ripping

/ˈrɪpɪŋ//ˈrɪpɪŋ/

معنی: عالی، شکافنده
معانی دیگر: (اسباب) پاره کننده، کننده، - کش، - بر، (انگلیس - قدیمی - خودمانی) عالی، هنگامه، معرکه

جمله های نمونه

1. ripping bar
میخ کش،میخ کن،میله ی از جا کن،(میل) فاق گر

2. a new jeep came ripping up the shore
یک جیپ نو به سرعت تمام در ساحل ظاهر شد.

3. They ended up ripping down perimeter fencing and tussling with the security staff.
[ترجمه گوگل]آنها در نهایت نرده های محیطی را پاره کردند و با کارکنان امنیتی درگیر شدند
[ترجمه ترگمان]اونا به محوطه شمشیر زدن و چوب زدن با کارکنان امنیتی تموم شدن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The Consumer Federation claims banks are ripping you off by not passing along savings on interest rates.
[ترجمه گوگل]فدراسیون مصرف کنندگان ادعا می کند که بانک ها با عدم پس انداز در نرخ های بهره، شما را از بین می برند
[ترجمه ترگمان]اتحادیه مصرف کنندگان ادعا می کند که بانک ها با کاهش هزینه ها بر نرخ بهره، شما را تکه تکه می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. They're just ripping the fans off; it's daylight robbery.
[ترجمه گوگل]آنها فقط طرفداران را از بین می برند این دزدی در روز است
[ترجمه ترگمان]آن ها فقط the را پاره می کنند؛ این سرقت روز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. That store is known for ripping off the customers.
[ترجمه گوگل]آن فروشگاه به خاطر از بین بردن مشتریان معروف است
[ترجمه ترگمان]این فروشگاه برای پاره کردن مشتریان معروف است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The airlines have been accused of ripping off customers.
[ترجمه گوگل]این خطوط هوایی متهم به ربودن مشتریان شده اند
[ترجمه ترگمان]این خطوط هوایی به پاره کردن مشتریان متهم شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Twenty shots rang out, 11 ripping through Tatum.
[ترجمه گوگل]بیست گلوله به صدا درآمد که 11 گلوله از تیتوم شکافت
[ترجمه ترگمان]بیست تا گلوله به صدا در آمد، یازده نفر از through عبور کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The pulling down of the right sheath, the ripping sound always convinced her it hurt.
[ترجمه گوگل]پایین کشیدن غلاف سمت راست، صدای پاره کردن همیشه او را متقاعد می کرد که درد دارد
[ترجمه ترگمان]کندن پوست درست، صدای پاره شدن صدای پاره شدن همیشه او را متقاعد می کرد که درد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I riffle through my Esquire, practically ripping the pages out at the seam.
[ترجمه گوگل]من از طریق Esquire خود رگبار می زنم، و عملاً صفحات را از درز جدا می کنم
[ترجمه ترگمان]من از طریق Esquire بر riffle، عملا صفحات را از داخل درز به بیرون باز کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Victorine was in the kitchen, ripping the silvery-blue skin off mackerel.
[ترجمه گوگل]ویکتورین در آشپزخانه بود و پوست آبی مایل به نقره‌ای ماهی خال مخالی را کنده بود
[ترجمه ترگمان]ویکتور ین در آشپزخانه بود و آن ماهی خالدار آبی را که در آن mackerel بود پاره می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Carter rammed into him, ripping at a silent, screaming centre.
[ترجمه گوگل]کارتر به سمت او هجوم آورد و در یک مرکز ساکت و فریاد زد
[ترجمه ترگمان]کارتر در حالی که در حال جیغ زدن بود به او نگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I could see myself ripping up injunctions.
[ترجمه گوگل]می توانستم خودم را در حال پاره کردن دستورات ببینم
[ترجمه ترگمان]می توانستم خودم را ببینم که باید دستورها را اجر کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It is something like ripping off a plaster.
[ترجمه گوگل]چیزی شبیه کندن گچ است
[ترجمه ترگمان] یه چیزی مثل پاره کردن یه گچ - ه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Johnnie said, ripping a sheet from the pad she took from her blouse pocket.
[ترجمه گوگل]جانی گفت و ملحفه‌ای را که از جیب بلوزش بیرون آورده بود، درآورد
[ترجمه ترگمان]جانی برگ کاغذ را از جیب پیراهنش بیرون آورد و گفت:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

عالی (صفت)
superior, super, great, fine, top, high-toned, high, grand, brave, gallant, beautiful, splendid, exquisite, excellent, superb, capital, immense, spiffy, imperial, magnificent, nobby, supreme, outstanding, superlative, swank, elevated, lofty, famous, copacetic, top-hole, remarkable, topping, high-grade, sublime, exalted, first-rate, unrivaled, palmary, ripping, wally, whizbang, whizzbang

شکافنده (صفت)
ripping

تخصصی

[عمران و معماری] خرد کردن
[معدن] تراشه کردن (حفر چاه و تونل) - شیارزنی (ترابری)

انگلیسی به انگلیسی

• excellent, great, fine (slang)

پیشنهاد کاربران

( کلمۀ قدیمی )
عالی؛
فوق العاده؛
معرکه
تکه تکه کردن :
Ripping you to pieces

بپرس