revocation

/ˌrevəˈkeɪʃn̩//ˌrevəˈkeɪʃn̩/

معنی: لغو، فسخ، باطل سازی، برگردانی، الغا
معانی دیگر: ابطال، ناهوده سازی، ناهودگی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: revocative (adj.)
• : تعریف: the act of revoking or condition of being revoked; annulment; nullification.
مشابه: abolition, annulment, nullification, repeal, undoing, veto

- These offenses resulted in a revocation of their liquor license.
[ترجمه گوگل] این تخلفات منجر به لغو مجوز مشروب آنها شد
[ترجمه ترگمان] این offenses در وصیت نامه دوم their بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- The revocation of the ban took several years.
[ترجمه مهدی روحی] القا ایجاب
|
[ترجمه گوگل] لغو این ممنوعیت چندین سال طول کشید
[ترجمه ترگمان] لغو این ممنوعیت چند سال طول کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. the revocation of a licence
باطل کردن گواهینامه

2. The Montserrat government announced its revocation of 31banking licences.
[ترجمه گوگل]دولت مونتسرات 31 مجوز بانکی را لغو کرد
[ترجمه ترگمان]دولت Montserrat لغو ۳۱ مجوز بانکی را اعلام کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. There was a hint that the threat of revocation had been used in this and other communications with difficult councils.
[ترجمه گوگل]اشاره ای وجود داشت که در این ارتباط و سایر ارتباطات با شوراهای دشوار از تهدید به لغو استفاده شده است
[ترجمه ترگمان]نشانه ای وجود داشت مبنی بر اینکه تهدید لغو در این و دیگر ارتباطات با شوراهای دشوار به کار رفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. And parole officers sometimes choose not to recommend revocation.
[ترجمه گوگل]و افسران آزادی مشروط گاهی اوقات تصمیم می گیرند که لغو را توصیه نکنند
[ترجمه ترگمان]و افسران آزادی مشروط گاهی اوقات تصمیم می گیرند که لغو را توصیه نکنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Those politicians who called for revocation of the tags already enjoyed overwhelming black support.
[ترجمه گوگل]آن دسته از سیاستمدارانی که خواستار لغو این برچسب ها شده بودند، قبلاً از حمایت گسترده سیاهان برخوردار بودند
[ترجمه ترگمان]آن دسته از سیاستمداران که خواستار ابطال این برچسب ها شده بودند، از پشتیبانی بسیار زیادی برخوردار بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Parole revocation is one of the punishments on a parolee who fails to abide by the conditions of parole.
[ترجمه گوگل]لغو آزادی مشروط یکی از مجازات های مشروط است که شرایط آزادی مشروط را رعایت نمی کند
[ترجمه ترگمان]عفو مشروط عفو مشروط، یکی از مجازات های on است که نمی تواند شرایط آزادی مشروط را رعایت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Since revocation of award is an absolute judicial action, it must follow the prescribed due process.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که ابطال حکم یک اقدام قضایی مطلق است، باید از مراحل قانونی مقرر پیروی کند
[ترجمه ترگمان]از آنجا که لغو این جایزه یک اقدام قضایی محض است، باید از روال مقرر شده پیروی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A Certificate Revocation List describes certificates that clients should consider invalid.
[ترجمه گوگل]فهرست ابطال گواهی گواهی هایی را توصیف می کند که مشتریان باید آنها را نامعتبر بدانند
[ترجمه ترگمان]فهرست ابطال گواهی مدارکی را شرح می دهد که مشتریان باید نامعتبر در نظر گرفته شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Tao Shaxian revocation, into Lintao County.
[ترجمه گوگل]لغو تائو شاکسیان، به شهرستان لینتائو
[ترجمه ترگمان]تائو Shaxian را به بخش Lintao ترجیح می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Second, the owner increased risk of revocation of orders.
[ترجمه گوگل]دوم، مالک خطر ابطال سفارشات را افزایش داد
[ترجمه ترگمان]دوم، مالک خطر لغو سفارشات را افزایش داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The revocation of the Edict of Nantes was signed here in 168
[ترجمه گوگل]لغو فرمان نانت در اینجا در سال 168 امضا شد
[ترجمه ترگمان]لغو فرمان نانت در سال ۱۶۸ به امضا رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. On revocation under this Chapter, the donee is obliged to return the goods.
[ترجمه گوگل]در صورت ابطال طبق این فصل، گیرنده موظف است کالا را مسترد کند
[ترجمه ترگمان]در وصیت نامه دوم، the مجبور شد کالاها را پس بدهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A public key tracing and revocation scheme can combine the public key encryption with the traitor tracing algorithm.
[ترجمه گوگل]یک طرح ردیابی و ابطال کلید عمومی می تواند رمزگذاری کلید عمومی را با الگوریتم ردیابی خائن ترکیب کند
[ترجمه ترگمان]ردیابی کلید عمومی و طرح ابطال می تواند رمزنگاری کلید عمومی را با الگوریتم ردیابی خائن ترکیب کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The establishment, modification and revocation of a coinsurance group as well as the formulation and amendment of its articles of association shall be reported to CIRC for archival filing.
[ترجمه گوگل]ایجاد، اصلاح و ابطال گروه بیمه همگانی و همچنین تدوین و اصلاح اساسنامه آن برای بایگانی به CIRC گزارش می شود
[ترجمه ترگمان]ایجاد، اصلاح و ابطال یک گروه coinsurance و نیز تدوین و اصلاح مقالات مربوط به آن باید به بایگانی بایگانی بایگانی گزارش شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. A comparison between Certificate Verification Tree and Certificate Revocation List shows that both of them have the same performance as a whole.
[ترجمه گوگل]مقایسه بین درخت تأیید گواهی و فهرست ابطال گواهی نشان می دهد که هر دوی آنها در کل عملکرد یکسانی دارند
[ترجمه ترگمان]مقایسه ای بین لیست تایید گواهی و لیست ابطال گواهی نشان می دهد که هر دوی آن ها عملکرد یکسانی دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

لغو (اسم)
waiver, abolition, cancellation, repeal, revocation

فسخ (اسم)
abolition, cancellation, repeal, revocation, termination, dissolution, annulment, divorce, liquidation, rescission

باطل سازی (اسم)
revocation, defeasance, invalidation

برگردانی (اسم)
revocation, invert, eversion

الغا (اسم)
revocation, revoke

انگلیسی به انگلیسی

• act of revoking, cancellation, annulment, retraction
revocation is the cancelling of an agreement, law, or title so that it is no longer legal or official; a legal term.

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : revoke
✅️ اسم ( noun ) : revocation / revocability
✅️ صفت ( adjective ) : revocable / revocatory
✅️ قید ( adverb ) : _
در حقوق به معنی رجوع
ابطال
در حقوق به معنای استرداد بکار میرود
رجوع
پس گرفتن

بپرس