ridden

1. a man ridden by doubt and anxiety

مردی که شک و نگرانی کمر او را خم کرده است

2. My underskirt had ridden up into a thick band around my hips.

[ترجمه گوگل]زیر دامنم به یک نوار ضخیم دور باسنم تبدیل شده بود
[ترجمه ترگمان]پا پا بلند شده بود و پا به دور کمر من حلقه کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Lee had never ridden a horse before.

[ترجمه گوگل]لی قبلاً هرگز اسب سواری نکرده بود
[ترجمه ترگمان]لی قبلا هرگز سوار اسب نشده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He's ridden six winners so far this year .

[ترجمه گوگل]او در این سال تاکنون شش برنده را سوار کرده است
[ترجمه ترگمان]تا این سال شش تا برنده داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She had never ridden a horse before.

[ترجمه گوگل]او قبلاً هرگز اسب سواری نکرده بود
[ترجمه ترگمان]قبلا هرگز اسب ندیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Some debt - ridden countries in the world have suitcase economics.

[ترجمه گوگل]برخی از کشورهای بدهکار در جهان اقتصاد چمدانی دارند
[ترجمه ترگمان]برخی از کشورهای مقروض در دنیا اقتصاد suitcase دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. My money has never ridden on that brown horse.

[ترجمه گوگل]پول من هرگز بر آن اسب قهوه ای سوار نشده است
[ترجمه ترگمان] پول من هیچوقت سوار اون اسب قهوه ای نمیشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. She was ridden by/with guilt.

[ترجمه گوگل]او توسط / با احساس گناه سوار شد
[ترجمه ترگمان] اون با احساس گناه فرار کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Tom had never ridden pillion before.

[ترجمه گوگل]تام پیش از این هرگز پیلیون سوار نشده بود
[ترجمه ترگمان]تام قبلا هرگز ترک نکرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I've never ridden a motorbike before, so here goes!

[ترجمه گوگل]من تا به حال موتور سوار نشده ام، پس اینجاست!
[ترجمه ترگمان]من تا حالا یه موتور سواری نرفته بودم، پس اینم از این!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The gunman escaped on a motorcycle being ridden by an accomplice.

[ترجمه گوگل]مرد مسلح با موتورسیکلتی که همدستی آن را سوار می کرد فرار کرد
[ترجمه ترگمان]مرد مسلح بر روی یک موتورسیکلت که توسط یک همدستش سوار شده بود فرار کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Well, I've never ridden a motorbike before, so here goes!

[ترجمه گوگل]خوب، من تا به حال موتور سوار نشده ام، بنابراین اینجاست!
[ترجمه ترگمان]خب، من تا حالا یه موتور سواری نرفته بودم، پس اینم از این
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I had never ridden on a motor-cycle before. But it was too late to chicken out.

[ترجمه گوگل]من تا به حال سوار موتور سیکلت نشده بودم اما دیگر خیلی دیر شده بود
[ترجمه ترگمان]من قبلا هیچ وقت با یه موتور ماشین سواری نکرده بودم اما دیگه برای مرغ دیر شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Your skirt has ridden up at the back.

[ترجمه گوگل]دامن شما از پشت بالا رفته است
[ترجمه ترگمان] دامن تو برگشته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The group had then ridden away across the river.

[ترجمه گوگل]سپس گروه از رودخانه عبور کرده بودند
[ترجمه ترگمان]آن وقت گروه از رودخانه دور شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

بررسی کلمه

جمله های نمونه

انگلیسی به انگلیسی

پیشنهاد کاربران

بپرس