road hog

/roʊdˈhɑːɡ//rəʊdhɒɡ/

راننده ی از خود راضی (که خیال می کند راه متعلق به اوست)، راننده ی خوک مانند، خوک جاده، راننده متجاوز بحقوق سایر رانندگان درجاده

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: one who drives so as to obstruct other traffic moving in the same direction, as by occupying parts of both lanes simultaneously.

جمله های نمونه

1. Neil - the indefatigable road hog, tireless adventurer, tired.
[ترجمه گوگل]نیل - گراز جاده ای خستگی ناپذیر، ماجراجوی خستگی ناپذیر، خسته
[ترجمه ترگمان]ان یل خستگی ناپذیر و خستگی ناپذیر و خسته و خسته، خسته و خسته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A road hog nearly ran me off the road.
[ترجمه گوگل]یک گراز جاده نزدیک بود مرا از جاده فرار کند
[ترجمه ترگمان]یه چیزی نزدیک بود منو از جاده خارج کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I can not believe what a road hog that truck driver be.
[ترجمه گوگل]من نمی توانم باور کنم که راننده کامیون چه گراز جاده ای است
[ترجمه ترگمان]باورم نمی شه که راننده کامیون چی می شه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. That taxi driver is such a road hog.
[ترجمه گوگل]اون راننده تاکسی همچین گراز جاده ایه
[ترجمه ترگمان]این راننده تاکسی، یک خوک جاده ای است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I had to swerve when that road hog overtook me and cut in front.
[ترجمه گوگل]مجبور شدم منحرف شوم که آن گراز جاده از من سبقت گرفت و از جلو برید
[ترجمه ترگمان]وقتی این جاده به من رسید باید swerve و جلو می رفتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A road hog forced Smith's car into the ditch.
[ترجمه گوگل]یک گراز جاده ای ماشین اسمیت را به زور وارد گودال کرد
[ترجمه ترگمان]یک خوک، اتومبیل اسمیت را به داخل گودال هل داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. That truck driver up ahead sure is a road hog.
[ترجمه گوگل]آن راننده کامیون جلوتر مطمئناً یک گراز جاده است
[ترجمه ترگمان]راننده کامیون جلوتر از همه به راه افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A long line of cars was unable to pass that road hog.
[ترجمه گوگل]صف طولانی ماشین ها قادر به عبور از آن گراز جاده نبودند
[ترجمه ترگمان]صف طویلی از اتومبیل ها قادر به عبور از آن جاده نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The man in front of us is really a road hog.
[ترجمه گوگل]مرد مقابل ما واقعا یک گراز جاده است
[ترجمه ترگمان]اون مرد جلوی ما واقعا یه hog
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. That Guy was driving down the center of the road hog; he hogged the whole road.
[ترجمه گوگل]آن مرد در حال رانندگی در مرکز گراز جاده بود او تمام جاده را گراز زد
[ترجمه ترگمان]این یارو داشت وسط جاده حرکت می کرد و به کل جاده رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. You'll never be able to pass that driver. He's such a road hog.
[ترجمه گوگل]شما هرگز نمی توانید از آن راننده عبور کنید او چنین گراز جاده ای است
[ترجمه ترگمان]تو هرگز موفق نخواهی شد که این راننده را رد کنی مثل یه خوک راه افتاده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• a roadhog is someone who drives in an inconsiderate fashion, often in a way that causes danger to other drivers; an informal word.

پیشنهاد کاربران

( عامیانه )
خوک جاده = کسی که با بی احتیاطی رانندگی میکنه.
راننده ای که بیشتر جاده رو اشغال میکنه و عبور سایر رانندگان رو مشکل و غیرممکن میکنه.
مثلا ممکنه کارهای خطرناک کنه، خراب رانندگی کنه ، اعتقادی به خط ترافیک نداره و . . . . .
...
[مشاهده متن کامل]

مثال:
That road hog nearly knocked the children over. He was driving too fast

لایی کش ( در جاده )

بپرس