retrace

/riˈtreɪs//riːˈtreɪs/

معنی: ردپای چیزی را دوباره گرفتن
معانی دیگر: (از همان راه) بازگشتن، (راه قبلی را) طی کردن، دوباره رسم کردن،دوباره کشیدن،از نو ترسیم کردن،از نو حک کردن

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: retraces, retracing, retraced
مشتقات: retraceable (adj.), retracement (n.)
(1) تعریف: to follow back, esp. to the starting point.

- We retraced our steps out of the woods.
[ترجمه علی رشیدی] از همان راهی که آمده بودیم از جنگل اومدیم بیرون
|
[ترجمه گوگل] ما دوباره از جنگل بیرون آمدیم
[ترجمه ترگمان] از راه برگشت و از جنگل برگشتیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: to go back over, esp. with memory, attention, or vision.
مشابه: review

- The professor retraced the history of the cannon.
[ترجمه گوگل] استاد تاریخچه توپ را بازنگری کرد
[ترجمه ترگمان] استاد تاریخ توپ را برگرداند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: re-traces, re-tracing, re-traced
• : تعریف: to trace again (lines in writing, drawing, or the like).

جمله های نمونه

1. to retrace a drawing
رسم را از نو کشیدن

2. Detectives are trying to retrace her movements on the night she disappeared.
[ترجمه گوگل]کارآگاهان در تلاش هستند تا حرکات او را در شب ناپدید شدنش دنبال کنند
[ترجمه ترگمان]کارآگاه ها سعی می کنند که حرکات او را در شبی که ناپدید شد، مرور کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. We should not retrace the route our forefathers had taken.
[ترجمه گوگل]ما نباید مسیری را که اجدادمان طی کرده بودند، طی کنیم
[ترجمه ترگمان]ما نباید مسیری را که اجداد ما گرفته بودند، مرور کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. They are hoping to retrace the epic voyage of Christopher Columbus.
[ترجمه گوگل]آنها امیدوارند که سفر حماسی کریستف کلمب را دوباره دنبال کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها امیدوارند که سفر حماسی کریستف کلمب را دنبال کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. You might find your ticket if you retrace your steps back to the car.
[ترجمه گوگل]اگر گام‌هایتان را به سمت ماشین برگردید، ممکن است بلیت خود را پیدا کنید
[ترجمه ترگمان]شما می توانید بلیت خود را پیدا کنید، اگر دوباره به طرف ماشین برگردید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I had to retrace my steps several times before I found the shop.
[ترجمه گوگل]قبل از اینکه مغازه را پیدا کنم مجبور شدم چندین بار قدم هایم را طی کنم
[ترجمه ترگمان]قبل از اینکه مغازه را پیدا کنم چندین بار مجبور شدم برگردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She turned around and began to retrace her steps towards the house.
[ترجمه گوگل]برگشت و قدم هایش را به سمت خانه برگشت
[ترجمه ترگمان]برگشت و به طرف خانه برگشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I retrace my route across the foothills and along the old road.
[ترجمه گوگل]مسیرم را در میان کوهپایه ها و در امتداد جاده قدیم دنبال می کنم
[ترجمه ترگمان]مسیر خود را از میان تپه های اطراف رد می کنم و از جاده قدیمی عبور می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Riders can retrace the trail taken by Chief Big Foot to the battle site.
[ترجمه گوگل]سواران می توانند مسیری را که چیف بیگ فوت طی کرده تا محل نبرد دوباره دنبال کنند
[ترجمه ترگمان]سوارها می توانند رد رد پایی را که توسط رئیس تا پا به محل جنگ کشیده شوند، مرور کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It is best to retrace your steps for the return journey.
[ترجمه گوگل]بهترین کار این است که گام های خود را برای سفر برگشت دوباره دنبال کنید
[ترجمه ترگمان]بهترین راه برای برگشتن به سفر بازگشت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Retrace your steps along the road and cross over the main St. David's - Haverfordwest road.
[ترجمه گوگل]گام های خود را در امتداد جاده ادامه دهید و از جاده اصلی سنت دیوید - هاورفوردوست عبور کنید
[ترجمه ترگمان]راه خود را در طول جاده هموار کنید و از جاده اصلی سنت دیوید - Haverfordwest عبور کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It does not retrace the zig-zags of its outward journey.
[ترجمه گوگل]زیگزاگ های سفر بیرونی خود را دوباره دنبال نمی کند
[ترجمه ترگمان]مسیر اصلی سفر را به دنبال ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In this first article I will retrace my first steps to Rennes-le-Chateau and the beginning of the mystery.
[ترجمه گوگل]در این مقاله اول، اولین قدم هایم را به رن لو شاتو و آغاز راز باز می گردانم
[ترجمه ترگمان]در این مقاله نخست از اولین قدم های خود به \"رن -\" و آغاز راز آن برمی گردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. She saw him turn and start to retrace his tortuous route, almost falling in his eagerness to return.
[ترجمه گوگل]او را دید که چرخید و شروع به پیمودن مسیر پرپیچ و خمش کرد و تقریباً در اشتیاق او برای بازگشت سقوط کرد
[ترجمه ترگمان]او را دید که برگشت و راه tortuous خود را باز کرد، و تقریبا در اشتیاق بازگشت به بازگشت بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ردپای چیزی را دوباره گرفتن (فعل)
retrace

انگلیسی به انگلیسی

• go back over, trace backward; go over again in one's mind
if you retrace your steps or retrace your way, you use the same route to return to where you started from.

پیشنهاد کاربران

اصلاح کردن
برگشت کردن
عقب نشینی کردن
retrace your steps
To retrace your steps means to go back over the same route or path you have just traveled in order to return to your starting point or to find something you may have lost. The phrase is often used in a literal sense, such as retracing your steps on a hiking trail to find a lost object, or retracing your driving route to find a lost item. It can also be used figuratively, such as retracing your steps in a conversation or thought process to examine where you may have gone wrong or missed an important point. It is a way of correcting mistakes or finding something that was previously missed by going back to an earlier point in time or activity
...
[مشاهده متن کامل]

به این معنی است که از همان مسیر یا جاده ای که اخیراً طی کرده اید، به عقب برگردید تا به نقطه شروع خود برسید یا چیزی را پیدا کنید که ممکن است گم کرده باشید. این عبارت اغلب به معنای تحت اللفظی استفاده می شود، مانند بازیابی گام های خود در مسیر پیاده روی برای یافتن یک شی گم شده، یا دنبال کردن مسیر رانندگی خود برای یافتن یک مورد گمشده.
همچنین می توان از آن به صورت مجازی استفاده کرد، مانند بازیابی مراحل خود در یک مکالمه یا فرآیند فکری برای بررسی اینکه کجا ممکن است اشتباه کرده باشید یا نکته مهمی را از دست داده باشید. روشی برای تصحیح اشتباهات یا یافتن چیزی که قبلاً از قلم افتاده است با بازگشت به نقطه ای از زمان یا فعالیت قبلی.
After realizing I had lost my keys, I retraced my steps and found them on the kitchen counter
In order to understand where I went wrong in my calculation, I retraced my steps and checked all my steps again
The detective had to retrace his steps in order to find the missing clue he had overlooked

منابع• https://hinative.com/questions/15533362
( از همان راه ) بازگشتن - ( راه قبلی را ) طی کردن
What would you do if you lost your keys?
If I lost my keys, I would first try to retrace my steps and see if I could locate them. If that didn’t work, I would likely have to replace the keys or call a locksmith to gain access to my home or car.
...
[مشاهده متن کامل]

[مهندسی کامپیوتر و IT] ترسیم مجدد
پیشنهاد واژه:
پارسی/انگلیسی/آلمانی
بازپِی گرفتن/ backtrack، retrace / zurueck verfolgen
واکاوی واژه ( باز پِی گرفتن ) :
zurueck در زبان آلمانی همان کارایی پیشوند ( باز ) را در زبان پارسی دارد و همچنین ( re ) در انگلیسی.
...
[مشاهده متن کامل]

verfolgen در زبان المانی با ( پیگیری کردن ، پیگرد قرار دادن ) در زبان پارسی برابری می کند و همچنین Verfolgung به چمِ ( پیگرد، پیگیری ) .
از کارواژه ( باز پی گرفتن ) واژگانی چون ( باز پیگیری و. . . ) ساخته می شود. / بازپِیگرد و. . .

از نو دنبال کردن، مجددا پی چیزی را گرفتن، بازبینی کردن
برگرداندن چیزی

بپرس