ropes

جمله های نمونه

1. know the ropes
(عامیانه) راه و چاه را بلد بودن،به رموز کار آشنا بودن

2. on the ropes
1- (مشت زنی) ضربه خورده و پرت شده بر نرده ی طنابی 2- (خودمانی) در شرف تباهی،بیچاره

3. he knotted the ropes together
او طناب ها را به هم گره زد.

4. he made the ropes fast with a firm knot
طناب ها را با یک گره محکم سفت کرد.

5. he tossed the ropes together and they got kinked
او طناب ها را روی هم ریخت و آنها درهم گیر کردند.

6. to unbind the ropes around a prisoner's arms and legs
طناب های دور دست و پای زندانی را باز کردن

7. cook the candy until it ropes
آب نبات را بپز تا رشته رشته و چسبناک بشود.

8. the window was cobwebbed with ropes
پنجره را با شبکه ای از طناب پوشانده بودند.

9. to splice the ends of two ropes
انتهای دو طناب را در هم بافتن

10. the stairway being too narrow they slung the piano up with ropes
چون پلکان باریک بود پیانو را با طناب بالا کشیدند.

پیشنهاد کاربران

افسار کاری را در دست گرفتن
⁦✔️⁩ ( عامیانه ) راه و چاه، رموز کار
Germany
Learning the ⭕ropes⭕: why Germany is building risk into its playgrounds
راه و چاه را بلد شدن، یاد گرفتن رموز کار. . .
. . .
Lofty climbing towers are part of trend away from total safety and towards teaching children to navigate difficult situations
...
[مشاهده متن کامل]

TheGuardian. com@

راه و چاه کار
چم و خم کار
قلق کار
دانش و مهارت کار
طناب های دور رینگ مسابقه
newbie example in a phrase :
Don't be so hard on the newbie. He is just learning the ropes
به اون تازه کاره سخت نگیر. تازه داره راه و چاه کار رو یاد میگیره
راه و چاه کار ، قلقِ کاری.
متفاوت با rope که به معنای طنابه
طناب
قلق
پیچ و خم کاری 👍
( اصطلاح ) دانش انجام کاری، پیچ و خم کاری

بپرس