فیبر داشته باشند .

انگلیسی به انگلیسی

• coarse material; food that is rich in fiber and cellulose (such as grains and vegetables)
roughage refers to substances in food such as bran or fibre that make digestion easier and help your bowels to work properly.

پیشنهاد کاربران

فیبر موجود در میوه جات، سبزیجات و غلات
roughage ( کشاورزی - زراعت و اصلاح نباتات )
واژه مصوب: خوراک پرالیاف
تعریف: خوراکی که ازنظر مقدار الیاف خام غنی است
دامپزشکی و علوم دامی
علوفه و مواد خشبی ( دارای قابلیت هضم پایین و قلیایی کننده )

بپرس