rip into


(عامیانه) به شدت مورد حمله قرار دادن، حسابی چوبکاری کردن

بررسی کلمه

عبارت ( phrase )
• : تعریف: (informal) to attack vigorously.
مترادف: assail, assault, attack, descend upon
مشابه: bash, beset, jump, lacerate, pitch into, ravage, savage, slash, trash

- The debating team ripped into the arguments of the opposing side.
[ترجمه گوگل] تیم مناظره به استدلال طرف مقابل پرداخت
[ترجمه ترگمان] تیم مناظره و مناظره با بحث و بحث در جهت مخالف میدان جنگ جر و بحث می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. This famous politician often ripped into his opponents in the newspaper.
[ترجمه گوگل]این سیاستمدار معروف اغلب در روزنامه به مخالفان خود دست می زد
[ترجمه ترگمان]این سیاست مدار معروف اغلب در روزنامه مخالفان خود را گرفتار کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The lion ripped into the body of the animal that it had captured.
[ترجمه گوگل]شیر در بدن حیوانی که اسیر کرده بود شکافت
[ترجمه ترگمان]شیر بدن حیوانی را که اسیر کرده بود، شکافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A volley of bullets ripped into the facing wall.
[ترجمه گوگل]یک رگبار گلوله به دیوار روبه رو شد
[ترجمه ترگمان]رگباری از گلوله ها به دیوار برخورد می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Tornadoes ripped into the southern United States yesterday.
[ترجمه گوگل]گردباد دیروز جنوب ایالات متحده را درنوردید
[ترجمه ترگمان]دیروز در جنوب ایالات متحده گردبادها منفجر شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. It hurts her that you ripped into her like this.
[ترجمه گوگل]آزارش میده که اینجوری بهش سر زدی
[ترجمه ترگمان] به اون صدمه میزنه که تو عاشقش شدی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A bullet ripped into his shoulder.
[ترجمه گوگل]گلوله ای به شانه اش خورد
[ترجمه ترگمان]گلوله به شانه اش اصابت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Because this is no wilderness you can just rip into.
[ترجمه گوگل]چون اینجا بیابانی نیست که بتوانید به آن دست بزنید
[ترجمه ترگمان] چون این طبیعت وحشی ای نیست که تو می تونی هکش کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The figure leaned over, struck once and Martin felt his face tear as long, jagged finger nails ripped into him.
[ترجمه گوگل]فیگور خم شد، یک بار برخورد کرد و مارتین احساس کرد که صورتش پاره شده است، زیرا ناخن های دراز و دندانه دار انگشتانش را پاره کردند
[ترجمه ترگمان]پیکری که به جلو خم شده بود یکه خورد و مارتین احساس کرد که صورتش مثل ناخن های دراز و دندانه داری در درونش پاره می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. His silk ballooned, ripping into shreds.
[ترجمه گوگل]ابریشم او بادکنک شد و تکه تکه شد
[ترجمه ترگمان]لایه های ابریشمی او تکه تکه شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Charles Paris felt a searing pain as a bullet ripped into his flesh.
[ترجمه گوگل]چارلز پاریس با اصابت گلوله به گوشتش درد شدیدی را احساس کرد
[ترجمه ترگمان]چارلز پاریس درد شدیدی را در گوشت بدنش احساس کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He wrenched the wheel round and rammed the gate, the bullets now ripping into the air around him.
[ترجمه گوگل]او چرخ را به دور چرخاند و دروازه را کوبید، گلوله ها اکنون به هوای اطرافش می ریزند
[ترجمه ترگمان]او چرخ را پیچاند و در ورودی را محکم کرد، گلوله ها به هوا پراکنده شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The pilot tried to turn back but the jet exploded and a large fireball ripped into a crowded residential area.
[ترجمه گوگل]خلبان سعی کرد به عقب برگردد اما جت منفجر شد و یک گلوله آتش بزرگ به یک منطقه مسکونی شلوغ پاره شد
[ترجمه ترگمان]خلبان سعی کرد برگردد اما جت منفجر شد و یک گلوله آتشین بزرگ در یک منطقه مسکونی شلوغ منفجر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I took a chain saw and ripped into this toppled old tupelo.
[ترجمه گوگل]من یک اره زنجیری برداشتم و داخل این توپلو قدیمی واژگون شده فرو کردم
[ترجمه ترگمان]زنجیری را که از آن بیرون زده بودند دیدم و پاره کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. With a twitch of its jaws it had ripped into his hide leggings.
[ترجمه گوگل]با انقباض آرواره هایش به ساق های مخفی او نفوذ کرده بود
[ترجمه ترگمان]با تکانی از آرواره هایش آن را پاره کرده بود و leggings hide را پاره کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• attack severely, make a major attack

پیشنهاد کاربران

بپرس