revers

/rɪˈvɪəz//rɪˈvɪəz/

معنی: برگردان، لبه برگشته
معانی دیگر: (جامه) لبه ی برگشته، برگردان (مانند یقه ی پالتو)، آسترنما

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: revers
(1) تعریف: a folding back of a garment to reveal the facing or lining, as of a lapel.

(2) تعریف: a trim made in imitation of this.

جمله های نمونه

1. In my view, counter-measures should be taken to revers the present situation.
[ترجمه گوگل]به نظر من، باید اقدامات متقابلی برای معکوس کردن وضعیت فعلی انجام شود
[ترجمه ترگمان]به نظر من، اقدامات متقابل باید برای ارزیابی وضعیت کنونی اتخاذ شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Evening jackets should be double-breasted or single-breasted, with the appropriate conventional revers or lapels.
[ترجمه گوگل]کاپشن های شب باید دو کتانی یا تک سینه باشند، با روکش های معمولی یا برگردان مناسب
[ترجمه ترگمان]ژاکت های Evening باید با سینه و یا با سینه مناسب و با revers یا برگردان متناسب مناسب باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Network support is the foundation and core of any reverse logistics, the performance of reverse logistics management depend on the design of revers.
[ترجمه گوگل]پشتیبانی شبکه اساس و هسته هر لجستیک معکوس است، عملکرد مدیریت لجستیک معکوس به طراحی معکوس بستگی دارد
[ترجمه ترگمان]پشتیبانی شبکه، پایه و هسته هر گونه لجستیک معکوس است، عملکرد مدیریت تدارکات معکوس به طراحی of بستگی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It is the second biggest country in the world and as you go eastward, you will see mountains, and pass thousands of lakes, forests and wide revers as well as cities.
[ترجمه گوگل]این دومین کشور بزرگ جهان است و همانطور که به سمت شرق می روید، کوه ها را خواهید دید و هزاران دریاچه، جنگل و رودخانه های وسیع و همچنین شهرها را پشت سر خواهید گذاشت
[ترجمه ترگمان]آن دومین کشور بزرگ در جهان است و همانطور که به سمت شرق می روید، کوه ها را خواهید دید و هزاران دریاچه، جنگل و revers بزرگ و همچنین شهرها را خواهید گذراند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The culture condition of callus formation and plantlet regeneration of revers genic sterile rice variety FHS was studied.
[ترجمه گوگل]شرایط کشت کالوس‌زایی و زادآوری گیاهچه برنج استریل ژنیک ریورس واریته FHS مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]شرایط فرهنگی شکل گیری callus و تجدید حیات revers genic استریل کوینولاین نوع برنج استریل شده مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Ten small sized concrete block walls are tested under cyclic revers load, in order to investigate the functions of the inner columns and the axial load on the seismic behavior of these walls.
[ترجمه گوگل]ده دیوار بلوک بتنی با اندازه کوچک تحت بار معکوس چرخه‌ای آزمایش می‌شوند تا عملکرد ستون‌های داخلی و بار محوری بر رفتار لرزه‌ای این دیوارها بررسی شود
[ترجمه ترگمان]ده بلوک بلوک بتونی کوچک تحت بار revers چرخه ای، به منظور بررسی کارکرده ای ستون های داخلی و بار محوری بر روی رفتار ارتعاشی این دیوارها مورد آزمایش قرار می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. His coat was of light - weight cloth with voluminous revers, a long swallow -tail and large steel buttons.
[ترجمه گوگل]کت او از پارچه ای سبک وزن با چرخ های حجیم، دم پرستویی بلند و دکمه های فولادی بزرگ بود
[ترجمه ترگمان]کت او پارچه سبک باری با revers حجیم، یک دم swallow بلند و دکمه های فولادی بزرگ بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Daily exercise such as walking can prevent and even revers heart disease and diabetes, and prevent cancer and strokes .
[ترجمه گوگل]ورزش های روزانه مانند پیاده روی می تواند از بیماری قلبی و دیابت جلوگیری کرده و حتی آن را معکوس کند و از سرطان و سکته جلوگیری کند
[ترجمه ترگمان]ورزش روزانه مانند راه رفتن می تواند از بیماری های قلبی و دیابت جلوگیری کند و از سرطان و سکته پیش گیری کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

برگردان (اسم)
chorus, translation, lapel, refrain, repetend, revers

لبه برگشته (اسم)
revers

پیشنهاد کاربران

بپرس