retiring

/rəˈtaɪrɪŋ//rɪˈtaɪərɪŋ/

معنی: کناره گیر
معانی دیگر: در شرف بازنشستگی، گوشه گیر، خلوت گرای

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: retiringly (adv.), retiringness (n.)
• : تعریف: modest, shy, or reserved.
مترادف: bashful, modest, reserved, shy
متضاد: assertive, forward
مشابه: demure, diffident, humble, meek, quiet, reticent, self-contained, shrinking, timid, timorous, unassertive, unassuming, unsocial, withdrawn

- a retiring personality
[ترجمه ابوالفضل] استراحت کاری
|
[ترجمه گوگل] یک شخصیت بازنشسته
[ترجمه ترگمان] یک شخصیت retiring
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. he pitched for ten years before retiring from baseball
پیش از کناره گیری از بیس بال ده سال گوی پران بود.

2. He is retiring next year after 30 years with the company.
[ترجمه گوگل]او پس از 30 سال حضور در این شرکت، سال آینده بازنشسته می شود
[ترجمه ترگمان]او سال آینده پس از ۳۰ سال با شرکت بازنشسته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He must be getting near retiring age.
[ترجمه گوگل]او باید به سن بازنشستگی نزدیک شود
[ترجمه ترگمان]باید نزدیک سن retiring باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He is now retiring from political life and has gone abroad.
[ترجمه گوگل]او اکنون از زندگی سیاسی بازنشسته شده و به خارج از کشور رفته است
[ترجمه ترگمان]او اکنون از زندگی سیاسی کناره گیری کرده و به خارج رفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Since retiring from the company, she has done voluntary work for a charity.
[ترجمه گوگل]از زمان بازنشستگی از شرکت، او کار داوطلبانه ای برای یک موسسه خیریه انجام داده است
[ترجمه ترگمان]بعد از بازنشستگی از شرکت، کار داوطلبانه انجام داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The company's official retiring age is 6
[ترجمه گوگل]سن رسمی بازنشستگی این شرکت 6 سال است
[ترجمه ترگمان]سن بازنشستگی رسمی این شرکت ۶ سال است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He retired last March/is retiring next March.
[ترجمه گوگل]او مارس گذشته بازنشسته شد/مارس آینده بازنشسته می شود
[ترجمه ترگمان]او در ماه مارس گذشته بازنشسته شد و در ماه مارس آینده بازنشسته خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. She was a shy and retiring person off-stage.
[ترجمه گوگل]او یک فرد خجالتی و بازنشسته خارج از صحنه بود
[ترجمه ترگمان]او فردی خجالتی و گوشه گیر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. You should bar the door before retiring for the night.
[ترجمه گوگل]شما باید قبل از شب بازنشستگی در را مسدود کنید
[ترجمه ترگمان]تو باید قبل از اینکه شب بازنشسته بشی در رو باز کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The idea of retiring early really appeals to me.
[ترجمه گوگل]ایده بازنشستگی زودهنگام واقعا برای من جذاب است
[ترجمه ترگمان]فکر بازنشسته شدن واقعا برای من جالب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. She's not definite about retiring from the game.
[ترجمه گوگل]او در مورد بازنشستگی از بازی قطعی نیست
[ترجمه ترگمان]اون از بازی جدا نمی شه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. After retiring, she became involved in voluntary service in the local community.
[ترجمه گوگل]پس از بازنشستگی، او به خدمات داوطلبانه در جامعه محلی مشغول شد
[ترجمه ترگمان]بعد از بازنشستگی، در خدمت داوطلبانه در جامعه محلی شرکت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I'm retiring next year.
[ترجمه گوگل]من سال آینده بازنشسته می شوم
[ترجمه ترگمان]سال دیگه بازنشسته میشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Some people find retiring difficult, but he has taken it all in his stride.
[ترجمه گوگل]برخی افراد بازنشستگی را دشوار می‌دانند، اما او همه این کارها را در پیش گرفته است
[ترجمه ترگمان]بعضی از مردم به دشواری عقب نشینی می کنند، اما او همه این کارها را با قدم های بلند انجام داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

کناره گیر (صفت)
aloof, retiring, standoffish

انگلیسی به انگلیسی

• characterized by retirement; bashful, shy, timid
someone who is retiring is shy and avoids meeting other people.

پیشنهاد کاربران

مستعمل
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : retire
✅️ اسم ( noun ) : retirement / retiree
✅️ صفت ( adjective ) : retired / retiring
✅️ قید ( adverb ) : _
گوشه گیر و خجالتی
از رده خارج کردن ( در خصوص دارایی های سرمایه ای )

بپرس